شهید احمد مَشلَب

#بوی
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
#تلنگر💥

شھـادت🕊
معـطـل مـن و تـو نمـے مـانـد...‼️
تـو اگـر "سـربـاز_خـدا" نشوے،
دیگرے مـے شـود...🌾

شھـادت را مـےدهنـد،
امـا بـہ اهـل درد...🥀
نـہ بے خیـال هـا

فقـط دم زدن از شھدا افتخـار نیسـت‼️

بایـد زندگیمـان، حـرف هایمـان، نگـاہ هایمـان، لقمـہ هایمـان، رفاقتمـان، " #بوی_شھدا_را_بدهد"

@AhmadMashlab1995
ای صبا،
صبحدمی بر سر کویش بگذر

تا که آرام شـود دل عشاق
ز #بوی حرمش

@Ahmadamashlab1995
‍ ‍ ‍ همہ از #بوی خوش عطرش می شناختنش .
هر ڪجا می رفت آنجا را نیز #خوش_بو می ڪرد .

وقتی از نام #عطرش می پرسیدیم ؛ همیشہ جواب #سر بالا می داد .

شهید ڪه شد در #وصیت نامہ اش نوشتہ بود :
بہ #خدا قسم ؛ هیچ گاه بہ خودم #عطر نزدم .
هر وقت می خواستم #معطر شوم از تہ دل می گفتم : #یا_حسین (ع )

#شهید_علی_حیدری
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
#حـــ💔ـــرف_دل

هنوز هم #شهادت مےدهند

اما به "#اهل_درد"

نه به #بے_خیال_ها...

فقط دم زدن از #شهــــدا افتخار نیست...

باید

زندگےمان ,حرف مان ,نگاهما, لقمه هایمان ,رفاقتمان
و...
هم #بوی_شهدا را بدهد...
#شهیدعلاءحسن_نجمه
#هرروزبایک_عکس_ازشهدا
@AhmadMashlab1995
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم

🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به #شلمچه می رسیدیم دیگر نیازی به خواندن مصیبت نبود🚫! #سید رو به قبله می نشست و به افق خیره می شد، اشک در #چشمانش حلقه می زد، بعد به شدت گریه می كرد😭. نگاه به #چهره_سید خیلی در انسان تأثیر گذار بود👌.

🔸رضا علیپور می گفت: «بعد از آنكه سید از #زیارت خانه خدا🕋 برگشت برای گفتن زیارت قبولی رفتیم منزلشان🏡.» سید گفت: «وقتی رفتم توی سرزمین #عرفات، یک جایی خلوت كردم. اول بینی ام را روی خاک گذاشتم و خاک را #بوییدم، می دانی چه بویی را حس كردم⁉️» گفتم: «نه.»

🔹با حال عجیبی ادامه داد: «من #بوی_شلمچه را احساس كردم. بعد هم خیلی گریه كردم😭، اطرافم كسی نبود. #داد_میزدم، گریه كردم. می گفتم آقا من لایق نیستم می خواهم برای یک بار هم كه شده، حتی به صورت #ناشناس شما را ببینم، آن قدر گریه كردم كه اطراف سرم كاملاً خیس شده بود.» آری👌، سید همه جا به یاد شلمچه بود.

🔸علیپور می گفت: «یک شیشه عطر خوشبو😌 از #شهیدسیدعلی_دوامی به سید مجتبی رسیده بود.» آقا سید در مراسم ازدواج رفقا💍 كه دعوت می شد به آن ها می گفت: «این شیشه عطر سوغات سید علی است كه از #مشهد آورده، حیفم می آید كه فقط خودم از آن استفاده كنم. در این روز مبارک به یاد سید علی و تشرف او به #حرم_امام_رضا (ع) شما را هم معطر می كنم☺️

🔹سید حتی در این لحظه ها هم از #یاد_یاران شهیدش غافل نبود🚫 و با این كار به دیگران هم یادآوری می كرد.


#شهید_سیدمجتبی_علمــدار


@AhmadMashlab1995