انجمن ادبی عارف

#شاملو
Канал
Образование
Книги
Искусство и дизайн
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن ادبی عارف
@aarrfПродвигать
212
подписчиков
3,44 тыс.
фото
81
видео
181
ссылка
📚 نشست ادبی ۴۸۴: دوشنبه ۱۹ شهریور، ساعت ۱۷ تا ۱۹ زیباشهر، کتابخانه یادگار، تالار همایش ✏️ نشست برون‌مرزی ۲: جمعه ۲۳ شهریور، ساعت ۲۰:۳۰ کلاب‌هاوس، خانهٔ «بنیاد فرهنگ ایران» ادمین: @iranvijadmin اینستاگرام: @anjomanaref کلاب‌هاوس: بنیاد فرهنگ ایران
ای قلب دربه‌در
از یاد مبر
که ما
_من و تو_
عشق را رعایت کرده‌ایم.
@aarrf
#شاملو
رذل
آزارِ ناتوان را دوست می‌دارد
لئیم
پشیز را
و بزدل
قدرت و پیروزی را
@aarrf
#شاملو
هایکوی ژاپنی از "رو در رو قراردادنِ آدمی با نفْسِ اشیاء" است که شکل می‌گیرد؛
شمعی که پشتِ پنجره‌ای نهاده‌اند ممکن است برای ما رازی در بر نداشته باشد اما می‌تواند از معشوقی که در آن خانه است به عاشقِ منتظری که گِردِ آن خانه شبگردی می‌کند رساننده‌ی این پیامِ دلپذیر باشد که "بیا اکنون در خانه تنها شده‌ام" و هایکوسرا می‌تواند با معیارهای خویش شعری از این دست بنویسد:
در پسِ پنجره‌ی کوچک/
شمعی/
شبِ بی‌پایانِ وصال!
@aarrf
📘 #هایکو (شعر ژاپنی، از آغاز تا امروز)
برگردان #شاملو #ع_پاشایی، ص ۱۶، چ هفتم ۱۳۸۸، نشر چشمه
آبی که گاو می‌خورَد شیر می‌شود
و آبی که مار می‌خورد زهر می‌شود

📘 #هایکو (شعر ژاپنی، از آغاز تا امروز)
برگردان #شاملو #ع_پاشایی، ص ۹۴ ، چ هفتم ۱۳۸۸، نشر چشمه


هر دو گون زنبور خوردند از محل
لیک شد زآن نیش و زین دیگر عسل

هر دو گون آهو، گیا خوردند و آب
زین یکی سرگین شد و زآن مُشکِ ناب

هر دو نی خوردند از یک آبخَور
این یکی خالی و آن پُر از شَکر

📘 #مثنوی_معنوی
دفتر اول ابیات ۲۶۸ ...

چند نکته:

۱) هر دو اثر #اشتراک_مضمون دارند.

۲) مضمونِ مشترکِ بینِ دو اثر، #متواتر و همگانی است یعنی در ملل و فرهنگ‌های دیگر نیز چنین مضمونی رایج بوده است، اگر چه آن دو ملت و دو فرهنگ، هزاران کیلومتر از هم فاصله‌ی جغرافیایی داشته باشند.

۳) هر دو اثر #تعلیمی و آموزنده هستند.

۴) هر دو اثر #سمبلیک هستند؛ گاو، مار، زنبور، آهو و نی، سمبلِ #آدم‌ها هستند.

۵) هر دو اثر، قرن‌ها پیش سروده شده‌اند و نمی‌توان مشخص کرد که کدام از کدام #تأثیر پذیرفته است.

۶) احتمالِ #توارد دارند.
(تَوارُد = شبیه هم بودنِ شعرِ دو شاعر، هم در صورت هم در محتوی، بدونِ اطلاع داشتنِ هیچکدام از یکدیگر)
@aarrf
#محمدحسین_افشار
۲۷ امرداد ۱۴۰۱
آن لبان
از آن پیش‌تر که بگوید
شنیدنی‌ست

آن دست‌ها
بیش از آن که گیرنده باشد
می‌بخشد

آن چشم‌ها
پیش از آن که نگاهی کند
تماشایی‌ست
@aarrf
#شاملو
جز این آرزو ندارم که حالت خوب و فکرت راحت و اعصابت آرام باشد. در کارَت توفیق حاصل کنی و پشتیبان روحیِ پدرت باشی که امیدش هستی و می دانی که درباره ات چه عقیده و چه قضاوتی دارد. در عین حال دلم می خواهد واقعا دنیا را بشناسی و با چشم باز و عقل سلیم در مسائل نگاه کنی و در حالی که جسما و روحا جوانیِ خود را حفظ می کنی و از زندگیِ کوتاهی که آدمیزاد در این چهار صباح عمر خود دارد لذت می بری و هر ساعت زندگیت را غنیمتی بازیافته تلقی می کنی از لحاظ فکر و معرفت هر ساعت پیرتر و جهاندیده تر بشوی.
دلم می تپد و آرزو دارم که به این خواست من لبیک بگویی و بکوشی که اینجور باشد.

#شاملو
@aarrf
کتاب #امید_آفتابی_من
نامه‌های احمد شاملو به پسرش سامان
سال چاپ ۱۳۹۴
دلم کَپَک زده، آه
که سطری بنویسم از تنگیِ دل
همچون مهتاب‌زده‌ای از قبیله‌ی آرش...

کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی
نامِ کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی
همچون مرگ
که نامِ کوچکِ زندگی‌ست...
نامی به کوتاهیِ آهی...
@aarrf
#شاملو
بانوی درازگیسو را
در برکه‌یی که یک دَم از گردشِ ماهیِ خواب آشفته نشد
غوطه دادم
به معشوقی می مانست
چرا که با احساسی از شرم
در او خیره مانده بودم
از روشنایی گریزان بود
گفتم که سحرگاهان
در برابرِ آفتاب‌اش بخواهم دید
و چراغ را کُشتم
چندان که آفتاب برآمد
چنان چون شبنمی
پَریده بود

#شاملو
@aarrf
به مناسبت دوم امرداد سالروز درگذشت احمد شاملو
@aarrf

کار دیگری نداریم
من و خورشید

برای دوست داشتنت
بیدار می شویم
هرصبح

#شاملو
@aarrf


#به_بهانه_8_مارس_روز_جهانی_زن

دختران دشت
دختران انتظار
دختران امید تنگ
دردشت بی کران
وارزوهای بیکران
درخلق های تنگ
دختران خیال الاچق نو در الاچیق هایی که صد سال
از زره جامه اتان اگر بشکوفید
باد دیوانه یال بلند اسب تمنا را اشفته کرد خواهد
دختران رود گل الود
دختران هزار ستون شعله به تاق بلند دود
دختران عشق های دور
روز سکوت و کار
شبهای خستگی
دختران روز بی خستگی دویدن
شب سرشکستگی
در باغ راز و خلوت
مردم کدام عشق
در رقص راهبانه ی شکرانه ی
کدام اتش زدای کام
بازوان فواره ایتان خواهی برفراشت
افسوس موها نگاه ها به عبث
عطر لغات شاعر را تاریک میکند
دختران رفت و امد
در دشت مه زده
دختران شرم شب نم افتادگی رمه

#شاملو


@aarrf