#معرفی_کتاب📚 «
#پسری_که_کلاغ_شد» داستانی است از
#محمدکاظم_مزینانی در ستایش خیال. داستانی
که خوابها را ارج مینهد و آدمهای خوب قصهاش آنهایی هستند
که خواب میبیند. همه ماجرا از
کلاغ شدن
پسری آغاز میشود
که آرزوی پرواز داشته است.
توصیف نویسنده از آمیختگی حواس انسانی و حیوانی و ارتباط با
کلاغهای دیگر برای
پسری که کلاغ شده، از جذابیتهای قصه به شمار میرود. مزینانی داستانش را با پایانی غیرمنتظره به انتها میرساند
که نشان میدهد او ذاتا شاعر است و حتی وقتی داستان مینویسد، جهان را از دریچه فراخ شعر میبیند.
برشی از کتاب:
کلاغ جوانی
که کنار باغچه حیاط ایستاده بود نگاهش افتاد به پاهایش و چندشش
شد. اما هنوز نمی دانست
که منقارش مثل چوبی ترک خورده و دمش مانند بادبزنی کاغذی روی زمین افتاده است.
_______ #رمان #قصه #نوجوان #آه_با_شین #شاه_بی_شین #آفرینش_های_ادبی #حوزه_هنری #سوره_مهر #داستان #ادب_فارسی #داستان_کوتاه #داستان_نوجوان