چند روحانی عمامهدار(آخوند) و چند روحانی مکلا (شِبه آخوند) در ادارهٔ ما مشغول کارند. خیلی خوشاخلاق و شوخاند. آگاهيد كه روحانيون مثل من و شما از سرويس بهداشتی استفاده نمیكنند و معمولا مستحبات قبل، بعد و حین «قضای حاجت» را نيز بهجا میآورند. برای همين هر نوبت «سرويس بهداشتی رفتن» اين عزيزان نيمساعتی طول میكشد. يكبار به يكی از اين روحانيون كه تازه از قضای حاجت فارغ شده بود، گفتم: «روحانیون خیلی به طهارت علاقه دارن، واسه همین همیشه حوالی سرويس بهداشتی ما ترافیك شديده!» او نيز خندید و در جوابم گفت: « جای شكرش باقيه كه روحانيون به نجاست علاقه ندارن؛ وگرنه معلوم نبود چه وضعيتی داشتيم!»
اين ماجرا نظير اين حكايت عبيد زاكانی است:
قاضی قوم خود را گفت: «ای مردم خدای را شكر كنيد.» شكر كردند و گفتند: «اين سپاس از بهر چه باشد؟» گفت: «خدای را سپاس داريد که فرشتگان را نجاست مقرر نيست؛ ار نه بر ما میريستند و جامههای ما را میآلودند.»