به روایت
#هوشنگ_ابتهاجربّنای شجریان:
ماه رمضان است و دم افطار. تلویزیون «
#ربنا ی شجریان را پخش میکند. سایه از همان «ربنا»ی اول منقلب میشود. به خود میپچید... اشک از چشمش میجوشد. بیتاب شده است...
آرامتر که میشود، با چشم و چهرهای سرخ و صدایی که هنوز هیجان دلِ بیقرارش را بازتاب میدهد، میگوید:
این کاریه که میتونی دستت بگیری و ببری به تمام کشورهای عربی و با افتخار بگی، اگه میتونین مثل این بخونین... این کار نظیر نداره. شاهکار بزرگ شجریانه. هیچکس نمیتونه اینطور بخونه... هیچکس. حتا خود شجریان.
خیلی کار عجیبیه. خیلی عجیبه… رفته تو استودیو که به بچهها بگه این طوری بخونین، ضبط کردن و شده این ربنا ... شجریان نوار اﺻلی این ربنا رو به من داد که اﻻن ندارمش. من اول نمیدونستم چیه. وقتی شنیدم حیرت کردم. هیچکس نمیتونه این رو بخونه... چه ﺻدای حیرتﺁوری داره! اصلاً یه ﺻدای ﺯمینی نیست. (سرش را تکان میدهد)...
شاهکاره. چه حالت و التماسی تو این«ربنا»ها هست (به گریه میافتد)، فقط صدا نیست، یک نواﺯشی توش هست؛ انگار داره با خدا معاشقه میکنه، همهی نیاﺯهای بشری تو این صدا هست.
بهش گفتم ﺁﻗای شجریان، این رو تو چه مایهای خوندی؟ نگاهم کرد… واقعاً نمیشه گفت تو شوره، افشاریه، چیه... خیلی عجیبه!
عنوان کتاب:
#پیر_پرنیان_اندیشنویسندگان:
#میلاد_عظیمی،
#عاطفه_طیهلینک این کتاب:
https://goo.gl/6waqV0@shahreketab