شب رو یه جوری دیگر معنا کردم
شبش: شاید
ب : با تو
شاید با تو دوباره مواجه بشم،
همین باعث شد
شب ها به شوق دیدنت نتونم پلک روی هم بذارم،
ولی امشب میخوام
شب رو باز هم طور دیگه ای معنی کنم
شبش : شاید
ب : بی تو
شاید بی تو
شب های من غروب نداشته باشند،
روزهایم هم تاریک مثل
شب هام
مبهم بودن تاریکیِ
شب بازهم
شب رو با شاید و اما معنا کرد،
فردا اگر
شب را دیدم میخوام چشمام رو ببندم تا دیگه توی تاریکی
شب چشم انتظارت نمونم
آخه میدونی؟
روی این قرصها نوشته
هر شب قبل خواب ۱ عدد #تورج_نوشت #شب #تورجیولوژی