«نقد تمام عیار همواره شورشگرانه است؛ یورشی لجامگسیخته است به ارزشهای مستقر و قوای حاکمهای که بر آنها تکیه دارند؛ نقد تمامعیار mise en cause یا به پرسش کشیدن کل افق معاصر است. نفیای که هستۀ نقد تمامعیار را میسازد، غیردیالکتیکی است، دقیقاً به این دلیل که نگرش محافظهکارانۀ دیالکتیک را کنار میزند: چنین نقدی ذاتِ دشمنش را بازیابی نمیکند، و «آنچه را که کنار گذاشته شده، حفظ و ابقا» نمیکند (ر.ک.: پدیدارشناسی روح، قطعۀ 188).
بنابراین، از احیای جادویی دیگری در درون همان خبری نیست، بلکه با آنتاگونیسمی محض و سازشناپذیر سروکار داریم. ... نابودسازی بدون ملاحظه، فضا را برای نیروهای خلاقِ آزاد و اصیل به وجود میآورد. ... فقط کسی که میداند چگونه به نفیای قدرتمند دست یازد، میتواند تأییدی واقعی به وجود آورد. نهِ نقدِ تمامعیار، نمودار ساختن نفیای بیلجام، آزادیبخش است و فرد را به مرتبۀ بالاتری میرساند.»
📚 #ژیل_دلوز: نوآموزی در فلسفه، اثر
👤 #مایکل_هارت؛ ترجمهی رضا نجفزاده
👥علوم اجتماعی،مسائلروز
👥👉 @SOCIAL_SCIENCE 👉 @SOCIAL_SCIENCE