انجمن ادبی عارف

#تذکرة_الاولیاء
Канал
Образование
Книги
Искусство и дизайн
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن ادبی عارف
@aarrfПродвигать
212
подписчиков
3,44 тыс.
фото
81
видео
181
ссылка
📚 نشست ادبی ۴۸۴: دوشنبه ۱۹ شهریور، ساعت ۱۷ تا ۱۹ زیباشهر، کتابخانه یادگار، تالار همایش ✏️ نشست برون‌مرزی ۲: جمعه ۲۳ شهریور، ساعت ۲۰:۳۰ کلاب‌هاوس، خانهٔ «بنیاد فرهنگ ایران» ادمین: @iranvijadmin اینستاگرام: @anjomanaref کلاب‌هاوس: بنیاد فرهنگ ایران
در ذکر ابوالحسن خَرَقانی

گفتم: خداوندا! مرا به راهی بیرون بَر که من و تو باشیم، خَلق در آن راه نباشد؛
راهِ اندوه پیشِ من نهاد؛ گفت: اندوه، باری گران است، خلق نتوانَد کشید.

...و گفت: عافیت را طلب کردم، در تنهایی یافتم و سلامت [را] در خاموشی.
@aarrf
📘 #تذکرة_الاولیاء
#عطار
به تصحیح و توضیحات #محمد_استعلامی، چ سی و یکم، ص ۵۹۶، انتشارات زوّار
در ذکر ابوالعبّاس سیّاری

نقل است که روزی به دکانِ بقال شد تا جوز (= گردو) خَرَد. سیم بداد. صاحب دکان، شاگرد را گفت: جوز، بهترین گُزین.
شیخ گفت: هر که را فروشی همین وصیت کنی یا نه؟
[بقال] گفت: نه، ولیکن از بهرِ علمِ تو می‌گویم.
[شیخ] گفت: من فضلِ علمِ خویش به تفاوتِ میانِ دو جوز بِنَدهم.
و تَرکِ جوز گرفت.
@aarrf
#تذکرة_الاولیاء
#عطار
به تصحیح و توضیحات #محمد_استعلامی، چ سی و یکم، ص ۶۷۵، انتشارات زوّار
#قرابت_معنایی
#تأثیر_و_تأثر


رَکْعَتٰان فِی الْعِشْق، لٰایَصِحُّ وُضُوءُهُمٰا اِلّا بِالدَّمِ؛
در عشق دو رکعت است، که وضوی آن درست نیاید الّا به خون
#عطار
#تذکرة_الاولیاء
در ذکر منصور حلاج


طهارت ار نه به خونِ جگر کند عاشق
به قولِ مفتیِ عشقش درست نیست نماز
#حافظ
@aarrf
📘 #تذکرة_الاولیاء
#عطار

ذکر ابوالحسن خَرَقانی رحمة الله علیه

وقتی [در خراسان] به شخصی [که عازم حج بود] گفت: کجا می‌روی؟
[آن شخص] گفت: به حجاز (=مکه)
گفت: [می‌روی] آنجا چه [کار] کنی؟
گفت: [می‌روم تا] خدای را طلب کنم.
گفت: [مگر] خدایِ خراسان کجاست که به حجاز می‌باید شد!؟ (ص ۶۱۲)
@aarrf
#تذکرة_الاولیاء
#عطار

ذکر "معروفِ کَرخی" رحمة الله علیه

نقل است که یک روز روزه‌دار بود و روز به نمازِ دیگر (نماز عصر) رسیده بود و در بازار می‌رفت.
[شنید که] سقّایی (=آبفروش) می‌گفت: رَحِمَ الله مَنْ شَرِبَ (=خدای رحمت کناد بر آن کس که از این آب بخورد) بِسْتَد و باز خورد.
گفتند: نه روزه‌دار بودی!؟
گفت: آری، لکن به دعای او رغبت کردم.
و چون وفات کرد به خوابش دیدند.
گفتند: خدای با تو چه کرد؟
گفت: مرا در کارِ آن سقّا کرد و بیامرزید. (ص ۲۸۵)
@aarrf
📘 #تذکرة_الاولیاء
#عطار
ذکر بِشْر حافی [=پابرهنه] رحمةً واسعه

نقل است که یکی با بِشر مشورت کرد که:
دو هزار دِرم دارم، می‌خواهم به حج بروم.
[بشر] گفت:
تو به تماشا می‌روی. اگر برای رضای خدا می‌روی (آن دو هزار درم را) به یتیمی یا عیال‌داری ده که راحتی‌یی به دل ایشان رسد از صد حج فاضل‌تر
[آن مرد] گفت:
رغبتِ حج بیشتر دارم.
[بشر] گفت:
از آن که این مال نه از وجهِ نیک به دست آورده‌ای تا به ناوَجه خرج نکنی قرار نگیری. (ص ۱۱۴)
@aarrf
ابراهیم خَوّاص گفت:
وقتی شنودم که در روم راهبی هفتادسال است تا در دِیری است به حُکمِ رهبانیّت (= تارکِ دنیا بودن) نشسته،
گفتم:
ای عجب! شرط رهبانیت چهل‌سال است!

قصد [دیدار] او کردم. چون نزدیک او رسیدم دریچه (= پنجره را) باز کرد و گفت:
یا ابراهیم! [برای] چه آمده‌ای!؟ [بدان] که من اینجا ننشسته‌ام به رهبانی؛ که (= بلکه) من سگی دارم [در درون خود] که در خَلق (= مردمان) می‌اُفتد. [تا] اکنون در اینجا نشسته‌ام و سگبانی می‌کنم و شَرّ از خلق بازمی‌دارم...
ای ابراهیم! چند مردمان را طلبی [برای ارشاد]!؟ برو و خود را طلب و چون یافتی پاسبانِ خود باش!

#تذکرة_الاولیاء
#عطار
@aarrf
مأخذ:
کتاب سُبْع هشتم
تألیف و پژوهش: ایرج شهبازی و علی اصغر ارجی، ص ۶۴۹ ، چاپ اول ۱۳۸۷
انتشارات سایه‌گستر
دلم از کارِ جهان گرفته است
آمده‌ام تا مرا بخواهی
که دلم بر هیچ‌کس قرار نمی‌گیرد
اِلّا به تو
@aarrf
#جنید_بغدادی
#تذکرة_الاولیاء