سوسیالیسم کارگران

#زندان_زنان
Канал
Новости и СМИ
Политика
Образование
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала سوسیالیسم کارگران
@SkaregariПродвигать
739
подписчиков
32,8 тыс.
фото
21 тыс.
видео
8,59 тыс.
ссылок
سوسیالیسم کارگری خبرها و گزارش های کارگری،تصویرها و کلیپ و مطالب و نظرات و پیشنهاد های خود را از این طریق برایمان ارسال کنید @AmAe123
ادامه مطلب 👇👇👇

رئیس بند، امیدوار، بند را مثل بسیاری دیگر از بندهای عمومی بر اساس دو عنصر اداره میکرد: مخبر، قلدر.چنان زندانیها را تحت فشار میگذاشت و آزادی آنها را معطوف به رفتار در زندان میکرد که صدا از کسی در نمیآمد. بند اینگونه اداره میشد، اما اینها برای آرامش بند کافی نبود

🚩 در بند زنان عادلآباد جنایتی هولناک علیه زندانیان عادی از طریق قرصهای اعصاب و آرامبخش در جریان است. در اتاق خودمان زیاد میدیدم که فرد شاید بهاندازه ۴ ساعت در روز بیدار بود. حتی یک بار دادن قرصهای گویا اشتباه کار بچههای اتاق معترضین را به تشنج کشاند.

🚩 زندانیها نام قرصها را نمیدانستند. با چشمان خودم دیدم که بخاطر عادیترین دعوای فیزیکی که حتی در بند سیاسی هم شاهدش بودهایم، چنان قرص در دهان یکی از زندانیان ریختند که بعد از چند روز توان تکلم درستی نداشت.یکی از زندانیان،راسخ وبرغم فشار رییس بند ایستاد و قرص اعصاب را ترک کرد و لرزش دستانش قطع شد.

🚩 اجناس فروشگاه نه بر اساس نیاز زندانیان که بر اساس بیشترین سود تعیین میشدند. زندانیان مدتها حسرت سبزیجات تازه داشتند. مگر کسی از مرخصی برمیگشت و باندازه ذرهای با خودش میآورد. در ۴ماه و نیم که آنجا بودم فقط ۱بار فروشگاه سیبزمینی آورد.

🚩 ۲ شب قبل انتقالم زندانیان، در غذای بند، تخممارمولک پیدا کردند. غذاها چنان بیکیفیت بود که وقتی یکبار به دوستم در گوهردشت گفتم ناهار برنج سفید و کمی کشمش سوخته داریم تعجب کرد که مگر وعده غذایی حساب میشود؟

🚩 درخصوص اقلام ترهبار و فروشگاه، بند زنان بشدت حتی وضعش از بند مردان همان زندان هم خرابتر بود.

🚩 روزمرهی بند با شدتی از اختناق همراه بود و خشونت ماموران به زندانیان بحدی به نحوی «عادی» زیاد بود، که تذکر من به یکی از زندانبانها، رضایی، که بهم توهین نکند منجر به برخورد فیزیکی او با من شد (گفتم فرصت بده متن ابلاغیه را بخوانم بعد امضا کنم و اعتراض بنویسم، گفت مگه ما علافیم. رفتم به سرشیفت تذکر دادم، آمد جلو و گفت تو از لنگه دمپایی من کم ارزشتری، گفتم توهین نکن، فیزیکی بهم حمله کرد) حساب کنید که اینها نحوه برخورد با زندانی سیاسی آن بند بود که تازه امکان رسانهای کردن مسایل را داشت، ببینید شرایط توهین و برخورد با زندانیان عادی بصورت روزمره چه بود

🚩 رسیدگی پزشکی بند بمعنای دقیق کلمه فاجعه بود. زندانی دیابتی با زخم پایی که هر دم گسترده تر میشد و پاسخ به او این بود: طبیعی است. بی هیچ تمهیداتی افراد را با اچ آی وی مثبت یا هپاتیت رها میکردند، بارها تقاضای تست هپاتیت دادم و وقعی ننهادند. همه چیز طبیعی بود، ما حتی بابت قرص مسکن بابت مسکن! با خساست بهداری مواجه بودیم و گهگاه زندانیان بی دسترسی به مسکن درد میکشیدند.

🚩 زندانبانها در مواجهه با حال بد زندانیان، بارها آرزوی مرگ برایشان میکردند.

🚩 حتی درخصوص الهام افکاری وقتی در اعتصاب غذا بود و خون بالا آورده بود و حالش بد بود و نگران جانش بودیم، یک بار که بچههای اتاق معترضین زندانبانها را صدا زدند تا به دادش برسند، زندانبان پس از یک ربع، آرام قدم برمیداشت و داد میزد: بمیره، به درک. و اعتراض شدید من برایش شوکه کننده بود، اینچنین برایشان تحقیر عادی بود.

🚩 لک سیاه بزرگ روی گونه، داغ آب تصفیه نشده عادل آباد است بر صورت زندانیان تکلیف روزنامه، مجله و کتاب هم که در چنین بندی مشخص است. چندتا کتاب که اکثرا توهین به مفهوم کتاب بودند در قفسه گذاشته بودند نه روزنامه نه مجله هیچ. حتی اکثر کتابهای داستان و رمان را همچون خطر میدیدند.

لیلا حسین زاده
دیماه ۱۴۰۱

#زندان_زنان

#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#نه_به_اعدام
#محسن_شکاری
#مجیدرضا_رهنورد
#محمدمهدی_کرمی
#محمد_حسینی

#مهسا_ژینا_امینی

با اتحاد و همبستگی سراسری است که فضای سرکوب شکسته خواهد شد.

مردم متحد هرگز شکست نخواهند خورد
#زن_زندگی_آزادی
#پیش_بسوی_ایجاد_تشکل_های_مستقل_کارگری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h

https://t.me/komite_h/20818
🌀 #زندان_زنان_قرچک_ورامین

◾️زندان زنان قرچک، شکنجه گاهی برای زنان زندانی!


▪️در چند هفته گذشته مقامات مختلف قضایی، از ریاست #قوه‌قضائیه جمهوری‌اسلامی تا ریاست #سازمان_زندان‌های کشور و بسیار مقامات ریز و درشت، از #زندان_زنان_قرچک بازدید داشته‌اند و همه‌شان از رعایت #حقوق_انسانی_زندانیان و رافت اسلامی داد سخن کرده‌اند. اما متاسفانه وضعیت زندانیان و زندان هرگز بهتر که نشده بلکه بسیار بدتر هم شده است.

▪️سه روز است #چاه‌های_فاضلاب زندان زنان قرچک به تمام بندها و حیاط بندها سرریز شده است و در این گرمای شدید کویری که همیشه همراه آلاینده‌های مختلف شیمیایی خطرناک فضای آنجا را مسموم می‌کند، این‌بار #بوی_تعفن شدید و‌ #حشرات_موذی را هم به جان بیش از هزار زن زندانی در بندهای مختلف انداخته است.

▪️هوای سمی و آلوده زندان قرچک همه زندانیان را در معرض خطر ابتلا به انواع بیماری‌ها قرار داده است. وضعیت تنفسی و جسمی بعضی از زندانیان با بیماری‌های پیشینی از جمله #عالیه_مطلب_زاده و #نرگس_محمدی به شدت نگران کننده است.
با سرریز شدن فاضلاب زندان و گسترش حشرات موذی در محیط زندان، گزش حشرات موذی باعث بروز انواع بیماریهای عفونی و مسری شده است.

▪️متاسفانه علیرغم پیگیری زندانیان در این سه روز، هیچ اقدام عاجل و موثری از طرف مسئولان زندان و سازمان زندان‌های کشور و مقامات قضایی برای حل این مشکل نشده است.

▪️اما به نظر وضعیت در زندان زنان قرچک این‌روزها حتی بدتر از این بحث هاست. فیلترها و سیستم فرسوده تسویه #آب زندان دوباره از کار افتاده است. کیفیت و عرضه #غذا به زندانیان و محدودیت‌های اعمال شده برای تهیه مواد غذایی و خوراکی و دارویی و #خدمات_پزشکی از بیرون، به خاطر مخالفت‌های مسئولان زندان، شرایط را برای زندانیان بدتر از قبل کرده است.

▪️با این وضعیت به نظر زنان زندانی در فرچک به شکل سیستماتیک و فرسایشی از سه عنصر حیاتی نیاز انسانی (آب ، هوا و غذای سالم) محروم هستند. آنجا جان و سلامتی همه زندانیان در خطر است.
سوال این است؛ آیا واقعن #زندان_زنان_قرچک_ورامین شکنجه گاه زندانیان زن است!؟

#زنان
#زندان_زنان
#شکنجه_گاه
#نرگس_محمدی #عالیه_مطلب_زاده
#زندان_زنان_قرچک_ورامین
#فعالین_مدنی
#حق_اعتراض
#حق_زندگی



🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
قفس را بسوزان!
رها کن پرندگان را!
بشارت دهندگان را!
که لبخند آزادی، خوشه‌ی شادی با سحر بروید….
——————————————-

اینجا جایی است نزدیک آخر دنیا: بند نسوان زندان مرکزی بوشهر. سال گذشته و هنگامی که به این زندان تبعید شدم، می‌دانستم که با جهنمی فراموش‌شده مواجه خواهم شد، اما سبعیت جاری در این زندان حتی در خیالاتم هم نمی‌گنجید.
زنان زندانی این بند به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و ضدانسانی‌ترین شرایط ممکن نگهداری می‌شوند. هر طور که می‌توانستم و به هر جا که می‌شناختم از وحشت و توحش این زندان نوشتم و گفتم؛ شبیه ایستادن در میان چهاردیوار از جنس سنگ و فریاد زدن، اما این‌بار می‌خواهم رو به کسانی از رنج‌های زنان زندانی در بوشهر حرف بزنم که گوشی برای شنیدن دارند، جانشان از ظلم به لب آمده و در مقابل خشونت بی‌تفاوت نیستند. این گزارش (با اسامی مستعار)، صحنه‌هایی کوتاه از شرایطی است که زنان زندانی بوشهر در آن زیست می‌کنند.
١)زهرا زن افغانستانی با فرزندش از دست طالبان و مرگ گریخته و حالا در مراسم تدفين نمادينی که زندان‌بانان ترتیب داده‌اند، در هواخوری زندان مركزی بوشهر ایستاده است. از ديد زندان‌بانان احمد که در آغوش مادر راهی زندان شده، حرام‌زاده است. کودکِ زهرا در هواخوری بند نسوان، به دستور مسئول اندزرگاه كفن‌پيچ شده؛ تنها برای اینكه احمد بترسد و شب زودتر بخوابد. زهرا بهت زده است و به محض درآوردن فرزندش از كفن به سويش حمله می‌كند، پسر را كتك مي‌زند و می‌گويد خودم ادبش مي‌كنم. لطفا شما كاری با او نداشته باشيد.
٢) مسئول بند تشخیص داده که پوشیدن لباس زیر باید اجباری باشد. مائده امتناع می‌کند و نمی‌خواهد روز و شب سوتین تنش باشد. مددكار فعلی بند برای تنبیه او همه زنان زندانی را مجبور به تحویل لباس زیرشان می‌کند. او زنان زندانی را فاحشه‌های شهر خطاب می‌کند و تهدید می‌کند که اگر لباس‌های زیرشان را تحویل ندهند، آنها را به زور از تنشان درمی‌آورد. در صف آمار و در مقابل چشمان وحشت‌زده‌ی سایر زنان زندانی لباس‌های مائده را (تنها به جرم درنیاوردن لباس زیر) پاره کردند. تاوان امتناع مائده همچنان ادامه داشت. در صف آمار همه را مجبور کردند، لباس‌های زیر را در آورند و سوتین و شورت را در كیسه زباله‌ای كه در دست مددكار بود بگذارند. بعد از آن روز هفته‌ها پوشیدن لباس زیر ممنوع شد، حتی در زمان عادت ماهیانه
۳) حمام رفتن زندانیان در زندان بوشهر ساعت‌های مشخصی دارد. سحر خارج از ساعت مقرر حمام كرده و حالا به همین جرم باید در وسط هواخوری به دست مسئول بند «پاک شود». مسئول بند سحر را در هواخوری لخت می‌كند، با همكاری مدد كار بند با شیر و آب معدنی غسل می‌دهد و بقیه‌ی زندانیان را وادار می‌كنند كه صحنه را تماشا كنند و او را هو كنند. اگر کسی نگاهش را بدزدد از حق تلفن محروم خواهد شد. ده‌ها چشم، خشمگین و حیرت‌زده به تن عریان و لرزان زن خیره شده‌ایم. هر کدام فکر می‌کنیم چقدر تنها و بی‌پناهیم.
۴) قانون حجاب اجباری برای زنان زندانی بوشهر، در سطحی فراتر از آنچه‌که در برخی زندان‌ها مرسوم است، اجرا می‌شود. چادر و پوشش کامل در صف آمار و راهرو و هواخوری اجباری‌ است. زن زندانی در هر جایی جز تخت خواب باید حجاب داشته باشد.
۵) آمنه از بازداشتگاه برمی‌گردد. چند باری است باوجود تمام‌شدن مراحل تحقيق و بازجويي به مراكز تحقيق منتقل مي‌شود اما نه براي سوال و جواب. او را با هماهنگی مسئول بند برای ارائه خدمات جنسی به ماموران تحویل می‌دهند. اینجا با هماهنگی مسئول بند خيلی كارها انجام می‌شود، مثل فرستادن زنانی که از طرف خانواده حمایت مالی نمی‌شوند، نزد زندانی‌های مرد بند مالی و صيغه موقت آنها.
اين فقط پنج مورد از ٢٠ موردی است كه تاكنون در رابطه با بند نسوان زندان بوشهر، کتبی و شفاهی به مسئولان اعلام کرده‌ام و پاسخی جز سکوت گورستانی نگرفته‌ام. هرکسی هم که اعتراض کند، تشدید شکنجه‌ها کَمینش را می‌کشد؛ تهديد به معاینه‌ی آلت تناسلی در برابر تمام پرنسل و زندانی‌ها، ضرب و شتم زندانی، قرنطینه‌ی زندانی، آوردن گارد و شكنجه و تعرض، قطعی تلفن، ملاقات و لغو مرخصی.
در سیاه‌چال بوشهر هرگونه سرپیچی و سرکشی از اوامر خشن و غیرانسانی اداره‌کنندگان زندان برابر است با مچاله‌شدن بیشتر و بیشتر در این برزخ که نه صدایی به بیرون دارد و نه چهره‌ا

از صفحه‌ی اینستاگرام سپیده قلیان

#سپیده_قلیان #زندانی_سیاسی #زندان_بوشهر #زندان_زنان #بند_نسوان #هفت_تپه #فعالین_کارگری