ضابطه ی #اخلاقی از دیدگاه #پست_مدرن پر از ابهام و تعارض است. از میان جنبه های وضعیت #اخلاقی از دیدگاه #پست_مدرن، موارد پی آیند مطرح هستند:
◀️مردم نه خوبند و نه بد، بلکه از نظر #اخلاقی چند سودا هستند و غیر ممکن است #ضابطه_ی_اخلاقی از نظر منطقی منسجمی را یافت که بتواند چنین چند سودایی #اخلاقی را در بر گیرد.
◀️پدیده های #اخلاقی منظم و تکرار شونده نیستند. بنابراین، هیچ #ضابطه_ای_اخلاقی احتمالا نمی تواند به صورت کامل به پدیده های #اخلاقی بپردازد.
◀️#اخلاق ذاتا پر از تناقض هایی است که نمی توان بر آن چیره شد و پر از کشمکش هایی است که نمی توان آن ها را حل کرد. ◀️چیزی به عنوان #اخلاق_جهانی وجود ندارد. ◀️از یک دیدگاه عقلانی، #اخلاق غیرعقلانی است و غیر عقلانی باقی خواهد ماند.
◀️چون #باومن_نظام_های_اخلاقی قهری منشعب از کل جامعه را رد می کند، او از یک #نظام_اخلاقی ای بحث می کند که از خود برمی خیزد. این نظام مبتنی بر این عقیده است که فرد پیش از اینکه امکان با دیگری بودن را داشته باشد، می بایست برای دیگری باشد.