#تورجیولوژی

Channel
Logo of the Telegram channel #تورجیولوژی
@TourajiolozhiPromote
113
subscribers
81
photos
29
videos
19
links
تورج اجلی
خون می گرید دل در فراغت جانا
زود می گیرد دل در فراغت بازآ
#تورج_نوشته
هنوز ابرا رو هوا هوا مو دارن
برا همینه
تا خود شب از صبح دارن میبارن
چهاره صبحه هنوز میبارن
هنوز قرصامو نخوردم بیدارم
هنوز قرصام مثل خودم بیمارن
رفقام از دور هنوز هوا مو دارن


#تورج
مگه داریم مگه میشه؟
دلم پیش تو کیش شه؟
#تورج
Forwarded from هوشنگ کاشیلو
احتیاج دارم بگی نه نمیری
احتیاج دارم که پیشم بشینی
احتیاج دارم حتی من به چشمات
احتیاج دارم من به خنده هات
احتیاج دارم شعر بگم از چشمات
احتیاج دارم بمونم من باهات
احتیاج دارم بشینم رو به روت
احتیاج دارم خم نشه دو ابروت
احتیاج دارم بمونی کنارم
احتیاج دارم که هر شب ببارم
احتیاج دارم که از غم ننالم
احتیاج دارم به عشقت ببالم
#تورج_نوشته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره همه مون باید یه بار یه نامه بگیریم دستمون
پس تمرین نامه نوشتن کن
درسته نامه نوشتن بغض داره
آدم بدون بغض که معنی نمیده
#تورجیولوژی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای من نوشته . . .
Forwarded from Touraj Ajalli
بمناسبت بیست و ششم شهریور ماه سالروز تأسیس
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
Forwarded from هوشنگ کاشیلو
کجایی؟
چرا نیستی ؟
چرا تا چشم باز میکنم غیب میشی؟
چرا فقط پشت پلکام میبینمت؟
کجایی؟
چرا نیستی؟
چرا جلوی چشمام نمیبینمت؟
نکنه تو فقط فکر و خیالات ذهنم بودی؟
رویا آنقدر واقعی؟
مگه تو دستمو نگرفتی گفتی چقدر سردن؟
مگه دستای خودت از من سرد تر نبودن؟
چرا این قرص ها دیگه آرومم نمیکنن؟
کجایی؟
قرصهامم بهونه تو دارن
#تورج
بلدی دلتنگ بشی ؟
می‌دونی از دلتنگی چی؟
یه شب‌هایی هست
نمیشه دلتنگ نشی
#تورج
نمی‌دونم اسم این حالمو چی بذارم
اونجایی هستم که سیاوش میگه
روزی که نامه هاش نیاد مرگه صدامه
فکر کنم صدام داره نفس های آخرشو می‌کشه
چون خیلی وقته که دیگه اسممو صدا نکردی
تا بگم جونم
#تورج
جوابش را از قبل می‌دانستم
برای همین هرگز جرأت پرسیدنش را نداشتم
#تورج
خجالت نمی‌کشی ؟
شرم نمیکنی؟
که من
دوستت دارم ولی عین خیالت نیست ؟
#تورج
ته بیقراری هام
یاد قول و قرار مون افتادم
تازه فهمیدم من بی قرار نیستم
بلکه بی تاب تو ام
بی تاب روزی که بگم
دیدی سر قولم وایستادم؟
درسته موهام یکم سفید تر شدن
ولی ارزششو داشت
همیشه خودمو با این حرفا  آروم میکنم
ولی دل، دل بسته و دل میخواد
این چیزا حالیش نیست ک
واسه همین آروم شدن دله
میام و برات می‌نویسم
ای کاش نوشتن رو ممنوع نکنن
دلم میخواد تیغ بزنم روی افکارم
تا دلم خنک بشه و بهش شعر برسه
من دلم تورو میخواد
به قدری حرفام عمیقاً که با مغز استخوان حسش کنی.
یه جاهایی قدری غرق بشی تو چشمام
که
یهو به خودت بیای بگی چقدر مخاطب دلبری هاش شبیه منه؟
اشکت در بیاد و من خیلی خشک و مثل یه ربات تهی از هرگونه احساس مثل شاخه خشکیده ای واستادم و نگاهت میکنم
درست لحظه ای که بغضت میترکه و خودتو می‌ندازی بغلم
وقتی اشکهای ریزه ریزه آت تبدیل به 
اشک روان میشن و دستمو خیس میکنن
همون لحظه
دوباره زنده میشم
بسه دیگه گریه نکن
بشین برات تعریف کنم که چطور شد
تا آنقدر بی احساس شدم؟
حقیقتش ، هر حسی که بیهوده بودن صبرم رو بهم القا میکرد رو
مثل موی دماغ می‌کندم و مینداختم دور
الانم زبان تمام احساسم
خودکارمه و
گوش شنوای حرفاش
همین برگه های پرشده از اسم تو

#تورج_نوشت
#تورجیولوژی
شما چقدر زیبایی
چقدر چشمات ناز داره
#تورج
میگن عاشقی چیه؟لاتی شو
از هر چی عشقه , شاکی شو
بریز دور هرچی هس, باقیشو
بیا بیرون از لاکت ، خاکی شو
بسه ،از عشق ، دیگه آسی شو
صد بار ، رفتی تا ته، بازی شو
ولکن اونکه ،دوست داری شو
اون ک زدی تنت، نقاشی شو

#تورج_نوشته
حیف چشمات نیست؟
چرا هست
حیف پلکات نیست؟
چرا هست
پر شده چشمات
چرا پس؟
خیس شده پلکات
چرا پس؟
#تورج
دلتنگی دوایی ندارد جز رفتن
رفتن سوی یار
امان از دله تنگه بی یار
#تورج
More