✳️ منادی آواز داد و گفت: «ای معاشر خلایق! این محمد بن عبدالله است. خُنُک پستانی که او را شیر دهد! و خُنُک دستی که او را برگیرد و پرورش کند! خُنُک مر خانهای را که او در آنجا ساکن باشد.»
مرغان گفتند: «ما سزاوارتریم به شیر دادن او».
پس ابرها بانگ برآوردند که «ما، مسخریم در میان آسمان و زمین، او را برگیریم و در عالم بگردانیم. هر جا که درختی بوَد که میوه آن خوشتر بوَد، او را
از آن خورش سازیم و هرجا که چشمه آب خوشتر و سردتر، او را
از آن آب دهیم و به آب ابر _که
از زیر عرش آید_ او را غذا دهیم دو سال».
همه را ندا آمد که «شما دست بدارید
از شیر دادن محمد! زیرا که خدای حکیم چنان رانده است که او را آدمیان شیر دهند. و تقدیر چنان است که حلیمه، دختر بوذُؤَیب سَعدیه، او را شیر دهد.»
.
#قاف#بازخوانی_زندگی_آخرین_پیامبر#از_سه_متن_کهن_فارسیویرایشِ
#یاسین_حجازیانتشارات شهرستان ادب
صفحهٔ ١٢١.
@Ab_o_atash