«آخر قصهی ما مردم ایران چه میشود؟»
⭕️ساختار سه پردهای در قصهنویسی از رایجترین الگوهای داستانپردازی است. رابطهی علّی-معلولیاش در داستان، یک رابطهی منطقی-فلسفی در زندگی بشر است.
جمهوریاسلامی با صرف انبوهی از اموال ما مردم، سرمایهگذاری هنگفتی برای ساختن هیولای دستآموزی به نام «محور مقاومت» کرد. امروز آخرین رهبر مقاومت به بهشتِ وعدهدادهشده و نزد دیگر رهبران رفت. امروز دیگر عمویی باقی نمانده که انتقام سخت یا نرم بگیرد.
من عمرم را روی ساختار قصه کار کردم. یا خواندم یا نوشتم یا درساش دادم.پترنها و الگوها را خوب میشناسم. ما اکنون در پرده ی سومایم. پردهی سوم یعنی چه؟ آبان ۹۸ را نقطه ی مهمی در آغاز ماجراست.پیامی از جانب مردم شنیده شد: «اصلاحطلب اصولگر، دیگه تمومه ماجرا» در آبان۹۸ مردم نشان دادند دیگر زندگیشان فقط گذرانِ توالی رویدادها نخواهد بود ، آنها حالا میخواهند قصه را خودشان بنویسند و پیرنگ خلق کنند. حال با این مقدمه، آخر چه خواهد شد؟
پرده اول: معرفی شخصیتها و حادثه محرک (Setup)⭕️معرفی وضعیت جامعه: ما مردم ایران در طول سالها با مشکلات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی متعددی روبرو بودیم. تورم، بیکاری، فساد گسترده، و سرکوبهای شدید سیاسی باعث نارضایتی گستردهی ما شده بود. نابرابریها و شکاف طبقاتی به اوج خود رسید و امید به اصلاحات داخلی صفر شد.
⭕️حادثه محرک: در آبان ۹۸،
با افزایش ناگهانی قیمت بنزین اعتراضات گستردهای در سراسر ایران شکل گرفت. مردم ما به خیابانها آمدند و خواستههای خود را برای تغییرات بنیادین هم در نظام سیاسی و هم اجتماعی مطرح کردند. این قیام با سرکوب شدید مواجه شد و تعداد زیادی از معترضان کشته یا زندانی شدند، اما جرقهای که روشن شده بود، ادامه یافت.
⭕️پیامدها:
سرکوب خونین آبان ۹۸، ما را مرعوب نکرد و حتا بر همبستگی و جرات ما برای رفتن به پردهی دوم افزود.
⭕️پرده دوم: تقابل و بحران
افزایش کشمکشها: پس از آبان ۹۸، موج
اعتراضات به شکلهای مختلفی ادامه یافت. اعتراضات گسترده دانشجویان، کارگران، و معلمان در سراسر کشور، نمادهایی از این مبارزات بودند. سرکوبها هم به موازات بیشتر شد. هرچند این سرکوبها موقتاً معترضان را به عقب نشاند، اما هیچگاه نتوانست قصهی ما مردم را ناتمام بگذارد و آتش را خاموش کند.
⭕️نقطه میانی: نقطه میانی این پرده
زمانی رخ داد که قتل مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ موجی از اعتراضات جدید را در سراسر کشور به راه انداخت. موج جدید اعتراضات نه تنها سرکوب ناپذیرتر،
بلکه جهانیتر شد و توجه بینالمللی را به خود جلب کرد. اتحاد اقشار مختلف جامعه، از جمله جوانان، زنان، و اقلیتها، باعث تقویت این جنبش شد.
⭕️نقطهی بحران:
حکومت وحشیتر و بیرحمتر به سرکوب پرداخت. اینترنت قطع و کنترل شد، و بسیاری دستگیر شدند، اما مردم نه تنها از خواستههای
خود عقبنشینی نکردند، بلکه عزم آنها برای تغییرات در نظام محکمتر شد.
⭕️پرده سوم: اوج (Resolution)کوتاهترین بخش قصه است و نتیجه به زودی معلوم میشود و شاملِ :
⭕️اوج: در این پرده، اوج کشمکشها همچنان در جریان است.حکومت با صرف انبوهی ازاموالملی،سرمایهگذاری هنگفتی برای پرورش هیولای دستآموزی به نام محور مقاومت کرد. امروز آخرین رهبرش به ملکوت پیوست و اکنون نزد پروردگارش روزی میخورد!
همین حالا ما مردم در میانهی یک نقطه حساس از این داستان هستیم. حکومت به جنگ روانی متوسل شده اما انرژی مردم برای مبارزه همچنان بالاست.
⭕️تحول شخصیت:
تحول اصلی در این قصه، آگاهی جمعی مردم ایران است. روحیهی ملیگرایی به شدت بالاست.
خواستهها از اصلاحات سطحی به سمت تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور رفته است. نسل جدید به دنبال بازپسگیری هویت ملی و اجتماعی خود از ساختارهای سرکوبگرانه موجودند.
⭕️نتیجه (تا این لحظه): ما اکنون به مرز نتیجه نهایی رسیدیم. هزاران پترن و الگوهای مشابه نشان داده که ارادهای که تا اینجای قصه رسیده، در نهایت به خواستهاش میرسد.
🛑و اما آخرین جملهی این قصه: مادر پژمان انگشت اشاره بالا برد و گفت« شما خودتان هم میدونید با آبان نابود شدید و این آبان ادامه داره...» ادامه داشت…
و آبان ۱۴۰۳، آخرین آبان در تقویم جمهوری اسلامی بود.
پایان قصه،
نویسنده:
مردم ایران.
https://t.center/Abdinovelist