@aarrfامروز، 18 شهریور سالمرگ
#جلال_آل_احمد، داستاننویس معاصر است.
جلالآلاحمد در 11 آذر ۱۳۰۲ به دنیا آمد و در 18 شهریور 1348 به طرز نامعلومی در جایی دور از خانه پدری - اسالم گیلان - درگذشت.
او را یکی از نویسندگان مهم معاصر میدانند که بر بسیاری از جوانان علاقهمند به ادبیات به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر گذاشت. از طرف دیگر نثر جلال که به نوعی متاثر از لویی فردینان سلین و ارنست همینگوی بود؛ نثری ویژه بود که هویت خاصی به داستاننویسی او میداد.
جلال آلاحمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ و به نقلی دوم همان ماه در خانوادهای متدین به دنیا آمد. گفته میشود پس از پایان رساندن مقطع دبستان، پدر جلال به او اجازه درس خواندن را نداد که او به این خواسته تسلیم نشد.
خود او در اینباره مینویسد: دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی، بعد سیمکشی برق، بعد چرمفروشی و از این قبیل... و شبها درس. با در آمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگداری سیمکشیهای متفرقه. بردست "جواد"؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد و توشیح "دیپلمه" آمد زیر برگه وجودم..."
سال ۱۳۲۲ سال ورود جلال به دانشسرای عالی تهران است؛ برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی. نخستین مجموعه داستانش را با عنوان "دید و بازدید" در سال 1323 منتشر کرد. شاید یکی از دلایلی که جلال را در عرصه روشنفکری معاصر موثر دانستند نوشتن مقالات مختلف در حوزههای متفاوت در کنار داستان نویسی بوده است.
"از رنجی که میبریم" جلال در سال 1326 چاپ شد.
درباره آشنایی جلال و
سیمین نوشتند که آنها در ۱۳۲۷ در اتوبوس تهران به شیراز با هم آشنا شدند. این آشنایی در سال ۱۳۲۹ به ازدواج انجامید.
او درباره
سیمین مینویسد: " و زنم
#سیمین_دانشور که میشناسید؛ اهل کتاب و قلم و دانشیار رشته زیباییشناسی و صاحب تألیفها و ترجمههای فراوان، و در حقیقت نوعی یار و یاور قلم. که اگر او نبود چه بسا خزعبلات که به این قلم در آمده بود. (و مگر در نیامده؟) از ۱۳۲۹ به اینور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که
سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد."
جلال آلاحمد هم همچون بسیاری از روشنفکران پس از کودتای ۲۸ مرداد دچار افسردگی شد و در همین سالها بود که "سرگذشت کندوها" را به چاپ میرساند.جلال درباره دوره سکوت خویش در سالهای بعد مینویسد: " فرصتی بود برای به جد در خویشتن نگریستن و به جستجوی علت آن شکستها به پیرامون خویش دقیق شدن. و سفر به دور مملکت. و حاصلش اورازان، تاتنشینهای بلوک زهرا و جزیره خارک..."
او در سال ۱۳۴۲ به اتفاق علیاکبر کنیپور برای سفر حج به مکه رفت.
جلال در سال ۱۳۴۸ و در 18 شهریور درگذشت.
@aarrf