در خواب خیابان

#اشتباه
Канал
Книги
Искусство и дизайн
Персидский
Логотип телеграм канала در خواب خیابان
@akabr_mirjafariПродвигать
261
подписчик
33
фото
10
видео
114
ссылок
نوشته‌های سید اکبر میرجعفری
اشتباه؟!

بيست و هفت سال پيش در چنين روزهايی، استاد جواد آقای محقق تصميم گرفته بود یک انجمن شعر مذهبی را
ه بیندازد و در این فقره از بنده نیز کمک خواسته بود. قرار شد اولین جلسهٔ اين برنامه نيز در دفتر خود ایشان برگزار شود.‌ روز موعود، هفت، هشت نفری آمده بودند. در همان ابتدای جلسه بحث رفت بر سر اين كه چه كسانی را به اين جلسه دعوت كنيم. جواد آقای محقق اسم چند نفر را گفت که قرار است به ما بپیوندند؛ اما همین که به اسم «عبدالجبار کاکایی» رسید، استاد گيلانی که علاوه بر شاعر بودن، خطیب خوبی هم هست، گفت: «با حضور ایشان مخالفم!». بعد هم از فن خطابه‌اش بهره جست و ادامه داد( نقل به مضمون البته!): «شعر و شرع و عرش و شعور و شاعر و شارع از یک ریشه‌‌اند. پس کسی که شرع را فرو گذارد، نمی‌تواند شاعری را فراگذارد. و شاعری مگر چیزی جز در خدمت عرش بودن است و اهل بیت ما عین عرش‌اند و ما فرش....»

من كه نفهيمدم منظور آقای گيلانی از اين حرف‌ها چه بود؛ اما جواد آقای محقق پرید وسط حرف ایشان و گفت: « مگر آقای كاكايی کجای فرش عرش را سوراخ کرده که به شما برخورده است؟»

استاد گيلانی برافروخت و گفت: «دیگر می‌خواستی چه كار كند؟ کسی که به یک شهید می‌گوید: «تو اشتباه کرده‌ای» دیگر چه توقعی از اوست؟

برای حضار روشن بود که منظور استاد گيلانی همین مصرع غزل آقای کاکایی بود که می‌گوید: « و ناامید گفته‌ام که اشتباه کرده‌ای!»
آن سال‌ها غزل عاطفی و تاثیرگذار استاد کاکایی با مطلع:
«به شوق خلوتی دگر که روبه‌راه کرده‌ای
تمام خلوت مرا شکنجه‌گاه کرده‌ای»

بین اهالی شعر معروف شده بود.

دردسرتان ندهم. هرچه جواد آقای محقق و دیگر دوستان تلاش كردند ایشان را قانع کنند که مثلا این شعر از زبان مادر (يا همسر) شهید است و درددلی است صادقانه با او، به خرجش نرفت که نرفت. همین شد که آن جلسه و آن انجمن به فرزندآوری نرسيد و در زِهدان به فنا رفت. چرا که آقای محقق گفت: «با این سخت‌گیری‌ها فقط علی می‌ماند و حوضش.»

بگذریم.
چندی پیش استاد گيلانی را اتفاقا در بازار میوهٔ «قزل‌قلعه» دیدم. نشان به آن نشان كه آمده بود زيتون بخرد. بعد از احوال‌پرسی، کنجکاوانه از ايشان دربارهٔ عاشورا سؤالی کردم.‌ آقای گيلانی بی‌مقدمه گفت: «آقاجان! بپذيريم كه حسین اشتباه کرده است. محمد و علی هم اشتباه کرده‌اند؛ آن هم چه اشتباهاتی! اگر اشتباه نکرده بودند که وضع ما این نبود!» و شروع کرد به برشمردن اشتباهات رسول خدا و ائمهٔ اطهار! من اما در آن لحظات هیجانی چنان گوش و هوش به او سپرده بودم که فراموش کردم از او بخواهم: «خب حالا به بزرگی خودتون اشتباه مادر شهيد رو ببخشيد.» یادم نبود بگویم: «استاد کاکایی سلام می‌رسانند!»

#شعر_مذهبی
#جواد_محقق
#عبدالجبار_کاکایی
#اشتباه
#رواداری
#افتادن_از_آن_طرف_بام
#سید_اکبر_میرجعفری


https://t.center/akabr_mirjafari