📖 #معرفی_کتاب 🖇 ایکه حالا روی ایوان رفته و سیگارش را دود میکند و از همانجا زیر چشمی و با دقت تمام، شروع کرده به ورانداز کردنِ مادر نانا. مادر نانا که رو به در ایوان نشسته، حواسش به پدر نانا هست که دارد همهی این چیزها را میبیند. او سعی میکند از نگاه پدر نانا فرار کند یا به طرفش برگردد و با لبخند به او نگاه کند؛ اما پدر نانا لبخند نمیزند، گوشههای لبهاش میلرزد، تا وقتی که ایکه در آن شب وهمآلود، ایوان خانه و ما را ترک کند.... (صفحهی ۴۱)
📖 رمان «ایکه»، مریم آمارلو، انتشارات مهرودل، ۱٠۳ صفحه، ۹٠ هزار تومان، چاپ اول، خرداد ۱۴٠۲.
#داستان_سورئال#مریم_آمارلو متولد سال ۱۳۵۹ در نیشابور
@Simurgh_Dastan