▪️«خُرْدَک گفتاری در رسایِ مقاومتِ
دراویشِ
گنابادی»
▪️بهنام بوذری
اگر از منش و مرام
دراویش گنابادی چشم-پوشی کنیم و آن را موضوعِ اصلی بحث خود قرار ندهیم، چه چیزی از آنها برجای می-ماند؟
دراویش در واقع برعلیه چه چیزی خروشیده-اند و چرا این چنین مقاومت و پایداری از خود نشان میدهند؟
مسئلهای که قابل تامل است اتحاد و همبستگی این اقلیت هست و همین موضوع مواضع-شان را قدرتمند، قدرتشان را افزایشْ و مقاومتشان را رادیکالیزه و غضبناک میکند.
این تصاویر بیشک از فرازهای تاریخ معاصر ایران هست، تاریخی خشن و سازشناپذیر!
از نوعِ مقاومتِ دروایش در تاریخ جهان کم نبوده اما آن چیزی که مقاومتِ
دراویش را متمایز میکند حرکتِ قبیلهایِ آنهاست.
ما در حالِ تماشایِ قبیلهای هستیم که با بدویترین ادوات جنگی بسراغ دشمنی تا دندان مسلح به ادوات و جنگآلاتِ مدرن رفتهاند.
بر طبق مفاهیم دستگاههای فلسفیِ مدرن؛ فردیت انسانِ مدرنیستِ امروزی از-خود-بیگانه و دچار بحران شدهْ تا جایی که به گم-گشتهای می ماند در کلان-شهرها.
دراویش با تحرکات قبیلهای هم برعلیه نظم مدرن و یکسان-سازیِ آن برخواسته و هم معنا و مفهومِ فردیت را از قالب تکین و انتزاعیِ آن جدا و در قالب اتحادی یکپارچه و مدرن رادیکالیزه کرده است.
شاید اگر
دراویش را در آن دسته از اقلیتها جا دهیم _که بزنگاهِ تاریخ را درک کرده اند_ بیراه نرفته ایم.
دراویش وضعیت اکنون و حالا را به درستی درک کرده اند و می دانند برای مضمحل نشدن در نظمِ جهان-شمول 'باید دست به اقدام زد' و آن اقدام الزاما رادیکال و خشن است.
دراویش نمونه ای ارگانیک از پراتیکِ اقلیت ها در مقابلِ نظمِ مرکزگرا می باشند. آنها می دانند در مقابلِ نیرویِ دریده و افسارگسیختهی رو-به-رو شانس اندکی دارند(این شانس در صورت حمایت های مردمی بیشتر میشود) پس در شروع کار خویش شعارهایِ روزهایِ آخرِ منتهی به انقلاب سال ۵۷ را سر می دهند و همان حرفهای انقلابیون آن دوران را می زنند؛
"ما تا آخرین فرد و آخرین قطره-ی خون خود مقاومت خواهیم کرد".
این اقلیت که بیشک از طبقات مختلف و با دهکهای درآمدیِ گونهگون گرد آمده اند، حامل یک پیام برای تمامی مردم ایران هستند؛
"برای دستیابی به آینده ای روشن باید آرمانی مشترک داشت و این آرمان بجز با برخورد قهرآمیز محقق نخواهد شد".
آن چیزی که از روحِ مبارزهی
دراویش برجای می ماند روزی فراگیر خواهد شد و هرگونه اندیشهی رفرميستی را رسوا خواهد کرد و نشان خواهد داد که انسان ها فارغ از رنگ و نژاد و ملیت برای مفهومی عمیقاً تاریخی مبارزه خواهند کرد، آن مفهوم چیزی جز انسانیت نیست و انسانیت در گرو بازپسگیریِ فردیت انسان و منهدم کردن طبقات است.
پ.ن:
آن چیزی که در بالا نوشته شده بر پایه ی یک استدلالِ منظم و دقیق _که از تحقیقی جامع و کامل در موردِ
دراویش گنابادی صورت گرفته باشد_نیست بلکه درک و تحلیلی-ست بر پایه وقایع اخیر در منطقهی پاسداران تهران، این امکان وجود دارد که همهی معادلات جاری دیگر-گون شود. اما آن چیزی که نگارنده به آن باور دارد و در این مقطع در تحرکات
دراویشِ
گنابادی نمایان شده، اتحاد و یکپارچه بودن برای احقاق یک خواست هست.
۳۰بهمن۹۶
#دراویش_گنابادی @alahiaryparviz38