#واژه_شناسی_گویشها#دیوانه#شهاب_الدین_قناطیرواژه هِرِّ، هِرِّکی (herr,herrekīh) در بهبهانی:
این واژه در اصل همان halakīh فارسی میانه در معنی «ابلهی» است. از دیگر ساختهایی که در زبان فارسی میانه از واژهٔ مرسوم بوده میتوان به واژههای زیر اشاره کرد:
halak/halakīhā/halak kārīh/halak kunišn.
در بهبهانی:
هِرِّکی: دیوانگی
هِرِّ:
دیوانهvelgufteh (نامربوط بافتن)
gepēvel (چرند و پرند گفتن)
bī owō bī dōng (حرام زاده، نامربوط، وصله ناجور)
kōtō guruxtah (زیر بار نرو، نوعی صوفی مسلکی)
šūt (همان شیت در هورامی است)
sǝrǝtǝlǝkī (بی کس و کار، بی نژاد)
Xǝrramma (همان ههر همه هورامی است)
Kelū (
دیوانه)
Kelūgǝrī (دیوانگی)
Gātah (نادان،شیرین عقل،نافهم)
Līm (بیخود)
livah (احمق)
līx (بد چشم)
axmaq (همان احمق است با تبدیل ح به خ)
nādū (نادان)
nāfahm (نافهم)
herrekīh (هِرِّکی، ابلهی)
herr (هِرّ،ابله)
vellō (هرجایی)
qalandar (صوفی)
#علی_ماسالیدر تالشی به کسی که بیدلیل و خارج از اختیار میخندد خندهٔ «هِرهِرکی» (her heraki) گفته میشود که به معنای خندهٔ بیدلیل و از روی جنون و بیعقلیست و برگرفته از کلمهٔ هار و منتسب به این کلمه است.
#دکتر_صادق_باغفلکیدر كردي كرماشاني واژههاي زيادي است كه معمولاً با كمي تغيير تلفظي در فارسي هم هست ولي چند تا واژه براي ديوانه كه خيلي به كار برده ميشوند شامل اينها هستند:
شِت = ديوانه
لِوَ = ديوانه
سا عقل = كم عقل و ساده لوح
گا پِيا = مرد ديوانه و كمعقل (گا يعني گاو و پيا يعني مرد)
#علی_ماسالی«شیت» در زبان تالشی به کسی گفته میشود که خیلی زود تحتتأثیر حرفهای دیگران قرار گرفته و اغفال میشود و حرکات نادرستی انجام میدهد.
#ابراهیم_سبحانیدر گویش دشتستانی به
دیوانه میگویند:
لیوِه: LIVEH
کِلو: KELOU
خُل و چِل: KHOL VE CHEL
گِنه: GENEH
گِنا: GENA
#علی_ماسالیافرادی که عقلشان خوب کار نمیکند به آنها تور، توره وز (وضع)، شیت، خل، خل وز (وضع)، بیمخ، آزاری و پارسنگی گفته میشود.
#دکتر_صادق_باغفلکیولي «شِت» در كردي ديوانه و مجنون است. واژههاي ديگري هم هست مثل وِر، گوج، خُل، پخشهدار (پَشهدار)، بياگا (بيآگاه).
#علی_ماسالی«
دیوانه» و «آزاری» کاملاً باهم برابر هستند و آزاری به کسانی گفته میشود که احتمال آزار رساندن به دیگران در وی مشاهده شود. کلمهٔ «ور» (vər) به افراد گیج و منگ گفته میشود، کسی که درک کافی ندارد. به افرادی که ضربهای به مخشان وارد شده و قادر به حفظ تعادل بدن خود در راه رفتن نیستند نیز «ور» گفته میشود.
#دکتر_صادق_باغفلکیالبته «وِرِ گيژ» به معني ديوانه هم به كار ميرود؛ هرچند كه همان وِر و گيج است.
شبکۀ ریشهشناسی، دانشگاهی برای ریشهیابی زبانها و گویشهای ایرانی.
📚 https://t.center/Ahmadi111