مقاله «
#بررسی_تأثیر_دیدگاههای_انسانشناختی_و_معرفتشناختی_دیوید_هیوم_بر_مفهوم_جرم_در_اندیشه_بنتام_و_میل»
در این مقاله به بررسی اثر دیدگاه های
فایده گرایی
و مطلوبیت گرایی بر مفهوم جرم پرداخته شده است.
نویسندگان:
#مصطفی_نصیری و #سید_محمد_حسینی (1399)
نصیری، مصطفی
و حسینی، سید محمد. (1399). بررسی تأثیر دیدگاههای انسانشناختی
و معرفتشناختی دیوید هیوم بر مفهوم «جرم» در اندیشه بنتام
و میل. فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، 9(32)، 179-212.
✋ خلاصه مقاله
:
✍️ #بنتام و #میل دو نماینده ی بزرگ
و پرچمداران نظریه ی
#فایده_گرایی هستند. مقصود از
فایده گرایی این است که مبنای قضاوت در مورد رفتارها، میزان التذاذی است که از آنها حاصل می شود. در این رویکرد آثار
و پیامدهای مستقیم
و حسی حاصل از رفتارها مورد توجه است
و برای سنجش رفتارها نیازی به تحلیل های عقلی نیست. بنابراین در
فایده گرایی از حقایق اخلاقی صرف نظر شده
و حسن
و قبح رفتارها به نتایج
و آثار بیرونی آنها تقلیل داده شده است.
✍️ در تعریف جدید از جرم که
فایده گرایان ارائه می دهند، وجه عقلی
و متافیزیکی رفتارها که تا پیش از این مورد توجه بود، معنا
و مفهوم خود را از دست می دهد
و رفتارهایی که نتایج محسوس
و مستقیم ناگواری به همراه داشته باشند،
#جرم تلقی می شوند.
✍️ دیدگاه های بنتام در این حوزه به صورت مستقیم
و آراء میل به تبع بنتام، ملهم
و متأثر از فلسفه
#دیوید_هیوم بوده است. او با ارائه رویکردی مادی گرایانه محض، انسان را به مجموعه ای از تأثیر
و تأثرات تقلیل داد. در اندیشه هیوم، قواعد مرتبط با
#عدالت و #نظم_حقوقی نتیجه فرآیندهای تاریخی، سنت ها
و تجربیات است
و اگر ما در مورد عملکرد واقعی جهان تحقیق نماییم، خواهیم توانست واقعیت های تجربی را جمع آوری نموده
و از آنها به عنوان راهنمای خود در
#سازماندهی_اجتماعی استفاده نماییم. در این رویکرد تشخیص رفتارهای مجرمانه به مثابه بخشی از
#قواعد_حقوقی که در واکنش به نقض آنها،
#ضمانت_اجراهایی از جنس کیفر پیشبینی می شود، از چنین منطقی پیروی می کند. از هیوم به بعد وجه معقول جرم به تبع تحولات حوزه اخلاق در اندیشه هیوم، از تعریف آن زدوده می شود. از هیوم به بعد اندیشمندان در تعریف جرم به ماهیت
و طبیعت رفتار کمتر توجه نمودند
و در مقابل آثار بیرونی رفتارها
و احساساتی که بر می انگیختند به عنوان مبنای نظریه پردازی در این حوزه مورد توجه قرار گرفت.
✍️ بنتام با الهام از اندیشههای هیوم، با طرح نظریه
فایدهگرایی بر پایه احساس
#لذت و #درد، به عنوان مبنایی برای درستی
و نادرستی رفتارها، بر این باور بود که مداخله دولتها از طریق
#قانون باید به منظور هماهنگسازی رفتار افراد باشد چراکه گرچه هریک از افراد به دنبال بیشترین
#لذت برای خود هستند ولی مصالح عمومی لزوماً از تجمیع مصلحتهای افراد به دست نمیآید. بنابراین جامعه با
#تعارض_منافع روبه رو شده
و ضروری است حکومت
و قانونگذاری به منظور هماهنگ سازی مصالح عمومی مداخله کند. بنتام رفتارهای محسوس مغاير با لذت عمومی را جرم نامید. بنابراین در اندیشه بنتام، جرم، رفتاری است که مخالف لذت جامعه بوده
و در این رویکرد تنها رفتارهایی که لذت برخی افراد را محدود کند باید مورد توجه قانون قرار بگیرد.
✍️ میل ديدگاه بنتام را تعدیل کرده
و با تاکید بر اصل مطلوبیت به تعريف جرم ذيل مفهوم
#آزادی میپردازد. میل با تاکید بر
#اصل_ضرر یا
#اصل_آزادی، بیان می کند که دولت تنها میتواند برای پیشگیری از ضرر به دیگران برخلاف تمایل یک فرد اعمال قدرت کرد. به بیان دیگر جرم، متناسب با محتوای رفتار سنجیده نشده بلکه برخی از رفتارها برای جلوگیری از ضرر به جامعه، جرم شناخته میشوند.
از جمله نقدهای وارد به تعریف جرم ذیل اندیشه های
فایده گرایانه بنتام
و میل این است که در آنها، چگونگی دستیابی به
#حسن و #قبح رفتارها مبتنی بر معیار خوشی
و رنج حاصل از آنها، تبیین نشده باقی مانده است.
✍️ تقلیل حوزه مفهومی جرم به موارد مغایر با خوشی عمومی در نزد بنتام یا رفتارهای ضرری در اندیشه میل، چالش های نظری زیادی در میان قائلین به نظریات
فایده گرایی در خصوص دامنه ی جرم انگاری
و سایر مداخلات رسمی دولتی ایجاد نموده است.
✍️ در جدیدترین نظریه های این حوزه،
#هزینه_و_فایده_اقتصادی به عنوان معیار تعیین کننده در خصوص گستره مداخلات دولت ها، جایگاه ویژه ای پیدا نموده است.
http://t.center/laweconomic