استیون اسپیلبرگ در قسمتی از فهرستِ شیندلر سکانسی ساخته که به یکی از ماندگارترین تصاویر تاریخ سینما تبدیل شده است. در هیاهوی اشغالِ کراکوف توسط نازیها و اعزام مردم به جهنمِ داخائو، بوخنوالد و آشویتز دختر خردسالی لابلای نازیها و مردمِ لهستان بیهدف و سردرگم راه میرود. اسپیلبرگ تصویر این کودک را برخلاف تمام انسانهای حاضر در آن صحنه با فیلتر رنگی مونتاژ کرده است. این صحنه چنان تاثیرگذار و بیاد ماندنی است که بدون هیچ دیالوگ یا فعل و انفعالی مهمترین پیغام فیلم را به بیننده انتقال میدهد. اسکار شیندلر تنها کسی است که در آن هیاهوی سیاه و سپید و مهآلود، متوجه آن کودک خردسال است. کودکی که چندی بعد جسد بیجانش را از روی کُت سرخ رنگش شناسایی میکند. خود اسپیلبرگ درباره این سکانس میگوید : " این صحنه قرار بود اشارهای باشد به اینکه چگونه اعضای بالاترین سطوح دولت در ایالات متحده میدانستند که هولوکاست در حال وقوع است، اما هیچ کاری برای جلوگیری از آن انجام ندادند. اتفاقاتی که در لهستان میافتاد مانند یک دختر کوچک که کت قرمز پوشیده بود و در خیابان راه میرفت واضح بود ولی با این حال هیچ کاری برای بمباران خطوط راه آهن آلمان انجام نشد. برای رساندن این پیام بود که خواستم آن صحنه رنگی شود. " دخترکِ قرمز پوشِ اسپیلبرگ نمادی جهانی برای قربانیان بیگناه جنگ است. هشت دهه پیش لهستانیها و یهودیان دخترک قرمز پوش بودند و حالا مردم اوکراین... این لباس هربار بر تنِ یک ملت پوشانده میشود، معصومیت لابلای قنداق تفنگها و پوتین سربازها و شنیِ تانکها، جلوی دیدگان مردم جهان قربانی میشود، مُثله میشود و فرزندان بشر دست از ریختن خون هم برنمیدارند.