سال 84 وارد حوزه کامپیوتر شدم. آن زمان یک وبسایت موسیقی با یکی از دوستان خود داشتم که با نام m2m شناخته میشد. بعدها سایت kingarchive و azaddownload و azaddl و kingyahoo و musicfa و ... را ساختم. اوج شهرتم در مسئله سایت داری، در همان musicfa بود که بیشتر هم آهنگهای رپ را به صورت exclusive از طرف رپرها پوش میکردیم. تا اینکه یک روزی وب سایت من هک و دیفیس شد. آن اتفاق این جنون را به جان من انداخت که چطور شد که اینطور شد؟ من بیش فعال بودم و همین ما رو بیچاره کرد.
آن زمان اوج تفریح و مسخره بازی ما در یاهو مسنجر بود. یک گروه داشتیم با نام خدایان یاهو که در آن حسابی فعالیت میکردیم. ویسکشی با Power Voice و STB بگیرید تا کیلاگر تیم ردکانگورو و شیوا و ... هر شب با گروه های دیگر دعوا می کردیم، و در روم ها کلی فحش و دعوا داشتیم. گروه دیوانگان یاهو، خدایان یاهو، روم پنج و ... بعدها هم که یاهو کم رنگ شد، عموم رفتند سمت پل تالک و بیلوکس و ... خلاصه بیخیال این داستان، برگردیم به اصل ماجرا که هک شدن وب سایت من بود. آن زمان CMS وب سایت اکثریت سایت های موسیقی و فیلم و ... روی Phpnuke بود. خلاصه یک باگ RFI داد و دودمان ما را هم به هوا داد. من هم البته بچه سال بودم، اصلا نمی دانستم چی به چی هست. یک رفیقی داشتیم که با عنوان Reza Host شناخته می شد. آن موقع که با هم دوست شدیم من 14 سالم بود، آن 15 سالش بود. جالب بود، در آن سن و سال، در آن تاریخ، کار Web Hosting می کرد. یک بار هم به من پیشنهاد داد، بیا کامپیوتر تو را که IP ثابت دارد را تبدیل به سرور کنم و روش سایت بیاریم بالا و ... خلاصه روانی بود.
خلاصه سر ماجرای این هک شدن وب سایت، خیلی فشاری شده بودم و دنبال انتقام بودم. رفتم سرچ کردم که هک چیست و چیکار می توان کرد و ... که با ویدیوهای تیم ویرانگر رو به رو شدم. تیم ویرانگر، سپس تیم کروز، بعد شبگرد، بعد دلتا، بعد دویلزبویز، بعد پنتستترز، بعد سیمرغ، بعد ای تی سک و ... همینطور ادامه دار شد. آن جا بود که متوجه شدم این کیلاگر مجیک که استفاده می کردیم باهاش یاهو ملت را هک می کردیم، نویسنده اش ایرانی بوده است و در شبگرد هم فعالیت دارد. سال 86 بود که کتاب های Art of Exploitation و Art of SQL Injection و TCP IP Protocol Stack Analysis و ... توسط هکر کبیر، استاد عظم، Undergroundwolf انتشار پیدا کرد که یکی از مدیران کروز بود. آن کتاب ها جهان دیگری پیش روی ما گذاشت و فهمیدیم امنیت بیش از RFI و LFI و ... است. البته هنوز که هنوزه استاد و منتور من هست. افتخار هم میکنم که سال ها با هم کار کردیم و همیشه در حوزه کاری اسطوره اخلاق بود.
خلاصه کروز کرکره رو کشید پایین سر یک سری درگیری ها و مسائل امنیتی که رخ داد برای اعضای آن، بعدها دیگر رفتیم مقیم شبگرد شدیم. آن موقع یک مجله هم بود به نام اسنوف که فکر کنم اسم آن همین بود. البته وحید امیریان عزیز بیشتر از آن مجله یادش است. مجله خفنی بود. خلاصه یک مدت در شبگرد بودیم و بعدها یک تیم دیگر راه اندازی شد که با نام پنتسترز شناخته می شد. بعد یک دوره کوتاهی مجدد دلتا رو فرزاد آورد بالا که آشیانه دیفیس کرد و بعد آن هم نه دیگر دلتایی بود و نه دیگر فرزادی. سال 2010 هم که ماجرای استاکس نت رخ داد، بعدهاش یک سی تی اف برگزار شد که سوال های آن سی تی اف را فروختند و تیمی که آخر بود اول شد و ... از همان زمان از هر چی سی تی افه متنفر شدم
🤣
خلاصه دیشب یک ویس و گوش دادم، حرف از کروز آمد وسط خواستم بگم 95 درصد افراد حاضر امنیت سایبر ایران کروز را به چشم ندیدند که هیچ، خیلی هاشون شبگرد را هم ندیدند. ولی خب، آن جماعت دیگر نیستند. عموم از ایران رفتند و الان در شرکتها و دانشگاه های بزرگ جهان کار میکنند. از دانشگاه ETH و Ruhr و UCSB و ... بگیر تا حتی Princeton و MIT و ... دلم خیلی برای آن روزها تنگ شده. آن بچه ها. آن محیط باحال. داشتم خاطرات و مرور میکردم، گفتم بنویسم و اینجا براتون بزارم. دلم برای نوید، بهزاد، علی، هادی، کاوه، کامیار، احمد، علی ع، فرشید، فرزاد، و ... تنگ شده واقعا. یادش بخیر چه شبهایی که با نوید بیدار بودیم تا صبح صحبت می کردیم درباره اینکه فلان اکسپلویت چیه. از آن جماعت فقط الان چهار پنج نفری هستند. بقیه انگار غیب شدند. یادش بخیر. روزی که سی دی ویرانگر به دستم رسید و آن صدای زیبا را برای اولین بار شنیدم که امنیت شبکه تدریس می کرد. بهترین حس دنیا برای من بود.
@aioooir | #memories