#معرفی_کتاب📚 رمان «رد انگشتهای اصلی» به قلم
#حسین_قربان_زادهاین کتاب
داستان جستوجوی اباذر است به دنبال گلآرا در روزهای سخت سال ۵۷. پدر اباذر که آشیق بوده سالها پیش به دست خان کشته شده و قوپوز، از او به یادگار مانده است. عموی اباذر روحانی صاحب نامی است که میخواهد تنها یادگار برادرش به تبریز برود و طلبه شود، اما اباذر دل در گرو قوپوز و خواندن تصنیف اصلی و کرم دارد.
در بخشی از رمان آمده:
«گلآرا گفت: «اباذر، تا حالا به این فکر کردی یک تیر میتواند چند نفر را بکشد؟»
اباذر سکوت کرد. یک تیر میتواند یک نفر را بکشد و اگر تیری با کالیبر بالا باشد از بدن یک نفر رد شود و نفر دیگری را هم بکشد یا زخمی کند. اما جواب سؤال گلآرا این نبود. جواب نمیتوانست همین باشد. یک تیر میتوانست یک سرهنگ، یک دختر، یک زن عاشق را همزمان بکشد، از دل آنها رد شود و یک
نوجوان عاشق را هم زخم بزند و حتی بکشد. یک تیر میتوانست یک حبیب و دهها چشمانتظارش را همزمان از پا درآورد.
___ #رمان #قصه #نوجوان #داستان_نوجوان #آفرینش_های_ادبی #حوزه_هنری #سوره_مهر #داستان #ادب_فارسی #داستان_کوتاه #داستان_کودک