زندگی به سبک شهدا

#لحظه
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@Shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸

#لحظه_مرگ

شخصى نزد امام صادق رفت و گفت
من از #لحظه_مرگ بسيار ميترسم
چــه کنــم؟

امام صادق(ع) فرمودند⇩
#زيـارت_عاشـورا را زيـاد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟

امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟

•{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }•

یعنی خدايا #شفـاعت_حسين علیـه‌السلام
را هنگام ورود به قبر روزى من کن...

‎‌‌‌
#صبحتون_حسینی ❤️
🥀🕊#لاله_های_زینبی

🌹#لحظه_شهادت🕊

💐با آغاز جنگ سوریه شهید حسین تابسته به آنجا رفت.آن زمان شناخت زیادی از جنگ سوریه نداشتیم. پیش از اعزام به من گفت:می خواهم ۴۵ روز به ماموریت بروم و اگر خبری از من نشد جای نگرانی نیست.شنیده بودم که ماموریت های سوریه ۴۵روزه است. ازش پرسیدم می خواهی آنجابروی؟انکارکرد اما شک داشتم.

🌷با بیان این که همسرم هشتم شهریور به سوریه اعزام شد و دو هفته بعد در تاریخ بیست و یکم شهریور ۱۳۹۳ به شهادت رسید، گفت: شهید حسین تابَسته در اولین اعزام شهید شد. محل شهادت ایشان در مکانی پشت حرم حضرت زینب (س) بوده است. آن طور همکاران شهید می گویند، ایشان پشت توپ بوده و ترکش به پهلویش اصابت می کند. پیکر مطهر شهید، بعد از ۲،روز به ایران آمد. شهید دوران سربازی را در جنگ تحمیلی گذراند و همیشه غبطه می خورد که چرا همراه با دوستانش به شهادت نرسیده است.🕊😔

راوی:همسر شهید

🌹#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید #حسین_تابسته

◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
◼️ @shohada72_313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#لحظه_ای_بریم_گردان_شهدای_گمنام🥺

اين #خاكهــا و #خاكريـــزها برايمان " #آخر_دنيا " بود.
انتهــای رها شدن از تمام #تعلقهــا...و... #وابستگيــها...!!

آنجا عرصه ی #عشقبـــازی عاشقـــانی بود كه تمــام وجودشان لبــريز از #صداقــت و #دلدادگـــی بود. ودر آن معركه با #موسيقی_گلــوله هـا، #رقص_مرگ مينــمودند.

آنجــا جنــس مردانــش در اين عصـــر پُــر زرق و برقِ دنيا پرســتی، رها شدن از تمـــام دنيــا بود...!و چه رهائی زيبائی...!

آن خاكهــا و خاكيــهايش را دوســت دارم ...و سخــت #دلتنگشانــم...!

#دلتنــگ تمامِ #ديوانگيهــايش...! #دلتنــگ تمام #آدمهايــش...!
و صدافســوس كه اين دلتنـــگي را چاره ای نيــست...جز #صبر و #صبر و #صبــــر...!!!

#جامانده_از_قافله_عشق
#مردان_بی_ادعا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
"رمان 📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت8⃣3⃣ #حاج_علی از #مهمان_ها_تشکر کرد.. #مردانی که هنوز #خانواده‌ی خود را هم ندیده بودند و به #دیدار آمدند... _شما تو #عملیات با هم بودید...؟ مردی که #فرمانده عملیات آن روز بود، #جواب_داد: _بله؛ برای یه #عملیات آماده…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی🍃🍃

#قسمت93⃣


این مرد #لایق بهترین #زندگی بود. این مرد #قلبش به وسعت #دنیا بود.

#نیمه های شب بودو #آرمیا هنوز تو #خیابون قدم می زد...

" #آه_سید.... #آه_سید.... #آه_سید...!

چه کردی با این #جماعت..؟ کجایی #سید...! خوب شد #رفتی و #ندیدی زنت روی خاک #قبرت افتاد...!

خوب شد نبودی ندیدی #آیه_ات_شکست..! خوب شد نبودی و ببینی زنت #زانوی_غم بغل گرفت.. !

#آه_سید..

#رنگ_پریده_ی آیه ات را ندیدی..؟ آن لحظه که #لحظه ی #جان_کندنت را برایش به #تصویر_کشیدی..
#یادت به قول و #قرار_آخرت بود و #یادت نبود #آیه_ات می شکنه..؟

یادت بود به #قرارهایت اما یادت #نبود آیه ات #می_میرد..؟
#آیه_ات رنگ بر #رخ نداشت..؟ آیه ات گویی #بالای سرت بودکه #عاشقانه نگاه در #چشمانت می انداخت..؟و #صورتت را می کاوید..؟

#سید... #سید... #سید..!

#چه کردی با #آیه_ات..؟ با #دخترکت..! چه کردی با #من..! من که چند روز است زندگی ات را #دیده ام..

#همسرت را دیده ام؛ از #فریادهای_خاموش همسرت #جان دادم..!
تو که همه چیز #داشتی ..!
#چرا_رفتی..؟
چرا #درکت نمی کنم..؟ چرا #تو و #زنت را #نمی_فهمم

چرا #حرفهایش را نمی فهمم ..؟ #اصلا تو چه #دیدی که #بی_تاب_مرگ شدی..؟

چه دیدی که از #آیه_ات گذشتی ..؟ چه #گفتی که از #تو_گذشت..!

#آیه_ات چه می داند که #من_عاجز شده ام از #درک_آن..؟

چه #دیدی که #دنیایی را #رها کردی که #من با #همه_ی نداشته هایم
#دو_دستی به آن #چسبیده ام.....!

"این چه #دانستانیه.؟ این چه #داستانیه که #منو توش #انداختید..؟

چرا #من باید تو #ماشین_پدر_زن_تو بشینم...!؟

#کار و #زندگی_اش به هم خورده بود....

#روزهایش را #گم کرده بود، #گاهی تا #اذان_صبح بیدار بود
و به #سجاده س مسیح نگاه می کرد. #گاهی #قرآن روی طاقچه ی #یوسف را نگاه می کرد.

#نمی_دانست چه می خواهد اما #چیزی او را به سمت #خود می کشید....

#خودش را روی #نقطه_ی_صفر می دید و #سیدمهدی را روی #نقطه_ی_صد...!؟

#سیدمهدی شده بود #درد_و_درمانش..! شده بود #گمشده ی این #سال_هایش....

#شده_بود_برادر..!

تو که سال ها #کنارم بودی و #نگاهم نکردی..!
#شاید هم این من #بودم که از #تو رو #برگرداندم..! و #تو از #روزی که رفتی مرا به #سمت_خود_کشیدی..!

#درست از #روزی که رفتی ؛ #دنیایم را #عوض کردی...! منی که از #جنس_تو و
#آیه_ات #فراری بودم. منی که از #جنس_تو نبودم..!

#سید... #سید... #سید..!

تو #لبخند_خدا را داشتی #سید.!
تو #نگاه_خدا را داشتی..! مثل #آیه_ات
آیه ای که شبیه #لبخند_خداست..!"


به #خانه که رسید #مسیح و #یوسف در خواب بودند. در #جایش دراز کشید ؛
#اذان_صبح را که می گفتند از #خواب پرید #لبخند_زد... #سیدمهدی با او حرف زده بود. #خدا_معجزه
کرده بود..!
#آرمیا دوباره #متولد شده بود.....

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

امروز #فخرالسادات با #قهر از خانه ی #آیه رفت......


🌷نویسنده: #سنیه_منصوری


#ادامه_دارد......

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
"رمان 📚 #از_روزی_که_رفتی🍃🍃 #قسمت7⃣3⃣ #ارمیا روزها بود که #کلافه بود؛ روزها بود که گمشده داشت؛ #خوابهایش_کابوس بود. تمام خوابهایش #آیه بود و #کودکش... #سیدمهدی بود و #لبخندش... وقتی داستان آن #عملیات را شنید، خدایا... چطور توانست دانسته برود...؟!…
"رمان 📚

#از_روزی_که_رفتی🍃🍃


#قسمت83⃣

#حاج_علی از #مهمان_ها_تشکر کرد..

#مردانی که هنوز #خانواده‌ی خود را هم ندیده بودند و به #دیدار آمدند...

_شما تو #عملیات با هم بودید...؟
مردی که #فرمانده عملیات آن روز بود،

#جواب_داد:
_بله؛ برای یه #عملیات آماده شدیم و وارد سوریه شدیم.
یه #حمله همه #جانبه بود که منطقه ی بزرگی رو از #داعش پس گرفتیم،

برای #پیشروی بیشتر و #عملیات بعدی آماده میشدن.

ما بودیم و #بچه هایی که #شهید_شدن. سر جمع #چهل_نفر هم نمیشدیم، برای

#حفاظت از #منطقه مونده بودیم. جایی که گرفته بودیم
#منطقه_یمهمی_بود...

هم برای ما هم برای #داعش...! حمله ی شدیدی به ما شد. درخواست #نیروی_کمکی کردیم،

یه #ارتش مقابل ما #چهل_نفر صف کشیده بود.

#یازده_ساعت درگیری داشتیم تا #نیروهای_کمکی میرسن. روز سختی بود،

قبل از رسیدن #نیروهای_کمکی بود که #سید_مهدی تیر خورد. یه #تیر خورد
#تو_پهلوش...

اون لحظه نزدیک من بود، #فقط شنیدم که گفت #یا_زهرا...!

#نگاهش کردم دیدم از #پهلوش داره #خون_میاد.

#دستمال_گردنشو
برداشت و #زخمشو بست. #وضعیت_خطرناکی بود، میدونست یه نفر هم
#توی این #شرایط_خیلیه...! #آرپیچی رو برداشت... #ایستادن براش #سخت بود

اما تا رسیدن #بچه ها کنارمون #مقاومت کرد. وقتی #بچه ها رسیدن، #افتاد_روزمین، رفتم کنارش...

سخت #حرف_میزد. گفت #میخواد یه #چیزی به #همسرش بگه، ازم خواست ازش #فیلم بگیرم. گفت #سه_روزه نتونسته بهش #زنگ بزنه؛

با #گوشیم ازش #فیلم گرفتم.

#لحظه های آخر هم #ذکر_یا_زهرا (س) روی #لباش بود.
سرش را #پایین انداخت و #اشک_ریخت. درد دارد #همرزمت جلوی
#چشمانت جان دهد...

#آیه_لبخند_زد:
"یعنی میتونم #ببینمت_مَرد_من...؟"
الان #همراهتون هست...؟ میتونم ببینمش...؟
نگاه #متعجب همه به #لبخند_آیه بود.

چه میدانستند از #آیه..؟

چه میدانستند که حتی دیدن #اخرین_لحظات زندگی َردش هم #لذت_بخش است

آخر #قرارشان بود که #همیشه با هم باشند؛ #قرارشان بود که #لحظه ی آخر هم باهم باشند


چه #خوب یادت #بود_مَرد
چه #خوب به #عهدت_وفا کردی

_بله.

#گوشی_اش را از #جیبش درآورد و #فیلم را آورد. #آیه خودش بلند شد و #گوشی
را از

#آقای_فرمانده گرفت، وقتی نشست، #فیلم را #پخش کرد.

َردش رنگ بر #چهره نداشت، #صورتش پر از #گرد_و_خاک بود

#لبهایش_خشک و #ترک خورده بود.

" #برایت_بمیرم_مَرد،

چقدر #درد داری که #رنگ_زندگی از #چشمانت رفته است...؟"

#لبهایش را به #سختی تکان داد:

_سلام #بانو...! #قرارمون بود که تا #لحظه آخر با هم باشیم،

انگار #لحظه های #آخره...! به #آرزوم رسیدم و #مثل_بابام شدم...

#دعا کن که به #مقام_شهادت برسم... نمیدونم #خدا_قبولم میکنه یا نه....!

#ببخش_بانو... ببخش که #تنها_موندی...! ببخش که بار #زندگی روی #شونه‌ی توعه

#سرفه کرد. چندبار پشت سر هم:

_تو #بلدی روی پای #خودت بایستی...! نگرانی من #تنهاییته...! نگرانی من،

بی هم #نفس شدنته....! #آیه... #زندگی کن... به خاطر #من... به خاطر #دخترمون...
زندگی کن...!

#حلالم کن اگه بهت #بد کردم...
به #سرفه افتاد.


#یا_زهرا #یا_زهرا ذکر #لبهایش بود تا برق #چشمهایش به #خاموشی گرایید..

#آیه_اشکهایش را پاک کرد. دوباره #فیلم را نگاه کرد.

#فیلم را که در #گوشی_اش ریخت، تشکر کرد.

ارمیا #متاثر شده بود.....


برای خودش #متأسف بود که سالها با او #همکار بود و #هرگز پا پیش نگذاشته بود برای #دوستی...!


🌷نویسنده: #سنیه_منصوری

#ادامه_دارد.....

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
#خدایا_وقت_اذان_است
و
#لحظه_ی_اجابت_دعا


دلمان رابه نورمعرفت خودت روشن بفرما
#دراین لحظات روحانی دعا برای سلامتی و رفع مشکلات همه انسانها فراموش نشه

#نماز_اول_وقت 📿

#التماس_دعا🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
#خدایا_وقت_اذان_است
و
#لحظه_ی_اجابت_دعا


دلمان رابه نورمعرفت خودت روشن بفرما
#دراین لحظات روحانی دعا برای سلامتی و رفع مشکلات همه انسانها فراموش نشه

#نماز_اول_وقت 📿

#التماس_دعا🌹
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
💔#جمعه_های_انتظار💔

🔰 هر روز #سردتر❄️ می‌شوند!
#لحظه ها...!
#دقیقه‌ ها...!
🌦#روز ها...!

🔙#برگرد که جهان،
🙏#محتاج گرمی دستان تو هست...!

💠 پیامبر (ص):

📝 یملْأُ بهِ الأرضَ قِسطاً وعَدْلاً کما
مُلِئَتْ ظُلماً وَجَوْراً

📚 المصابیح ج ۳ ص ۴۹۳

🙏#أللهم_عجل_لولیک_الفرج🙏

نشر این پیام صدقه جاریه است.🌹
🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃
🍃و تو، همان قصه ی پر سوز عشقی که آرام آرام انوار نورش را میان آدمیان اشاعه کرد که کسی در خاموشی هوا به میان چاله های زمینی سقوط نکند؛ مرد اسلامی که با وقوع #جنگ_تحمیلی غیرت علویش فرمان نبرد حق علیه باطل را صادر کرد و #دلیر_مردانه برای مقابله با #دشمن قد راست کرد.

🍃برخاستی و پوز اهریمنان را ذره ذره به خاک مالیدی و اجازه تجاوز به #خاک وطنت را ندادی، حقیقتا که لقب #شیر_خوزستان سزاوارت است.

🍃آری درست است، تو همان شمع عالم عشقی که با پرتو درخششت بازار خاموش و تاریک بی مهری ها را روشن ساختی و حال #نگاه ما زمینیان لبریز از التماس به شماست اگر خوب دقیق شوید خواهید فهمید که دل شیدای ما بهترین تاری است که در فراقتان #لحظه_ها را به نوای خود در می‌آورد.
🌸به مناسبت سالروزشهادت
#شهیدکریم_اندرابی

📅تاریخ تولد : ٩ دی ١٣٣٣
📅تاریخ شهادت : ٢٨ مهر ١٣۶٣
🕊محل شهادت : میمک
🥀مزار شهید : نیشابور

#گرافیست_الشهدا
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭─🌷┅─╮
📡 @shohada72_313
╰─🌷┅─╯
🔅 پویش همگانی #لحظه_طلایی

👥🤲 لحظهٔ تحویل سال همه دعای فرج ( الهی عظم البلاء ) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت می‌کنیم.

🏞 لطفا این عکس و پیام را تا می‌توانید در تمام شبکه‌های مجازی منتشر کرده و به عنوان #پروفایل خود قرار دهید.

♻️ #نشر_حداکثری

@shohada72_313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 کلیپی تاثیرگذار از ماجرای #شفاعت امام حسین(ع) در #لحظه_مرگ

🎼با روایتگری #صابر_خراسانی

🖌 به همراه زیرنویس عربی

🍃 اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن
وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن 🍃

خدایا روزی ما را در دنیا زیارت کربلا و
در آخرت شفاعت امام حسین(ع) قرار بده 🤲

💐به اندازه ارادتت به #امام_حسین (ع) فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐

#کلیپ
#کربلا
#کلیپ
#برای_دیگران_ارسال_کنید

☑️ باما همراه باشید با مطالب مذهبی ، سیاسی ، روشنگری ، بصیرت افزایی و شهدایی

@shohada72_313
#لحظه_های_ناب_با_شهدا🕊

🔻با سلام خدمت همراهان گرامی

بمناسبت دعای #پرفیض_عرفه

🔸همسنگرانی که این لحظات معنوی را در کنار شهدا سپری میکنند؛ تصاویر فضای معنوی با شهدا را به صفحه شخصی زیر ارسال نمایند.
@fatehane

📲 @SHOHADA72_313
🌸

شخصى نزد امام صادق رفت و گفت
من از #لحظه_مرگ بسيار ميترسم
چــه کنــم؟

امام صادق(ع) فرمودند⇩
#زيـارت_عاشـورا را زيـاد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟

امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟

•{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }•

یعنی خدايا #شفـاعت_حسين علیـه‌السلام
را هنگام ورود به قبر روزى من کن...

‌‌‌‌‌‌‌‌@shohada72_313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#لحظه شهادت حاج- حسین بصیر- قائم مقام لشکر ۲۵ کربلا در ارتفاعات قله ماووت در۴۰ کیلومتری داخل خاک عراق و وداع همرزمان و فرماندهان سردار مرتضی قربانی فرماده لشکر ۲۵ کربلا و امیر شمعخانی فرمانده قرارگاه جنوب

۲ اردبیهشت سالروز شهادت حاج حسین بصیر قائم مقام لشکر ویژه ۲۵ کربلا
یادش گرامی وراهش پر رهرو.

@shohada72_313
🔅 پویش #لحظه_طلایی

👥 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را قرائت میکنیم. لطفا این عکس و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان #پروفایل خود قرار دهید

♻️ #نشر_حداکثری♻️

@shohada72_313

دستهاے خدا باش
براے برآوردن رویاے انسان دیگرے؛
بے تفاوت نباش❗️
معجزه زندگے دیگران ڪه باشے؛
بے شڪ ڪسے معجزه زندگے تو
خواهد بود...

#لحظه_هاتون_لبریز_از_یاد_خدا💚
@shohada72_313
حاج حسین یڪتا می‌گفت:درعالم رویا به شهید گفتم: چرا برای ما دعا نمی‌ڪنید که شهید بشیم؟

میگفت: ما دعا می‌ڪنیم براتون #شهادت مینویسن
ولی گناه می‌ڪنید پاڪ میشه.

#لحظه_هاتون_شهدایی

@shohada72_313