نظر احمد
#شاملو دربارۀ
#فروغ_فرخزاد، برگرفته از کتاب:
بام بلند همچراغی
(مصاحبه با آیدا دربارۀ احمد
شاملو)
سعید پورعظیمی، نشر هرمس:
🔻پورعظیمی: در میان شاعران معاصر،
شاملو از شعر فروغ تجلیل فراوان کرد. گفت: «بسیاری از شاعران بلند آوازۀ جهان که بهاصطلاح نام بزرگترین را یدک میکشند، به عقیدۀ من هنوز خیلی مانده است تا به فروغ برسند.» همچنین مقالاتی با عنوانهای «اعجاز»، «شاعرهای جستجوگر» و «تجدید عهد با دریغی بزرگ» نوشت که از علاقهاش به شعر فروغ خبر میداد؛ اما عدهای این مقالات را تعارف قلمداد کردند، واقعاً دربارۀ شعر فروغ چه دیدگاهی داشت؟
- آیدا:
شاملو سطح شعر فروغ را خیلی بالا می دانست، در حد بهترین شاعران معاصر دنیا. میگفت شعر فروغ معجزه است، غیرقابل تقلید است و البته زنانه. حیفِ این آدم که زود از دست رفت! خیلی از این بابت افسوس میخورد. میگفت مرگ نابهنگام فروغ تاریخ شعر فارسی را برای همیشه از فرصتی عظیم محروم کرد.در شب پایانی شبهای شعر خوشه
شاملو چند شعر از فروغ خواند. همیشه برای فروغ احترام قائل بود. کدام تعارف؟
شاملو در این موارد خیلی جدی و صریح بود.
🔻پورعظیمی: از میان شعرها یا مجموعههای فروغ کدام یک را قویتر و بهتر میشمرد؟
- آیدا: «تولدی دیگر» و بهویژه «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد».
🔻پورعظیمی: روابطتان با فروغ چطور بود؟
- آیدا: فروغ خیلی زود فوت کرد. یکی دوبار آمد خانۀ ما و یکی دوبار هم ما به مناسبتهایی رفتیم خانۀ فروغ. سال 1344 زمانی که گرداری لعل تیکو برای مصاحبه با
شاملو و اخوان و سپهری و فروغ و محمود آزاد به ایران آمده بود، جلسۀ اول در خانۀ فروغ و جلسۀ دوم در خانۀ ما تشکیل شد. سیروس طاهباز و حسن کامشاد و امین بنانی هم حاضر بودند.
🔻پورعظیمی: دیگر فروغ را ندیدید؟
- آیدا: فروغ را یک بار دیگر در عروسی پوران صلح کل و طاهباز دیدم.
🔻پورعظیمی: فروغ را چطور شخصیتی دیدید؟
- آیدا: زنی صادق، بی تکلف و خلاق...حیف! چه زود به پایان رسید!
🔻پورعظیمی: نظر شخصی من این است که شعر
شاملو برای فروغ از زیباترین مرثیههای سراسر زبان فارسی است. خاطرۀ روز واقعه و نوشته شدنِ این شعر را برای من گفتهاید. خواهش میکنم یکبار دیگر برای ثبت در این کتاب بازگو کنید.
- آیدا: زمانی بود که ما در یکی از سختترین دوران زندگی بودیم، در تنگنای کامل. آپارتمانی کوچک در خیابان کارگر شمالی اجاره کرده بودیم. خبر مرگ فروغ را غروب تلفنی به ما دادند. چهار پنج روز بعد از آن سانحۀ دلخراش، صبح که بیدار شدم دیدم کنار رختخوابم دو صفحه شعر روی کاغذی خط دار نوشته شده. یادداشتی هم کنارش بود. نوشته بود:
« آییشکای مهربان! این شعر را با تلفن برای دکتر ساعدی که صبحِ سحر زنگ می زند بخوان با فاصله ها و نقطه گذاری و غیره...»
🔻پورعظیمی: این شعر فوقالعاده است.
-آیدا: من میگویم خوش به حال فروغ! واقعاً خوش به حال فروغ!
@womenwatcher