♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

#سنگی
Канал
Логотип телеграм канала ♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥
@ahmadi111Продвигать
127
подписчиков
415
фото
70
видео
1,87 тыс.
ссылок
#تاریخ و #ادبیات #تالش ♥♥♥♥♥ ارتباط با ما 👇👇👇 @Razdari22 #آگاهی از تاریخ ، از مهمترین دانایی هاست که همگان باید بدانند از گذشته پند بگیرند ،آینده را بسازند
🔶#یپرم خان سردار و#گیلان

بخش 10

قبل از پرداختن به جنگهای بادامک خلاصه ای از نوشته های کسروی را در خصوص جنگ #کاروانسرا #سنگی بعرض میرسانم:
نیروی مجاهدین که از پیشرفت های خود مغرور شده بود، بتاخت بسمت #کرج پیش رفتند و چون میدانستند که دشمن عقب نشسته جری تر شدند و به تعقیب آنها پرداخته و فشنگ هایی که در راه ریخته شده بود، مقداری از وقت آنها را گرفت و به قزاق ها فرصت کافی داد که در کاروانسرا موضع بگیرند. و وقتی مجاهدین خسته و کوفته به کاروانسرا رسیدند، رگبار تیر از آنها استقبال کرد و تعدادی از آنها را بخاک افکند......
پس از عقب نشینی مجاهدین به #کرج، نیرو های استبداد سر و صدای زیادی راه انداخته، این موفقیت را بسیار بزرگ جلوه دادند و این موضوع را خاتمه حرکت انقلابیون قلمداد کردند..
پیشنهاد شاه مبنی بر پذیرش مشروطه، در بعضی انقلابیون تردید هایی ایجاد کرد.. یپرم پیشنهاد داد اگر شاه واقعا میخواهد اصول مشروطه را بپذیرد باید اجازه دهد با 150. نفر وارد شهر شویم و باید مجلس #شورای #ملی را دایر و فوری فرمان انتخابات را صادر نماید.. معلوم بود که این پیشنهاد مورد قبول واقع نمیگردید زیرا #شاه با وقایع کاروانسرا، خود را در موضع برتر میدید.
یپرم با پیام به سردار اسعد تصمیم نهایی را اتخاذ نمود: به سوی #تهران حرکت میکنیم
یپرم اصلا از از وجود بختیاری های طرفدار شاه اطلاعی نداشت.. نیرو های یپرم بصورت پیش قراول به سمت بادامک حرکت کردند..
طبق قرار... در اینجا نیرو های او که 65. نفر بودند مورد حمله و محاصره چند صد قزاق قرار گرفتند.. در نتیجه در دسته یپرم عدم رضایت پیدا شد.. آنها میگفتند ما به کمک انقلاب ایران آمدیم ولی ایرانی خودش نمیخواهد بجنگد..
این قر قر به گوش یپرم رسید. دستور داد که مرتبا یک توپ بطرف جناحی چپ و یک توپ بطرف راست شلیک کنند.. بعد برگشت و با صدای بلند فریاد زد: هر کسی می‌خواهد بیاید و هر کس مایل نیست خارج شود..
افراد پس از شنیدن اظهارات یپرم همگی در یک لحظه به پشت اسب پریدند و سخت بطرف قشون تاختند..
این گستاخی موثر واقع شد و خط دولتی به سه قسمت تقسیم شد شروع به عقب نشینی کردند.. در این ضمن از پشت خط مسیر قزاق ها، سواری بختیاری پیدا شد. یپرم که تصور میکرد از مجاهدین بختیاری هستند، ایستاد.
سواران بختیاری هم با خیال راحت به سمت یپرم و دسته اش آمدند..
دو بختیاری در دسته یپرم بودند و با خیال راحت به سمت بختیاری ها رفتند برای روبوسی.. ولی در یک لحظه غافلگیر شدند و بختیاری ها که از طرفداران استبداد بودند ده تیر آن دو نفر را از کمرشان بیرون کشیدند.. در این غافلگیری سه نفر از مجاهدین زخمی و یک نفر کشته شدند.. در این هنگام یپرم دستور آتش داد و بختیاری ها عقب نشینی کردند..
حدود سه ربع ساعت بعد سوار های بختیاری، این بار مشروطه خواهان، از دور پیدا شدند.. یفرم دستور داد آتش نکنند تا نزدیک شوند.. و وقتی نزدیک شدند مجاهدین یپرم آتش کردند..
یکی از جوانان بختیاری در هنگام مرگ گفت که از دسته سردار اسعد هست.. در این جا بود که اشتباه مجاهدین مشخص شد و آنها بختیاری های مشروطه خواه را هدف قرار داده بودند.. جوانی که اول کشته شده بود خواهر زاده سردار اسعد بود
در این پیشامد محیط ناگواری بوجود امد.. اولین برخورد دو دسته نزدیک بود به فاجعه بینجامد..
پس از توضیحات یپرم، مرحوم سردار اسعد بزبان بختیاری نطقی ایراد کرد و ضمن آن توضیح داد که این تصادف نتیجه عمل سواران بختیاری طرفدار دولت بوده که یک ساعت قبل واقع شده است
بهرحال با غم و اندوه فراوان اجساد شهدای این فاجعه که ده نفر بودند به قبرستان نزدیک محل حادثه، روستای چیچکلو، برده شد و در آنجا دفن گردید.. سنگ قبر این شهدا تا چند سال پیش نیز موجود بود و نگارنده، نفریه، بارها آنها را از نزدیک دیده ام... متاسفانه به خاطر غفلت.... سنگ ها را از محل قبرستان، بردند..
یپرم نیز نطق جانسوزی ایراد کرد و به تدریج محیط ارام شد..
همانشب کمیسیون جنگ برگزار شد و قرار شد حمله نهایی به تهران انجام پذیرد..
کسروی که در جنگ های شش روزه نیز یپرم را پیشاهنگ و پیشقراول میداند، در باره برخورد های نیرو های او و بختیاری های طرفدار دولت شرح کامل تری دارد که بعلت اهمیت موضوع در قسمت بعد به آن میپردازیم
برگفته از یپرم خان اسمعیل رایین
تاریخ مشروطه کسروی
یادداشت های دکتر آقایان

ادامه دارد

📚 https://t.center/Ahmadi111
🔶#یپرم خان سردار و #گیلان

بخش 8

سفر یپرم به #گیلان برای تهیه مهمات و سلاح #هشت روز بیشتر طول نکشید.. او به نیرو های خود در ینگی امام پیوست تا به کرج که محل استقرار قسمت عمده ای از نیرو های خصم بود، حمله کند و پس از در هم شکستن آنها، بسوی تهران بتازد..
روس ها همچنان اولتیماتوم میدادند و تهدید به دخالت میکردند.. ساعتی پس از ورود یپرم به ینگی امام، یپرم با دسته خود در خیابان جلودارالحکومه جمع و از آنجا بطرف #تهران حرکت کردند.
مردم در این خیابان ازدحام کرده دعا میخواندند و #اسپند #دود میکردند.. کمیسیون جنگ فورا تشکیل شد.. کمیسیون تصمیم گرفت از دسته یپرم 25. نفر پیش قراول به سرکردگی گیراگس که اهل تبریز بود، به کرج بفریستد و اردو از عقب حرکت کند.
دستور یپرم از این قرار بود: وقتی به آبادی کرج نزدیک شدیم، تاخت کنیم تا گرد و خاک زیاد برپا شود
وقتی به دشمن برخورد کردیم، اگر دشمن عقب ننشست، او را تعقیب کنیم و اگر مقاومت کرد، او را مشغول سازیم تا اردو برسد..
به چاپارخانه ینگی امام دستور داده شده بود دو ساعت بعد از حرکت پیش قراول با تلفن به تهران و راهداری کرج اطلاع بدهند که اردوی مجاهدین با دو هزار نفر و دو توپ چند ساعت قبل به طرف کرج حرکت کرده است.. این دستور برای گمراه کردن قوای دولتی بود و اتفاقا جواب داد
گرد و غبار دسته 25. نفری یپرم، نیرو های دولتی را به تصور حمله اصلی وادار به عقب نشینی به طرف تهران کرد.. فرمانده روس قزاق ها از ترس اینکه مجاهدین به آنها برسند، حکم به عقب نشینی بطرف شاه آباد میدهد.
قزاق ها قبل از عقب نشینی و برای حفظ آنجا یک قبضه شصت تیر با چند نفر قزاق در سنگر باقی گذشتند. یپرم با وجود زخمی شدند پنج تن از یارانش پل کرج را تصرف کرد و خبر پیروزی خود را به سپهدار اطلاع داد و از او خواست که خودش را به کرج برساند.
نیرو های سپهدار شبانگاه به کرج رسیدند
سپهدار پیشنهاد کرد که فورا و در همان شب حرکت کنند ولی یپرم این پیشنهاد را رد کرد.. بهرحال نیرو های سپهدار که از لذت پیروزی سرمست شده بودند، بدون یپرم، شبانه حرکت کردند.. بعد از رفتن آنها، یپرم نیز نتوانست صبر کند و با گروه خود بدنبال آنها تاخت تا به کاروانسرا #سنگی رسید..
همین اشتباه سپهدار و اصرار او نزدیک بود به شکست نهایی مشروطه خواهان منجر شود
بعد ها در باره شکست نیروی مجاهدین در این محل که چیزی نمانده بود جنگ را به کلی تغییر دهد، مطالب بسیار گفته شد.. شکستی که به نیروی استبداد جان تازه ای بخشید و بسیاری از مشروطه خواهان را غرق ناامیدی نمود..
کسی از خود سوال نکرد که چرا سردار جنگاوری که در همه پیکار ها در صف مقدم میتازند و پیروز هم میشد، در این مورد با ادامه تهاجم و تعقیب قزاقان در حال فرار، موافق نبود
و چرا بناگهان کسی چون سپهدار، با آنهمه سوابق هراس و تردید و دودلی، بظاهر از یپرم، انقلابی تر میشود؟

نبرد کاروانسرا سنگی در قسمت بعد
برگرفته از یپرم خان اسمعیل رایین
خاطرات یپرم

ادامه دارد..

📚 https://t.center/Ahmadi111