♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

#سیاوش
Канал
Логотип телеграм канала ♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥
@ahmadi111Продвигать
127
подписчиков
415
фото
70
видео
1,87 тыс.
ссылок
#تاریخ و #ادبیات #تالش ♥♥♥♥♥ ارتباط با ما 👇👇👇 @Razdari22 #آگاهی از تاریخ ، از مهمترین دانایی هاست که همگان باید بدانند از گذشته پند بگیرند ،آینده را بسازند
Forwarded from احمدی 1
🔸#چارشنبه_سوری_سند_۷۰۰۰ساله_فرهنگ_یکتاپرستی_ایران_تالش_است
صفحه ۲

🅰🔸بر میگردد به پاک دامنی #سیاوش :
#سیاوش فرزند کاووس بود ،مادر سیاووش در سن ۷سالگی سیاووش می میرد.کاووس با زن دیگری به نام #سودانه ازدواج میکند سیاووش به سن بلوغ می رسد با توجه به اینکه سیاووش جوان رعنا و زیبایی بود نامادری او سودابه دلبسته او میشود و دور از چشم همسر سیاووش را به خلوتگاه فرا،میخواند سیاووش تن به ذلت و خواری نمی دهد ، نامادر برای تسلیم کردن سیاووش به کاووس شکایت میبرد مبنی براینکه سیاووش به نسبت به من نیت سو دارد
پدر از دست پسر خشمگین میشود فرزند هرچه نسبت به پاکدامی خود و ناپاکی نامادری اسرار میکند از طرف پدر پذیرفته نمیشود
در نتیجه پدر تصمیم میگرد که سیاووش برای اثبات پاکدامنی خود باید در میان شعله های آتش عبور کند، تلی از آتش آماده میکنند و سیاووش سوار بر اسب خود از آتش عبور میکند و سودابه توسط همسر به سزای عمل خود می رسد
فردوسی مینویسد:
سیاوش چنین گفت به شهریارگه
که دوزخ مرا زین سخن گشت خوارا
اگر کوه آتش بود بسپارم
از این ننگ خار که بگذرم
مگر آتش تیز پیدا کند
گنه کرده را زود رسوا کند
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و آب یکسان بود

بعداز اثبات پاکدامنی سیاووش مردم نیز برای به یادگار ماندن پاکدامنی سیاووش پریدن از آتش را به نشانه پاک دامنی جشن گرفتند

.🔸این در حالی بود که نیاکان #تالش علاوه براینکه در این جشن پا را از شکرگذاری فراتر نهاده بودند و به مناسبت ارزانی نعمت #آتش از طرف خداوند در آخرین روز سده که به آن #کلو_چارشنبه یا #چارشنبه_خاتون میگفتند ،و سپیده دم چارشنبه سوری پدر خانواده زودتر از همه از خواب بیدار می شد ،شاخه ای از درخت به را میکند و وارد خانه میشد با آهسته زن این شاخه به، به افراد خانواده برای همه دعای خیر میکرد و سپس به آخور احشام خود می رفت و از خداوند تقاضای ازدیاد احشام خود را از خداوند مینمود و نیز مردم تالش در این روز از آنچه که خود در زندگی روزانه از حبوبات مصرف میکردند و به سایرین به عنوان احسان انفاق میکردند و حتی از تخم همه ماکیان که پرورش داد بودند به سایرین میدادند #چارشنبه_سوری آتش پرستی نبود پرورش و ترغیب خوی آدمی به اندیشه اخلاقی و نماد عدالت و داوری و شکرگذاری از خداوند با ارزانی نعمت هایی که به بشر هدیه داده است

اسفندیاراحمدی.

اگر پسندید نشر کنید
پایان
📚 https://t.center/Ahmadi111
https://www.instagram.com/p/CMe3WOMhs0Z/?utm_medium=share_sheet
🔸#چارشنبه_سوری_سند_۷۰۰۰ساله_فرهنگ_یکتاپرستی_ایران_تالش_است

🔸چرا ملتی تافته و جدا بافته از فرهنگ غنی ایرانی شدیم⁉️
چرا ملتی ریاکار و پنهان کار و ظاهرساز شدیم⁉️
چرا مسئولیت پذیری در ایرانی متمدن را به فراموشی سپردیم⁉️
مگر ما از فرزندان و وارثین نسلی نبودیم که برای شاد زیستن مردم در سال ۶۵جشن داشتند،

🌸🥀آیا میدانستید#چارشنبه _سوری،آخرین روز مهر و مهرورزی به آفرینندو آفرینش است و شکرگذاری از درگاه خداوند به مناسبت نعمت هایی که به ایران،ایرانی داده است،میباشد ⁉️
روز مهر و سپاس از آفریننده آفریدگار است

🅰🔸 🅰🔸ابتدا مرور کوتاهی میکنیم روز پیشامد #چارشنبه_سوری را در فرهنگ ایرانی ،

🔥🔥در روزگاران دور و خیلی،دورتر ، هنوز که #آتش کشف نشده بود ،مردم در فصل،سرما با مشقت و سختی امور میگزارند تا اینکه در زمان پادشاهی #هوشنگ_پیشدادی،لطف خدا شامل حال مردمان این سرزمین شد
هوشنگ که با تعدادی از همراهان از کوهستانی عبور میکرد ، در بین راه مار سیاهی را می بیند ،سنگی را بر میدارد و به طرف ما پرت،میکند سنگ به به سنگ دیگر در کوهستان برخورد میکند و جرقه میزند و کوهستان را آتش،فرا میگیرد بعد از این ماجرا ، هوشنگ افرادی را مامور نگهداری از این آتش میکند تا مبادا خاموش،شود
و فرمان میدهد که به مناسبت،این روز که خداوند به آنها ارزانی داشته، به مدت ۵۰روز بابت سپاسگزاری از نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته جشن بگیرند که بعدها این جشن به نام جشن #سده،معروف شد و آخرین روز جشن به #چارشنبه سوری ختم گردید
فردوسی ۹قرن پیش زیبا و شیوا آن را به نصر کشیده
. خلاصه از اشعار فردوسی در این مورد از نظر میگذرانیم .
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیرناز
نگه کرد هوشنگ باهوش وسنگ
گرفتش یکی سنگ با تیز چنگ
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
فروخی پدید آمد از هر دوسنگ
نشد مار کشته و لیکن ز راز
از این طیع سنگ آتش آمد فراز

#جهاندار_پیش_جهان_آفرین
#نیایش_همیکرد_خواند_آفرین
پادشاه جهان ، به درگاه آفریننده جهان را (خداوند) شکر کرد و خداوند را به دلیل ارزانی این نعمت تحسین گفت
اری این خلاصه بود خلاصه ای از آغاز جشن #چارشنبه سوری که بدخواهان فرهنگ ایرانی به آن #آتش_پرستی میگویند ،شوربختانه عده ای از ما ایرانی ها چشم و گوشت بسته ،آن را پذیرفته ایم ،بدون اینکه بدانیم چگونه و از کجا آمده ،
. 🔸شاید برای کسانی جای سوال باشد که چرا ایرانیان از روی آتش میپریدند ⁉️

🅰🔸بر میگردد به پاک دامنی #سیاوش :
#سیاوش فرزند کاووس بود ،مادر سیاووش در سن ۷سالگی سیاووش می میرد.کاووس با زن دیگری به نام #سودانه ازدواج میکند سیاووش به سن بلوغ می رسد با توجه به اینکه سیاووش جوان رعنا و زیبایی بود نامادری او سودابه دلبسته او میشود و دور از چشم همسر سیاووش را به خلوتگاه فرا،میخواند سیاووش تن به ذلت و خواری نمی دهد ، نامادر برای تسلیم کردن سیاووش به کاووس شکایت میبرد مبنی براینکه سیاووش به نسبت به من نیت سو دارد
پدر از دست پسر خشمگین میشود فرزند هرچه نسبت به پاکدامی خود و ناپاکی نامادری اسرار میکند از طرف پدر پذیرفته نمیشود
در نتیجه پدر تصمیم میگرد که سیاووش برای اثبات پاکدامنی خود باید در میان شعله های آتش عبور کند، تلی از آتش آماده میکنند و سیاووش سوار بر اسب خود از آتش عبور میکند و سودابه توسط همسر به سزای عمل خود می رسد
فردوسی مینویسد:
سیاوش چنین گفت به شهریارگه
که دوزخ مرا زین سخن گشت خوارا
اگر کوه آتش بود بسپارم
از این ننگ خار که بگذرم
مگر آتش تیز پیدا کند
گنه کرده را زود رسوا کند
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و آب یکسان بود

بعداز اثبات پاکدامنی سیاووش مردم نیز برای به یادگار ماندن پاکدامنی سیاووش پریدن از آتش را به نشانه پاک دامنی جشن گرفتند

.🔸این در حالی بود که نیاکان #تالش علاوه براینکه در این جشن پا را از شکرگذاری فراتر نهاده بودند و به مناسبت ارزانی نعمت #آتش از طرف خداوند در آخرین روز سده که به آن #کلو_چارشنبه یا #چارشنبه_خاتون میگفتند ،و سپیده دم چارشنبه سوری پدر خانواده زودتر از همه از خواب بیدار می شد ،شاخه ای از درخت به را میکند و وارد خانه میشد با آهسته زن این شاخه به، به افراد خانواده برای همه دعای خیر میکرد و سپس به آخور احشام خود می رفت و از خداوند تقاضای ازدیاد احشام خود را از خداوند مینمود و نیز مردم تالش در این روز از آنچه که خود در زندگی روزانه از حبوبات مصرف میکردند و به سایرین به عنوان احسان انفاق میکردند و حتی از تخم همه ماکیان که پرورش داد بودند به سایرین میدادند #چارشنبه_سوری آتش پرستی نبود پرورش و ترغیب خوی آدمی به اندیشه اخلاقی و نماد عدالت و داوری و شکرگذاری از خداوند با ارزانی نعمت هایی که به بشر هدیه داده است

اسفندیاراحمدی.

اگر پسندید نشر کنید

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔸#چارشنبه_سوری_سند_۷۰۰۰ساله_فرهنگ_یکتاپرستی_ایران_تالش_است

🔸چرا ملتی تافته و جدا بافته از فرهنگ غنی ایرانی شدیم⁉️
چرا ملتی ریاکار و پنهان کار و ظاهرساز شدیم⁉️
چرا مسئولیت پذیری در ایرانی متمدن را به فراموشی سپردیم⁉️
مگر ما از فرزندان و وارثین نسلی نبودیم که برای شاد زیستن مردم در سال ۶۵جشن داشتند،

🌸🥀آیا میدانستید#چارشنبه _سوری،آخرین روز مهر و مهرورزی به آفرینندو آفرینش است و شکرگذاری از درگاه خداوند به مناسبت نعمت هایی که به ایران،ایرانی داده است،میباشد ⁉️
روز مهر و سپاس از آفریننده آفریدگار است

🅰🔸 🅰🔸ابتدا مرور کوتاهی میکنیم روز پیشامد #چارشنبه_سوری را در فرهنگ ایرانی ،

🔥🔥در روزگاران دور و خیلی،دورتر ، هنوز که #آتش کشف نشده بود ،مردم در فصل،سرما با مشقت و سختی امور میگزارند تا اینکه در زمان پادشاهی #هوشنگ_پیشدادی،لطف خدا شامل حال مردمان این سرزمین شد
هوشنگ که با تعدادی از همراهان از کوهستانی عبور میکرد ، در بین راه مار سیاهی را می بیند ،سنگی را بر میدارد و به طرف ما پرت،میکند سنگ به به سنگ دیگر در کوهستان برخورد میکند و جرقه میزند و کوهستان را آتش،فرا میگیرد بعد از این ماجرا ، هوشنگ افرادی را مامور نگهداری از این آتش میکند تا مبادا خاموش،شود
و فرمان میدهد که به مناسبت،این روز که خداوند به آنها ارزانی داشته، به مدت ۵۰روز بابت سپاسگزاری از نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته جشن بگیرند که بعدها این جشن به نام جشن #سده،معروف شد و آخرین روز جشن به #چارشنبه سوری ختم گردید
فردوسی ۹قرن پیش زیبا و شیوا آن را به نصر کشیده
. خلاصه از اشعار فردوسی در این مورد از نظر میگذرانیم .
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیرناز
نگه کرد هوشنگ باهوش وسنگ
گرفتش یکی سنگ با تیز چنگ
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
فروخی پدید آمد از هر دوسنگ
نشد مار کشته و لیکن ز راز
از این طیع سنگ آتش آمد فراز

#جهاندار_پیش_جهان_آفرین
#نیایش_همیکرد_خواند_آفرین
پادشاه جهان ، به درگاه آفریننده جهان را (خداوند) شکر کرد و خداوند را به دلیل ارزانی این نعمت تحسین گفت
اری این خلاصه بود خلاصه ای از آغاز جشن #چارشنبه سوری که بدخواهان فرهنگ ایرانی به آن #آتش_پرستی میگویند ،شوربختانه عده ای از ما ایرانی ها چشم و گوشت بسته ،آن را پذیرفته ایم ،بدون اینکه بدانیم چگونه و از کجا آمده ،
. 🔸شاید برای کسانی جای سوال باشد که چرا ایرانیان از روی آتش میپریدند ⁉️

🅰🔸بر میگردد به پاک دامنی #سیاوش :
#سیاوش فرزند کاووس بود ،مادر سیاووش در سن ۷سالگی سیاووش می میرد.کاووس با زن دیگری به نام #سودانه ازدواج میکند سیاووش به سن بلوغ می رسد با توجه به اینکه سیاووش جوان رعنا و زیبایی بود نامادری او سودابه دلبسته او میشود و دور از چشم همسر سیاووش را به خلوتگاه فرا،میخواند سیاووش تن به ذلت و خواری نمی دهد ، نامادر برای تسلیم کردن سیاووش به کاووس شکایت میبرد مبنی براینکه سیاووش به نسبت به من نیت سو دارد
پدر از دست پسر خشمگین میشود فرزند هرچه نسبت به پاکدامی خود و ناپاکی نامادری اسرار میکند از طرف پدر پذیرفته نمیشود
در نتیجه پدر تصمیم میگرد که سیاووش برای اثبات پاکدامنی خود باید در میان شعله های آتش عبور کند، تلی از آتش آماده میکنند و سیاووش سوار بر اسب خود از آتش عبور میکند و سودابه توسط همسر به سزای عمل خود می رسد
فردوسی مینویسد:
سیاوش چنین گفت به شهریارگه
که دوزخ مرا زین سخن گشت خوارا
اگر کوه آتش بود بسپارم
از این ننگ خار که بگذرم
مگر آتش تیز پیدا کند
گنه کرده را زود رسوا کند
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و آب یکسان بود

بعداز اثبات پاکدامنی سیاووش مردم نیز برای به یادگار ماندن پاکدامنی سیاووش پریدن از آتش را به نشانه پاک دامنی جشن گرفتند

.🔸این در حالی بود که نیاکان #تالش علاوه براینکه در این جشن پا را از شکرگذاری فراتر نهاده بودند و به مناسبت ارزانی نعمت #آتش از طرف خداوند در آخرین روز سده که به آن #کلو_چارشنبه یا #چارشنبه_خاتون میگفتند ،و سپیده دم چارشنبه سوری پدر خانواده زودتر از همه از خواب بیدار می شد ،شاخه ای از درخت به را میکند و وارد خانه میشد با آهسته زن این شاخه به، به افراد خانواده برای همه دعای خیر میکرد و سپس به آخور احشام خود می رفت و از خداوند تقاضای ازدیاد احشام خود را از خداوند مینمود و نیز مردم تالش در این روز از آنچه که خود در زندگی روزانه از حبوبات مصرف میکردند و به سایرین به عنوان احسان انفاق میکردند و حتی از تخم همه ماکیان که پرورش داد بودند به سایرین میدادند #چارشنبه_سوری آتش پرستی نبود پرورش و ترغیب خوی آدمی به اندیشه اخلاقی و نماد عدالت و داوری و شکرگذاری از خداوند با ارزانی نعمت هایی که به بشر هدیه داده است

اسفندیاراحمدی.

اگر پسندید نشر کنید

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔸برگی از تاریخ #گیلان و#تالش

🔹صفحه ( ۱ )

🅰🔹#گیلان و#تالش،در عهد شاه #عباس #صفوی

🔴🔸 در زمان شاه عباس #گیلان و #تالش دو شاه مستقل داشتند ،که هر کدام قدرت تمام حکم رانی میکردند

احمدخان پادشاه دلیر و بی باک و مغرور،حکمران #گیلان بود ، که به خود اجاره نمیداد در برابر زیاده خواهی شاه عباس صفوی سر فرو بیاورد،

دومی ، امیر #حمزه خان حکمران #آستارا و #تالش بود،

که هر دو نفر در زمان شاه #عباس سر از اطاعت او برتافتند و موجب از هم پاشیدگی حکومت مرکزی و عاقبت نافرجامی برای خود شدند ،

🌏🔸یگی از مهترین دلیلی که احمد .خان را وادار به طغیان علیه شاه عباس کرد زیاده خواهی این شاه بود با توجه به این که این شاه هزاران زن و دختر در در #حرمسرای خود داشتند از احمد خان میخواهد که دختر خود راهی #حرمسرا او بکند ، این امر برای احمد خان که خود حکمرانی مستقلی داشت کار دشوار و ناپسندی بود و از دستور شاه سرپیچی کرد ، بی اعتنایی احمد خان به اوامر شاه ذهن شاه را نسبت به احمد خان بدگمان کرد و او را به در بار احضار کرد احمد خان از رفتن به دربار امتناع کرد،شاه از رفتار احمدشاه خشمگین شد و تصمیم گرفت #گیلان را از احمد خان پس بگیرد و بابت نافرمانی او ،او را گوشمالی و تنبیه کند

🅰شاه یکی از سرداران #قزلباش خود در اول ماه رجب سال ۱۰۰۰هجری قمری را با سپاهی از آذربایجان و طوالش،راهی جنگ با احمدخان کرد، در این زمان امیره #سیاوش حکمران#شهر#گسکر بود،و علی خان حکمران #بیه#پس،بود شاه به آنها دستور داد که باسردارسپاه قزلباش،که راهی جنگ با احمد خان شده همکاری کنند،و در ششم رجب ماه همان سال
در نزدیکی کوچسفان بین دو قوا جنگ در گرفت ،در‌این جنگ‌میرعباس،سلطان،یکی،از سرداران جنگی احمد خان و تالشه #کولی سپهسار لاهیجان به او خیانت کردند و موجب شکست احمدخان شد احمد خان با این شکست به طرف،لنگرود و رودسر رفت تا به شیروان برود

احمد خان #زن و #دخترش را به یکی از سردارانش به نام #کیا فریدون سپرد و از او خواست زن و دخترش را به #شیروان ببرد ،اما این سردار او نیز به او خیانت کرد و #زن و #دختر احمدخان را به طرف،قزوین برد،و از آنجا به دیلمان برد ، این زمانی بود که شاه در دیلمان حضور داشت، و آنها تحویل شاه عباس داد تا راهی حرمسرای شاه عباس شوند ، احمدخان بعد از آنکه متوجه خیانت سردارش شد و خود به تنهایی شیروان گریخت
بعد از فرار احمدخان ، شاه عباس،باغ مشهور او را خراب کرد و در آن را به صورت،میدانی برای بازی #چوگان در آورد
مهدی قلی خان شاملو را به حکومت #بیه#پس منسوب کرد و حکومت #لشته نشا را به میرعباس و حکومت #لاهیجان به #طالشقلی داد این دو نیز جز افرادی بودند که در جنگ #کیشه کول به احمدخان خیانت کرده بودند کیافریدون را که زن و دختر احمد خان را به شاه تحویل داده بود بابت این خوش خدمتی به حکومت #دیلمان منسوب کرد ، و خود به قزوین مراجعت کرد

🔹 دیگر از شورش ها که در زمان شاه عباس بر علیه،حگومت صفویه بوقوع پیوست ،شورش علی خان #بیه،#پس و امیرمظفر #گسکری و امیر حمزه خان حکمران #تالش بود،

ادامه دارد

اسفندیاراحمدی.

📚 https://t.center/Ahmadi111
Forwarded from تـــــــالـــــــــــــش
🔸#فرمانروایان محلی #شهر#گسکر#تالش

🔸بخش دوم

🌖🔹در سال ۸۸۰ امیره #جهانگیر والی #گسکر شد که بعداز گذشت هفت ماه بدست امیره #سیاوش ،یکی از بستگان خود کشته شد ،امیره سیاوش جانشین وی شد

🔸در سال ۹۰۷هجری، پسر امیره سیاوش والی گسکر بود بعد از مرگ او امیره جهانگیر به فرماروایی گسکر منسوب گردید در زمان حاکمیت او احمدخان بیه پیشی ،شیرزاد سلطان و میرعباس سلطان را به جنگ گسکر فرستاد آنها امیره جهانگیر را شکست دادند و او را کشتند

🔸در سال ۹۷۴ شاه طهماسب به احمد خان دستور داد تا سرزمین گسکر را به فرمانروای قانونی آن امیره ساسان واڱذار کند پس از آن که احمدخان از این دستور سرباز زد شاه طهماسب سپاهی به گسکر فرسناد و سپه سالار سعید که به نام احمد خان در گسکر حکومت میکرد کشته و امیره #ساسان بزرگ والی گسکر شد و دوباره قلمرویش را پس گرفت

🌗🔸در سال ۹۸۹هجری امیره سیاوش پسر امیره ساسان فرمانروای گسکر بود او در سال ۱۰۰۲هجری بهمراه علی خان فرمانروای فومن به سراپرده شاهی در قزل آغاج روانه شد و به دستور شاه عباس او را به زندان انداختند
مدتی بعد در سال ۱۰۰۳هجری هنگامی که فرهاد خان شورش علی خان فومنی و امیره مظفرگسکری را فرونشاند شاه که برای شکار به بیه پس رفته بود در این زمان امیره سیاوش در زندان لاهیجان بود شاه دستور داد او را کشتند و سرش را در،گوراب،گسکر آویزان کردند
سپس امیره مڟفر و پسران امیره سیاوش به نامهای، یوسف و محمد و سالوک توسط فرهاد خان دستگیر و به درالموت روانه و در آنجا کشته شدند
با مرگ آنها فرمانروایی والیان #گسکر به سر آمد

🌗🔹توضیحی در مورد اصل نسب فرمانروایان گسکر :
با توجه به اینکه در بعضی از اسناد تاریخی مرداویج را از بازمانده گان خاندان ساسانیان میداند و نیز فرمانروایان گسکر از خاندان مرداویج هستند و نیز هنوز در شهرستان رضوانشهر تعداد زیادی با پسوند شناسنامه #ساسانی بابکان و ساسانی و ساسانی مقدم زندگی میکنند که دارای #شجره-نامه ای هستند که از نوادگان #امیره#ساسان میباشند؛بس میتوانیم بگوییم که خاندان ساسانیان باستان منقرض نشده اند و هنوز تعداد کثیری از آنها در رضوانشهر گیلان زندگی میکنند

ماخوذ :فرمانروایان گیلان

🔸پایان

#اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111
Forwarded from اسفندیار احمدی
ا
🔸#فرمانروایان محلی
#شهر #گسکر#تالش
🔸بخش اول
🔵#صفحه ( ۱ )
دکتر مدنی در کتاب فرمانروایان گیلان حاکمان محلی گسکر را به شرح مینویسد
🔴مرداویج
🔵خالو
🌖#امیرشرف الدوله
🌖#امیره #ساسان (۷۰۶
🔵#شرف الدوله(۷۰۶
🌍#امیره #ساسان دوم (۷۸۹
🔵#امیره #جهانگیر (مرگ۹۰۷
🌖#امیره #ساسان بزرگ (مرگ ۹۷۴
🌖#امیره #مظفر(مرگ ۱۰۰۲
🔵#امیره #سیاوش (مرگ ۱۰۰۳
🌕#سالوک (مرگ۱۰۰۳
🌏#محمد (مرگ ۱۰۰۳
🌖#یوسف (مرگ ۱۰۰۳
. سرزمین #گسکر در گذشته شامل نواحی امروزی ماسال و شاندرمن و گیل دولاب و تالشدوب فعلی بود مرکزش، #گوراب،گسکر بود که در خرابه های هفت دغنان فعلی قرار داشت
🌖🔸در کتاب مسالک الابصار فی ممالک الامصار ،نوشته عمر دمشقی آمده است :
در میان فرمانروای گسکر و فرمانروای فومن ،دشمنی وجود دارد
سپاهیان گسکر از سپاهیان فومن بیشتر،است و نفوذشان اولاتر ،
خاندان مرداویج که سامانشان گسکر و دولاب و خرفکام را در بر میگرفت تا لیسر (لیسار )کشیده میشد تبارشان به مرداویج میرسد ،خاندان مرداویج در پسا گیلان از اعتبار زیادی برخوردار هستند
🌖🔸ابوالقاسم عبدالله کاشانی از خالو در زمان الجایتو مغول نام میبرد و مینویسد : نواحی دولاب ،گسکر،خرفکام و رودسر زیر فرمان داشت
🌖🔸در سال ۷۰۶هجری هنگام تازش مغول شرف الدین شارم آبی حاکم گسکر بود او چون توانایی مقابله با ݥمغولان را در خود ندید با آنان از در صلح درآمد
دز سال ۷۸۹ #امیره-ساسان فرمانروای گسکر بود ،امیره ساسان در سال ۷۹۲هجری به دفاع از امیرمحمد رشتی که زندانی امیره دباج فومنی بود با امیره دباج به جنگ پرداخت در این جنگ امیره ساسان به پیروزی رسید و امیره دباج فومنی را به اسارت گرفت،و با گرفتن،۳۰۰من ابریشم و ۱۰۰۰خروار قماش اسکندرونی از امیر دباج فومنی او را آزاد کرد
ماخوذ :فرمانروایان #گیلان
🔸ادامه دارد
#اسفندیاراحمدی

📚https://t.center/Ahmadi111
🔸#چارشنبه_سوری_سند_۷۰۰۰ساله_فرهنگ_یکتاپرستی_ایران_تالش_است

🔸چرا ملتی تافته و جدا بافته از فرهنگ غنی ایرانی شدیم⁉️
چرا ملتی ریاکار و پنهان کار و ظاهرساز شدیم⁉️
چرا مسئولیت پذیری در ایرانی متمدن را به فراموشی سپردیم⁉️
مگر ما از فرزندان و وارثین نسلی نبودیم که برای شاد زیستن مردم در سال ۶۵جشن داشتند،

🌸🥀آیا میدانستید#چارشنبه _سوری،آخرین روز مهر و مهرورزی به آفرینندو آفرینش است و شکرگذاری از درگاه خداوند به مناسبت نعمت هایی که به ایران،ایرانی داده است،میباشد ⁉️
روز مهر و سپاس از آفریننده آفریدگار است

🅰🔸 🅰🔸ابتدا مرور کوتاهی میکنیم روز پیشامد #چارشنبه_سوری را در فرهنگ ایرانی ،

🔥🔥در روزگاران دور و خیلی،دورتر ، هنوز که #آتش کشف نشده بود ،مردم در فصل،سرما با مشقت و سختی امور میگزارند تا اینکه در زمان پادشاهی #هوشنگ_پیشدادی،لطف خدا شامل حال مردمان این سرزمین شد
هوشنگ که با تعدادی از همراهان از کوهستانی عبور میکرد ، در بین راه مار سیاهی را می بیند ،سنگی را بر میدارد و به طرف ما پرت،میکند سنگ به به سنگ دیگر در کوهستان برخورد میکند و جرقه میزند و کوهستان را آتش،فرا میگیرد بعد از این ماجرا ، هوشنگ افرادی را مامور نگهداری از این آتش میکند تا مبادا خاموش،شود
و فرمان میدهد که به مناسبت،این روز که خداوند به آنها ارزانی داشته، به مدت ۵۰روز بابت سپاسگزاری از نعمتی که خداوند به آنها ارزانی داشته جشن بگیرند که بعدها این جشن به نام جشن #سده،معروف شد و آخرین روز جشن به #چارشنبه سوری ختم گردید
فردوسی ۹قرن پیش زیبا و شیوا آن را به نصر کشیده
. خلاصه از اشعار فردوسی در این مورد از نظر میگذرانیم .
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیرناز
نگه کرد هوشنگ باهوش وسنگ
گرفتش یکی سنگ با تیز چنگ
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
فروخی پدید آمد از هر دوسنگ
نشد مار کشته و لیکن ز راز
از این طیع سنگ آتش آمد فراز

#جهاندار_پیش_جهان_آفرین
#نیایش_همیکرد_خواند_آفرین
پادشاه جهان ، به درگاه آفریننده جهان را (خداوند) شکر کرد و خداوند را به دلیل ارزانی این نعمت تحسین گفت
اری این خلاصه بود خلاصه ای از آغاز جشن #چارشنبه سوری که بدخواهان فرهنگ ایرانی به آن #آتش_پرستی میگویند ،شوربختانه عده ای از ما ایرانی ها چشم و گوشت بسته ،آن را پذیرفته ایم ،بدون اینکه بدانیم چگونه و از کجا آمده ،
. 🔸شاید برای کسانی جای سوال باشد که چرا ایرانیان از روی آتش میپریدند ⁉️

🅰🔸بر میگردد به پاک دامنی #سیاوش :
#سیاوش فرزند کاووس بود ،مادر سیاووش در سن ۷سالگی سیاووش می میرد.کاووس با زن دیگری به نام #سودانه ازدواج میکند سیاووش به سن بلوغ می رسد با توجه به اینکه سیاووش جوان رعنا و زیبایی بود نامادری او سودابه دلبسته او میشود و دور از چشم همسر سیاووش را به خلوتگاه فرا،میخواند سیاووش تن به ذلت و خواری نمی دهد ، نامادر برای تسلیم کردن سیاووش به کاووس شکایت میبرد مبنی براینکه سیاووش به نسبت به من نیت سو دارد
پدر از دست پسر خشمگین میشود فرزند هرچه نسبت به پاکدامی خود و ناپاکی نامادری اسرار میکند از طرف پدر پذیرفته نمیشود
در نتیجه پدر تصمیم میگرد که سیاووش برای اثبات پاکدامنی خود باید در میان شعله های آتش عبور کند، تلی از آتش آماده میکنند و سیاووش سوار بر اسب خود از آتش عبور میکند و سودابه توسط همسر به سزای عمل خود می رسد
فردوسی مینویسد:
سیاوش چنین گفت به شهریارگه
که دوزخ مرا زین سخن گشت خوارا
اگر کوه آتش بود بسپارم
از این ننگ خار که بگذرم
مگر آتش تیز پیدا کند
گنه کرده را زود رسوا کند
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و آب یکسان بود

بعداز اثبات پاکدامنی سیاووش مردم نیز برای به یادگار ماندن پاکدامنی سیاووش پریدن از آتش را به نشانه پاک دامنی جشن گرفتند

.🔸این در حالی بود که نیاکان #تالش علاوه براینکه در این جشن پا را از شکرگذاری فراتر نهاده بودند و به مناسبت ارزانی نعمت #آتش از طرف خداوند در آخرین روز سده که به آن #کلو_چارشنبه یا #چارشنبه_خاتون میگفتند ،و سپیده دم چارشنبه سوری پدر خانواده زودتر از همه از خواب بیدار می شد ،شاخه ای از درخت به را میکند و وارد خانه میشد با آهسته زن این شاخه به، به افراد خانواده برای همه دعای خیر میکرد و سپس به آخور احشام خود می رفت و از خداوند تقاضای ازدیاد احشام خود را از خداوند مینمود و نیز مردم تالش در این روز از آنچه که خود در زندگی روزانه از حبوبات مصرف میکردند و به سایرین به عنوان احسان انفاق میکردند و حتی از تخم همه ماکیان که پرورش داد بودند به سایرین میدادند #چارشنبه_سوری آتش پرستی نبود پرورش و ترغیب خوی آدمی به اندیشه اخلاقی و نماد عدالت و داوری و شکرگذاری از خداوند با ارزانی نعمت هایی که به بشر هدیه داده است

اسفندیاراحمدی.

اگر پسندید نشر کنید

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔸برگی از تاریخ #گیلان و#تالش

🔹صفحه ( ۱ )

🅰🔹#گیلان و#تالش،در عهد شاه #عباس #صفوی

🔴🔸 در زمان شاه عباس #گیلان و #تالش دو شاه مستقل داشتند ،که هر کدام قدرت تمام حکم رانی میکردند

احمدخان پادشاه دلیر و بی باک و مغرور،حکمران #گیلان بود ، که به خود اجاره نمیداد در برابر زیاده خواهی شاه عباس صفوی سر فرو بیاورد،

دومی ، امیر #حمزه خان حکمران #آستارا و #تالش بود،

که هر دو نفر در زمان شاه #عباس سر از اطاعت او برتافتند و موجب از هم پاشیدگی حکومت مرکزی و عاقبت نافرجامی برای خود شدند ،

🌏🔸یگی از مهترین دلیلی که احمد .خان را وادار به طغیان علیه شاه عباس کرد زیاده خواهی این شاه بود با توجه به این که این شاه هزاران زن و دختر در در #حرمسرای خود داشتند از احمد خان میخواهد که دختر خود راهی #حرمسرا او بکند ، این امر برای احمد خان که خود حکمرانی مستقلی داشت کار دشوار و ناپسندی بود و از دستور شاه سرپیچی کرد ، بی اعتنایی احمد خان به اوامر شاه ذهن شاه را نسبت به احمد خان بدگمان کرد و او را به در بار احضار کرد احمد خان از رفتن به دربار امتناع کرد،شاه از رفتار احمدشاه خشمگین شد و تصمیم گرفت #گیلان را از احمد خان پس بگیرد و بابت نافرمانی او ،او را گوشمالی و تنبیه کند

🅰شاه یکی از سرداران #قزلباش خود در اول ماه رجب سال ۱۰۰۰هجری قمری را با سپاهی از آذربایجان و طوالش،راهی جنگ با احمدخان کرد، در این زمان امیره #سیاوش حکمران#شهر#گسکر بود،و علی خان حکمران #بیه#پس،بود شاه به آنها دستور داد که باسردارسپاه قزلباش،که راهی جنگ با احمد خان شده همکاری کنند،و در ششم رجب ماه همان سال
در نزدیکی کوچسفان بین دو قوا جنگ در گرفت ،در‌این جنگ‌میرعباس،سلطان،یکی،از سرداران جنگی احمد خان و تالشه #کولی سپهسار لاهیجان به او خیانت کردند و موجب شکست احمدخان شد احمد خان با این شکست به طرف،لنگرود و رودسر رفت تا به شیروان برود

احمد خان #زن و #دخترش را به یکی از سردارانش به نام #کیا فریدون سپرد و از او خواست زن و دخترش را به #شیروان ببرد ،اما این سردار او نیز به او خیانت کرد و #زن و #دختر احمدخان را به طرف،قزوین برد،و از آنجا به دیلمان برد ، این زمانی بود که شاه در دیلمان حضور داشت، و آنها تحویل شاه عباس داد تا راهی حرمسرای شاه عباس شوند ، احمدخان بعد از آنکه متوجه خیانت سردارش شد و خود به تنهایی شیروان گریخت
بعد از فرار احمدخان ، شاه عباس،باغ مشهور او را خراب کرد و در آن را به صورت،میدانی برای بازی #چوگان در آورد
مهدی قلی خان شاملو را به حکومت #بیه#پس منسوب کرد و حکومت #لشته نشا را به میرعباس و حکومت #لاهیجان به #طالشقلی داد این دو نیز جز افرادی بودند که در جنگ #کیشه کول به احمدخان خیانت کرده بودند کیافریدون را که زن و دختر احمد خان را به شاه تحویل داده بود بابت این خوش خدمتی به حکومت #دیلمان منسوب کرد ، و خود به قزوین مراجعت کرد

🔹 دیگر از شورش ها که در زمان شاه عباس بر علیه،حگومت صفویه بوقوع پیوست ،شورش علی خان #بیه،#پس و امیرمظفر #گسکری و امیر حمزه خان حکمران #تالش بود،

ادامه دارد

اسفندیاراحمدی.

📚 https://t.center/Ahmadi111
Forwarded from تـــــــالـــــــــــــش
🔸#فرمانروایان محلی #شهر#گسکر#تالش

🔸بخش دوم

🌖🔹در سال ۸۸۰ امیره #جهانگیر والی #گسکر شد که بعداز گذشت هفت ماه بدست امیره #سیاوش ،یکی از بستگان خود کشته شد ،امیره سیاوش جانشین وی شد

🔸در سال ۹۰۷هجری، پسر امیره سیاوش والی گسکر بود بعد از مرگ او امیره جهانگیر به فرماروایی گسکر منسوب گردید در زمان حاکمیت او احمدخان بیه پیشی ،شیرزاد سلطان و میرعباس سلطان را به جنگ گسکر فرستاد آنها امیره جهانگیر را شکست دادند و او را کشتند

🔸در سال ۹۷۴ شاه طهماسب به احمد خان دستور داد تا سرزمین گسکر را به فرمانروای قانونی آن امیره ساسان واڱذار کند پس از آن که احمدخان از این دستور سرباز زد شاه طهماسب سپاهی به گسکر فرسناد و سپه سالار سعید که به نام احمد خان در گسکر حکومت میکرد کشته و امیره #ساسان بزرگ والی گسکر شد و دوباره قلمرویش را پس گرفت

🌗🔸در سال ۹۸۹هجری امیره سیاوش پسر امیره ساسان فرمانروای گسکر بود او در سال ۱۰۰۲هجری بهمراه علی خان فرمانروای فومن به سراپرده شاهی در قزل آغاج روانه شد و به دستور شاه عباس او را به زندان انداختند
مدتی بعد در سال ۱۰۰۳هجری هنگامی که فرهاد خان شورش علی خان فومنی و امیره مظفرگسکری را فرونشاند شاه که برای شکار به بیه پس رفته بود در این زمان امیره سیاوش در زندان لاهیجان بود شاه دستور داد او را کشتند و سرش را در،گوراب،گسکر آویزان کردند
سپس امیره مڟفر و پسران امیره سیاوش به نامهای، یوسف و محمد و سالوک توسط فرهاد خان دستگیر و به درالموت روانه و در آنجا کشته شدند
با مرگ آنها فرمانروایی والیان #گسکر به سر آمد

🌗🔹توضیحی در مورد اصل نسب فرمانروایان گسکر :
با توجه به اینکه در بعضی از اسناد تاریخی مرداویج را از بازمانده گان خاندان ساسانیان میداند و نیز فرمانروایان گسکر از خاندان مرداویج هستند و نیز هنوز در شهرستان رضوانشهر تعداد زیادی با پسوند شناسنامه #ساسانی بابکان و ساسانی و ساسانی مقدم زندگی میکنند که دارای #شجره-نامه ای هستند که از نوادگان #امیره#ساسان میباشند؛بس میتوانیم بگوییم که خاندان ساسانیان باستان منقرض نشده اند و هنوز تعداد کثیری از آنها در رضوانشهر گیلان زندگی میکنند

ماخوذ :فرمانروایان گیلان

🔸پایان

#اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔸#فرمانروایان محلی
#شهر #گسکر#تالش

🔸بخش اول

🔵#صفحه ( ۱ )

🌖#امیرشرف الدوله

🌖#امیره #ساسان (۷۰۶

🔵#شرف الدوله(۷۰۶

🌍#امیره #ساسان دوم (۷۸۹

🔵#امیره #جهانگیر (مرگ۹۰۷

🌖#امیره #ساسان بزرگ (مرگ ۹۷۴

🌖#امیره #مظفر(مرگ ۱۰۰۲

🔵#امیره #سیاوش (مرگ ۱۰۰۳

🌕#سالوک (مرگ۱۰۰۳

🌏#محمد (مرگ ۱۰۰۳

🌖#یوسف (مرگ ۱۰۰۳
. سرزمین #گسکر در گذشته شامل نواحی امروزی ماسال و شاندرمن و گیل دولاب و تالشدوب فعلی بود مرکزش، #گوراب،گسکر بود که در خرابه های هفت دغنان فعلی قرار داشت
🌖🔸در کتاب مسالک الابصار فی ممالک الامصار ،نوشته عمر دمشقی آمده است :
در میان فرمانروای گسکر و فرمانروای فومن ،دشمنی وجود دارد
سپاهیان گسکر از سپاهیان فومن بیشتر،است و نفوذشان اولاتر ،
خاندان مرداویج که سامانشان گسکر و دولاب و خرفکام را در بر میگرفت تا لیسر (لیسار )کشیده میشد تبارشان به مرداویج میرسد ،خاندان مرداویج در پسا گیلان از اعتبار زیادی برخوردار هستند

🌖🔸ابوالقاسم عبدالله کاشانی از خالو در زمان الجایتو مغول نام میبرد و مینویسد : نواحی دولاب ،گسکر،خرفکام و رودسر زیر فرمان داشت

🌖🔸در سال ۷۰۶هجری هنگام تازش مغول شرف الدین شارم آبی حاکم گسکر بود او چون توانایی مقابله با ݥمغولان را در خود ندید با آنان از در صلح درآمد

دز سال ۷۸۹ #امیره-ساسان فرمانروای گسکر بود ،امیره ساسان در سال ۷۹۲هجری به دفاع از امیرمحمد رشتی که زندانی امیره دباج فومنی بود با امیره دباج به جنگ پرداخت در این جنگ امیره ساسان به پیروزی رسید و امیره دباج فومنی را به اسارت گرفت،و با گرفتن،۳۰۰من ابریشم و ۱۰۰۰خروار قماش اسکندرونی از امیر دباج فومنی او را آزاد کرد

ماخوذ :فرمانروایان #گیلان

🔸ادامه دارد
#اسفندیاراحمدی

📚 https://t.center/Ahmadi111


.
🔶برگی از تاریخ #تالش

🔵🌖#تالشان بنیان گذاران حکومت صفوی که بعد از تثبیت حکومت به حاشیه رانده شدند

🔸صفحه (2)

🔴🔹 وقتی که صوفیان جان اسمایل جوان در خطر دیدند یکی از صوفیان که برای حفظ جان اسمایل از هیچ کوششی دریغ نکرد #ده #ده بیک تالش بود

🔶 والتر هینس مینویسد :

🔸همه کسانی که در دوره شاه اسمایل حکومت دارای نقش بودند نقش ده ده بیک را نمیتوان نادیده گرفت او در سرزمین تالش از نفوذ و وجه محلی زیادی برخوردار بود

سرانجام برای حفظ جان اسمایل جوان مدتی او را در کوهستان های بغرو و کرگان یا کرگانرود که پناهگاهی امن و مطمئن بود نگهداری کردند در این مورد بیشترین نقش را #امیر#مظفر پادشاه محلی #تول و #ناو برای حفظ جان اسمایل جوان را عده دار بود او برای حفظ جان اسمایل جوان از هیچ کوششی دریغ نمیکرد با آنکه امیران ترک آق قویونلو با تمام قوا در جستجوی مخفی گاه اسمایل بودند این امر موجب شد که اسمایل جوان راهی #گسکر کنند در آن زمان شاه محلی گسکر امیر #سیاوش بود او به استقبال اسمایل حوان میرود و او به منزل خود میآورد و در خدمت به او از هیچ کوششی دریغ نمیکند

🔵جاسوسان خبر ورود اسمایل را به گسکر را استم آق قویوتلو میدهند او نماینده گانی به گسکر میفرستد و از امیر سیاوش میخواهد تا اسمایل را تحویل او بدهد
اما او از اینکار امنتاع میکند و اسمایل به رشت میبرد ودر مسجد سفید رشت او را مستفر میکند در اینجا نیز سلامتی اسمایل در خطر بود چون امیران آق قویو نلو قصد ترور او داشت
سر انجام به دعوت کار گیا امیر #لاهیجان اسمایل راهی لاهیجان میشود


🔵🔹و در روبروی مدرسه کی فریدون برای او جایی فراهم میکنند چون تا این زمان اسمایل بی سواد بود در نتیجه استاد شمس الدین از اهالی لاهیجان را استخدام میکنند تا به او خواندن و نوشتن بیاموزند در این مدت مردمان تالش به طور مخفیانه به دیدار او میرفتند و برای گذراندن امور زندگی او هدایایی به او میدادند

🔸 ادامه دارد

اسفندیار احمدی

📚 https://telegram.me/Ahmadi111

.