می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
..
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست
"سهراب"
@MF1985sh
به دست باد گهگاهی سلامی میرسان یارا که از لطف تو خود آخر سلامی میرسد ما را خنک باد سحرگاهی که در کوی تو گه گاهش مجال خاک بوسی هست و ما را نیست آن یارا