شایـد وقتــی به #شهدا میگیـم «دستمو بگیـر» شهــدا میگن ما دسـتتو میگیریـم ؛ ولـی توهم دست یه #نفــر دیگـه روبگـیر ! اگـرم دسـت کـسی رو نمیگیــری لااقل کسی رو #زمـین نزن ! . با #تهمت با #زبون_تند با #آبرو_بردن با #بی_حجابی با #جلب_توجه از #نامحرم با #غیبت و... بقیه رو زمین نــزن! @Zaraban_bums تو #فضای_مجازی بقیــه رو زمیـن نـزن! میــدونی عکـست یه #پسرِ جوون! یه #دختر جوون رو زمین میزنه عکس نذار... . میدونـی فلان پست رو بذاری! فلان رفتار رو انجام بـدی زمین میخوره اون کارو نکـن! . شاید وقتی به #شهدا میگیم دستمونو بگیرید... شهدا میگن ما دستتونو خیلی وقته گرفتیم؛ با زمین زدن بقیـه!! دست مارو #رهــا نکنید...
به #حلال و #حرام خدا خیلی اهمیت میداد. در استفاده از اموال #بیت_المال بشدت مراقبت داشت. اهل #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر بود. روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه میکردند و میگفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید #غیبت نکن، #تهمت نزن!
حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت بابا این #خمس من است. برایم رد کن. من دیگر فرصت نمیکنم. در #مراقبت_چشم از حرام، در رعایت #حق_الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت.
شبهای جمعه به بهشت زهرا میرفت و پس از #نماز_جماعت مغرب و زیارت #مزار_شهدا، میرفت آن قبرهای #شهدای_گمنام را که رنگ نوشتههایش رفته بود، با قلم بازنویسی میکرد. قلمهایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به #زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام میرفت و در #مراسم_احیای حاج منصور ارضی شرکت میکرد و تا صبح آنجا بود. این #برنامه ثابت شبهای جمعهاش بود. صبح میآمد خانه، #استراحت_مختصری میکرد و دوباره بلند میشد و میرفت بیرون.
هیچ وقت #بیکار نبود. وقتی که شهید شده بود، سر مزارش مداح میگفت تا حالا هیچ وقت #استراحت نکردی. الآن وقت استراحتت است! شب و روز در تلاش و کوشش بود، برای اینکه پایههای #ایمان و #تقوایش را محکم کند.