🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐
زیر نظر خانواده شهید
هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸
نفࢪ7 دانشگاه👨🏻🎓
اما☝🏻
بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌
ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅
بہ #سیدھ_زینب❤
حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃
ارتباط
@mahsa_zm_1995
شـرایط:
@AhmADMASHLAB1375
#ڪپےبیو🚫
🌷| بعضی وقت ها که #عباس حرف از رفتن و #شهادت می زد،🕊 دلتنگ می شدم و می گفتم : #آخه تو بگو من با این سه تا بچه چی کار کنم؟😔💔
می گفت : ببین #ملیحه‼️ من فقط وسیله هستم ، همسرتم💍، #مرد خونه تم ، امیدتم ، سایه بالا سرتم؛ اما سرپرست تو #خداست، سرپرست همه ما خداست☝️
#می_گفت : ملیحه! پشت صحنه زندگی من تو #هستی که می تونم فعالانه قدم بردارم👌
اگه من توی #خانواده، پشتوانه گرمی نداشته باشم، اگه همسرم، خانواده ام رو نگردونه و #مسئولیت بچه ها رو👩👧👧 بر عهده نگیره و به کار من خدشه وارد کنه. #مطمئن باش هیچ موفقیتی به دست نمیاد💯
اینها رو که می شنیدم یکم آروم می شدم 😌 و تحمل دوریش برام شیرین می شد 😍✌️ |🌷
🌷| وارد #هیئت که می شد، جایگاه و پست و مقام رو میذاشت #کنار☝️
می شد یک #آدم خاکی و مخلص👌 از جابجایی چرخ #مخصوص حمل باند صوت🎤 گرفته تا شستن #ظرف_ها
هر کاری از دستش بر #می_اومد انجام می داد✌️ می گفتند : آقا حامد! شما #افسری و همه شما رو می شناسند💯 بهتره این کارهارو #بقیه انجام بدند #می_گفت : اینجا جاییه که اگه سردار هم باشی باید شکسته #بشی تا بزرگ بشی
صبر می کرد بعد از #هیئت که مردم می رفتند، مشغول شستن #دیگ_ها می شد😐 میگفت : #شفا تو آخر مجلسه؛ آخر مجلس هم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها #حاجتم رو خواهم گرفت👌