صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را
غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
"سارے گلین" بہ زبان ترڪے "عروس زرد" یا "عروس موطلائی" است. "سارے گلین" در افسانہ هاے اقوام ترڪ مثل آذربایجانے ها و ترڪمن ها بسیار معروف است. رقص سارے گلین در ریتم بسیار آرام و توسط خانم ها اجرا مے شود و حزن و اندوہ خاصے در خود دارد. طبق یڪ نظر، تاریخ موسیقے این ترانہ بیشتر از ۱۵۰۰ سال پیش است. عدہ اے هم عشق یڪے از سرداران سپاہ عثمانے بہ دختر اسلاو در جنگ با روسیہ در دهہ دوم قرن نوزدهم را عامل بہ وجود آمدن این ترانہ مے دانند. براساس نظرے دیگر داستان از این قرار است ڪہ عروس موطلائے یا همان سارے گلین دزدیدہ شدہ و ترانہ سارے گلین در حسرتش سرودہ شدہ است. بہ هر حال این ترانہ بسیار زیباست و شهرت بین المللے پیدا ڪردہ است.