زندگی به سبک شهدا

#علی_منیعات
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@Shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
💟#زندگی_به_سبک_شهدا

🔴شهید مدافع‌حرم
#علی_منیعات

🎙راوے: همسر شهید

🎈علی همیشه می‌گفت: «سعی کنیم محیطی فراهم کنیم که بچه در اون به آرامش برسه. مثلا بلند صحبت نکنیم یا مشکلات رو جلوی اون مطرح نکنیم.» به بچّه شخصیت می‌داد و بهش احترام می‌گذاشت. سعی می‌کرد بهش انرژی مثبت بده و سرکوبش نکنه و همیشه تشویقش می‌کرد و با احترام با بچه رفتار می‌کرد.

🎈علی‌آقا مسائل رو برای دخترم توضیح می‌داد و روشنش می‌کرد. به مراسم مذهبی می‌بُردیمش. از کوچیکی گمونم چهار سالگیش مادرم براش چادر دوخت و سرش می‌کردم. علی خیلی خوشش میومد. دست زینب رو می‌گرفت و بیرون می‌بُرد. می‌گفت «دختر باید از بچّگی با حُجب و حیا بار بیاد.»

🆑 shohada72_313
ایستادن پای امام زمان خویش
امروز ۲۰ اسفند ماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم

#رحمان_بهرامی
#علی_منیعات



🆑 shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم🌷#علی_منیعات🌷 #قسمت_چهارم خیلی خوش مسافرت بود و خیلی هم زود اقدام میکرد . مثلا یه روز گفتم هوای امام رضا کردم . سریع رفت زنگ زد آژانس بلیط مشهد گرفت . بعدم اومد گفت ساکت رو جمع کنم بریم مشهد . تو مسافرت هم نمیذاشت چیزی به دلمون…
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم 🌷#علی_منیعات🌷

#قسمت پنجم

علی آقا بچه خیلی دوست داشتن . وقتی بهش گفتم احتمالا بار دارم خیلی خوشحال شد . اونقدر که سریع رفتیم آزمایشگاه ، بعدم گفت حق نداری بری نتیجه رو بگیری . خودم باید برم . عصر با جعبه شیرینی اومد خونه . دوران بارداری هم خیلی هوام رو داشت . مرتب از محل کار زنگ میزد که حالم رو بپرسه و سفارش کنه که کار سنگین نکنم و مراقب باشم .


شبی هم که زینب میخواست متولد بشه آنقدر که علی اضطراب داشت ، من نداشتم . دکتر توصیه کرده بود من زیاد راه برم . تمام شب علی کنار من راه میرفت . میخندیدم میگفتم تو دیگه چرا راه میری ؟؟ مدام میگفت بریم بیمارستان . هر چی میگفتم الان زوده ، دکتر گفته نیاید . قبول نمیکرد . میترسید اتفاقی بیفته . دیگه با اصرار اون رفتیم بیمارستان . پشت در بیمارستان هم آنقدر بی تابی میکرد که مادر شوهرم میگفت میترسم تا فاطمه زایمان کنه ، علی از دست بره . با(خنده)



برای اسمش هم علی‌ آقا گفتن چی‌ دوست داری بزاری؟من گفتم چون من فاطمه هستم شما هم علی‌ آقا اگه دختر شد دوست دارم بزارم زینب. ایشون گفتن اگه پسر بود من انتخاب می‌کنم و اسمش رو میذارم حسن .دیگه دختر شد و اسمشم گذاشتیم زینب.با اومدن زینب زندگیمون شیرین‌تر شد ، دخترا هم که میدونید خیلی باباییند .

ادامه دارد ⬇️⬇️ 

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا

کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313

کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
https://t.center/shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
گفتگوباهمسرشهید مدافع حرم🌷#علی_منیعات🌷 #قسمت_سوم علی آقا طبق تعریفای مادرشون از زمان مجردی هم از اون آدمایی نبود که ایراد بگیره ... منظم و مرتب بود و دوست داشت همه چیز مرتب باشه ، ولی اگه مرتب هم نبود ، ابراز ناراحتی و بدخلقی نمیکرد همیشه میگفت : من خیلی…
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم🌷#علی_منیعات🌷

#قسمت_چهارم

خیلی خوش مسافرت بود و خیلی هم زود اقدام میکرد . مثلا یه روز گفتم هوای امام رضا کردم . سریع رفت زنگ زد آژانس بلیط مشهد گرفت . بعدم اومد گفت ساکت رو جمع کنم بریم مشهد . تو مسافرت هم نمیذاشت چیزی به دلمون بمونه . میگفت هر چی میخواید بگید . شاید این روزا دیگه تکرار نشن .

یه روز تو مشهد از حرم اومدیم بیرون دیدیم یه مردی نشسته ، نیاز به کمک داشت . ما رد شدیم . یه ذره رفتیم جلوتر ، علی گفت شما برید من میام . رفت یه ربع بعد اومد . گفتم کجا رفتی نگفت . خیلی اصرار کردم گفت رفتم به اون بنده خدا کمک کنم . چون تو گیر دادی مجبور شدم بگم نمی خواستم بگم که ارزش کار از بین بره .



کلاً خیلی دست به خیر بود . اگه کسی از فامیل میخواست ازدواج کنه یا قدرت مالی نداشت ، بدون اینکه به من که همسرشم بگه تا اونجایی که میتونست بهشون کمک میکرد که بعداً توی مراسم ختمش اومدن بهم گفتم .

یه خانمی اومده بود میگفت همیشه ماه رمضون میومد به چند تا خانواده آذوقه و پول میداد .

ولی به هیچکس نمیگفت . ریا تو کارش نبود . چون جایگاه اجتماعی خوبی داشت و مسئولین میشناختنش ، چقدر واسطه میشد تا برا جوونها کار پبدا کنه و سرو سامون بگیرن . خیلی بزرگتر از سنش رفتار میکرد خیلی خودش رو مسئول میدونست . نسبت به همه ...

از یه استادی شنیده بودم که کاری که برای خدا باشه ، انسان نتیجه ش رو ، هم در دنیا میبینه هم در اخرت . من به این حرف خیلی اعتقاد داشتم و مخالف کارهای علی آقا نبودم .


به همه کمک میکرد به دانش اموزاش یا حتی به هم رزماش تو عراق . بعضی دوستاش بهمون میگن شما نمیدونید علی اقا چه کارایی برا ما کردن ؟! برا همینم از شهادتش و نبودنش ، دوستاش شاید بیشتر از ما متأثر شدن

اصلا ارتباط اجتماعیش فوق العاده بود .
با پیر و جوان . با کوچکتر و بزرگتر خودش . حتی با بچه ها . اصلا جوانها و نوجوانهایی که او از زمان جوانی خودش به سمت پایگاه بسیج هدایت کرده بود ، الان همه رفتن پاسدار شدن .

یه عده شون رفتن سوریه ، یه عده شون دارن به کوچکترها آموزش میدن خیلی کارها کرد . برا همینم برا تشییع جنازه ش خرمشهر غوغا شده بود . از کل خوزستان ، مردم اومده بودن .

ادامه دارد ⬇️⬇️ 

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا

کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313

کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
https://t.center/shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
‍ گفتگو با همسرشهیدمدافع حرم🌷 #علی_منیعات🌷 #قسمت_دوم موقع خواستگاری بهشون گفتم:شما خیلی‌ پخته و با شخصیت هستید.اونم گفت:تنها چیزی که برام  تو زندگی‌ ملاک هست اخلاقه. در مورد مادیّات هم گفتم:شما تازه وارد کار شدین و من چیزای مادّی برام مهم نیست و شخصیت برام…
گفتگوباهمسرشهید مدافع حرم🌷#علی_منیعات🌷

#قسمت_سوم

علی آقا طبق تعریفای مادرشون از زمان مجردی هم از اون آدمایی نبود که ایراد بگیره ... منظم و مرتب بود و دوست داشت همه چیز مرتب باشه ، ولی اگه مرتب هم نبود ، ابراز ناراحتی و بدخلقی نمیکرد
همیشه میگفت : من خیلی مهمون دوست دارم ، مهمان نواز بود . دوست داشت همیشه خونه پر از مهمون باشه .

واقعا هم همینجور بود . سر راهش که میومد خونه اگه رفیقی ، آشنایی میدید ، دستش را میگرفت میاورد خونه .

بخشش و کرمش هم زیاد بود . واقعا سخاوتمند .
مثلا اگه یه لباس نو میخرید میپوشید ، تا یه نفر بهش میگفت علی لباست چقدر قشنگه !
سریع میومد خونه لباس رو در میاورد و تا میکرد و به طرف هدیه میداد ! ساعت ، انگشتر ، هر چی داشت ...



هیچوقت صداشون رو بلند نمیکردند و اخم نمیکردند همیشه لبخند زیباشون رو روی چهره شون میدیدم . همیشه در همه حال می‌خندید .

از هیچکس اصلا ناراحت نمی‌شد ، از هیچکس کینه به دل نمیگرفت ، حالا بدترین آدم هم باشه ، در حقش بدی کرده باشه، باز در مقابلش که قرار میگرفت ، لبخند می‌زد .

یاد ندارم در طول زندگیمون با هم دعوا کرده باشیم یا با هم قهر باشیم .



اصلا ! حالا سوء تفاهم پیش میومد تو زندگی‌ ، ولی‌ وقتی‌ یه بحثی‌ پیش میامد ، به محض اینکه به صورت همدیگه نگاه میکردیم ، باز به هم لبخند میزدیم .

تو زندگی‌ ما اصلا از قهر و کدورت و تیرگی نبود . از نگاه همدیگر حرف همو  میفهمیدیم . لازم به توضیح و حرف زدن نبود ...

واقعا توفیق الهی شامل حالم شده بود که در کنار چنین انسانی زندگی میکردم و حالا که ایشون نیستن ناراحت میشم و میگم چرا خدا واقعا سعادت نداد که بیشتر در خدمت ایشون باشم .

ادامه دارد ⬇️⬇️ 

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا

کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313

کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
https://t.center/shohada72_313
زندگی به سبک شهدا
‍ گفتگو با همسر شهید مدافع حرم 🌷 #علی_منیعات🌷 قسمت اول علی‌ آقا متولد 27 خرداد سال 64 بود . علی از آشناهامون بود ... من خودم زیاد ایشون رو نمی‌دیدم یا پیش نمیومده بود که باهاشون صحبتی‌ داشته باشم . اما برادرم هم کلاسی دوران مدرسه ش بود ، همیشه میگفت :…
‍ گفتگو با همسرشهیدمدافع حرم🌷
#علی_منیعات🌷

#قسمت_دوم

موقع خواستگاری بهشون گفتم:شما خیلی‌ پخته و با شخصیت هستید.اونم گفت:تنها چیزی که برام  تو زندگی‌ ملاک هست اخلاقه.
در مورد مادیّات هم گفتم:شما تازه وارد کار شدین و من چیزای مادّی برام مهم نیست و شخصیت برام مهمّه و دنبال کسی‌ بودم که خداشناس و خدا ترس باشه و صداقت از همه‌ چیز مهمتره و ایشون هم همین گزینه‌ها رو گفتند و دیگه به تفاهم رسیدیم.



برای مهریه هم یک"جلد کلام اللّه" مجید و" 14سکه بهار آزادی " قرار گذاشتیم .

با این که علی را میشناختم ، زود بله را نگفتم ، مشورت کردم با پدرم و مادرم ، چون اونا تجربه بیشتر تو زندگی‌ داشتند و ازشون خواستم که اگر شما این فرد رو قبول کنین ، بعد من بشینم صحبت کنم و بررسی کنم .

از خودم نمی‌خوام تعریف کنم اما خواستگار خیلی‌ زیاد داشتم ، از بین همه اونایی که اومدن ، واقعا ایشون رو تایید کردند ، با اینکه خیلی‌ سختگیر هم بودند .

میدونید : کسانی‌ که واقعا از لحاظ
اخلاقی ‌، دین ، مذهب و فرهنگ بالا هستند ، یعنی‌ معنویتشون بالاست ، نمی‌شه روشون قیمت گذشت ، قیمتشون رو فقط خداوند می‌دونه و بس .



مراسم عقدمون هم خیلی‌ عادی برگزار شد . توی محضر عقد کردیم ، خود شهید و خانوادشون تو یه جمع خودمونی دور هم شربت و شیرینی‌ خوردیم .

عروسی هم در حد عادی بود ، اینطور نبود که حتما باید فلان شام داشته باشیم یا حتما باید گروه ارکست بیاد و از این حرفا ...

علی‌ آقا خودشون مراسم قسمت مردونه رو به شکل مولودی سنتی برگزار کردند . بعد از اینکه شام خوردند آوردند نزدیک خونشون یه حسینیه بود که بچه های مسجد براش یه مولودی برگزار کردند .

ادامه دارد ⬇️⬇️ 

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا

کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313

کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
https://t.center/shohada72_313
‍ گفتگو با همسر شهید مدافع حرم 🌷 #علی_منیعات🌷

قسمت اول

علی‌ آقا متولد 27 خرداد سال 64 بود . علی از آشناهامون بود ...
من خودم زیاد ایشون رو نمی‌دیدم یا پیش نمیومده بود که باهاشون صحبتی‌ داشته باشم .

اما برادرم هم کلاسی دوران مدرسه ش بود ، همیشه میگفت : علی‌ عجب پسریه ! خیلی‌ مؤمنه ، بچّه های محلّه خودشون رو سازماندهی میکرد به سمت مسجد و بسیج و مسائل مذهبی ‌و فرهنگی ‌. تو این زمینه ها فوق‌العاده‌ فعّال بود .

برادرم خیلی‌ از ایشون تعریف میکرد . مثلا میگفت : تو خانواده از همه متمایز هستند ، به پدرشون رفتند و خیلی‌ خاصند ، یا چقدر تو کارای کامپیوتری استاده ...


سال ۸۶ که تقریبا 22 سالشون بود به خواستگاری اومدند ، یک ماه بعد از خواستگاری هم ازدواج کردیم .

تازه وارد دانشگاه و کار شده بودند ، به عنوان کارمند بانک صادرات استخدام شدند ، چون پدرشون وقتی‌ ایشون ۱۲ سالشون بود به رحمت خدا رفته بودند و ایشون جای پدرشون استخدام میشدند . البته نه به عنوان نیروی رسمی‌ بلکه به عنوان نیروی پیمانی و قرار دادی ...

تازه شروع کرده بودند به کار و تازه وارد دانشگاه شده بودند در رشته کامپیوتر و همون موقع هم موقعیت پیش اومد آمدند خواستگاری و تشکیل زندگی‌ و خانواده ( خنده ) یعنی‌ همه مسائل با هم اتّفاق افتاد ...



همیشه می‌گفتند دنبال دختری بودم که از بقیه متمایز و خاص باشه ، از لحاظ مذهبی‌ و مسائل اخلاقی‌ ؛

می‌گفتند : من چون زیاد نگاه نمیکنم و معاشرت نمیکنم با خانما به ما‌د‌ر‌شون و خواهرشون گفته بودندکه اگر میخواهید برام برید خواستگاری ، دنبال دختری باشید که واقعا توصیفایی که قبلا به شما گفته بودم حتما در وجودش باشه ، خواهرشون هم منو به علی آقا معرفی کرده بود .

ادامه دارد ⬇️⬇️

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـدا

کانال مادرسروش:
http://sapp.ir/shohada72_313

کانال مادر ایتا:
eitaa.com/shohada72_313
https://t.center/shohada72_313
ایستادن پای امام زمان خویش
امروز ۲۰ اسفند ماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم

#رحمان_بهرامی
#علی_منیعات

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313