•|غُلامِحُسَـــــین|•

#صفر
Канал
Логотип телеграм канала •|غُلامِحُسَـــــین|•
@Shahid_saberiПродвигать
136
подписчиков
6,39 тыс.
фото
1,16 тыс.
видео
1,81 тыс.
ссылок
کـانال رسمی شهید مدافع حریم ولایت میـــــرزا مــهدی صابــری "غلامحسین" فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) لشکـــــــــر ســـــــــــرافراز فــاطمیـون با مدیریت خانواده شــهید | ارتبـــاط با خادمین @Seyed_meisam76 | @karbala19427
#خاطره_محرم

من خودم درک کردم که شور و حالی که ایام محرم و #صفر هست تو روزای دیگه سال نیست و #مھدی خیلی مشتاقانه لحظه شماری میکرد برا رسیدن #محرم ارباب

همه جوره آمادگی میگرفت برا نوکری؛چند روز قبل از شروع ماه #محرم طبق سنت دیرینه ای که هست با بچه های هیات #مسجد رو سیاهپوش می کردن و #مھدی چون تو کادر آشپزخونه بود تو آماده کردن #آشپزخونه تو شست و شو و احیانا تعمیرات و تھیه ی کم و کسری ها فعالیت میکرد

با شروع ماه محرم هم تایم کمی #مھدی رو تو خونه میدیدیم

بیشتر تایمش رو تو آشپزخونه #هیئت مشغول بود و حین مراسم عزا هم برا #روضه و گاها #سینه_زنی وارد مسجد میشد و باز برمیگشت سر وظیفه ی خودش تو آشپزخونه

موقع سینه زنی صدای #مھدی به وضوح از بین صدای ده ها نفر به گوش میرسید و روحمون شاد می شد؛واقعا لذت بخش بود...

راوی:
خواهر #شھید

تصویری منتشر نشده از فرمانده شھید《مھدی صابری》در دسته عزاداری ابی عبدالله الحسین(ع)در لینک زیر:





ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
من خودم درک کردم که شور و حالی که ایام محرم و #صفر هست تو روزای دیگه سال نیست و #مھدی خیلی مشتاقانه لحظه شماری میکرد برا رسیدن #محرم ارباب

همه جوره آمادگی میگرفت برا نوکری؛چند روز قبل از شروع ماه #محرم طبق سنت دیرینه ای که هست با بچه های هیات #مسجد رو سیاهپوش می کردن و #مھدی چون تو کادر آشپزخونه بود تو آماده کردن #آشپزخونه تو شست و شو و احیانا تعمیرات و تھیه ی کم و کسری ها فعالیت میکرد

با شروع ماه محرم هم تایم کمی #مھدی رو تو خونه میدیدیم

بیشتر تایمش رو تو آشپزخونه #هیئت مشغول بود و حین مراسم عزا هم برا #روضه و گاها #سینه_زنی وارد مسجد میشد و باز برمیگشت سر وظیفه ی خودش تو آشپزخونه

موقع سینه زنی صدای #مھدی به وضوح از بین صدای ده ها نفر به گوش میرسید و روحمون شاد می شد؛واقعا لذت بخش بود...

راوی:
خواهر #شھید

تصویری منتشر نشده از فرمانده شھید《مھدی صابری》در دسته عزاداری ابی عبدالله الحسین(ع)در لینک زیر:

http://upzone.ir/93820



ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
من خودم درک کردم که شور و حالی که ایام محرم و #صفر هست تو روزای دیگه سال نیست و #مھدی خیلی مشتاقانه لحظه شماری میکرد برا رسیدن #محرم ارباب

همه جوره آمادگی میگرفت برا نوکری؛چند روز قبل از شروع ماه #محرم طبق سنت دیرینه ای که هست با بچه های هیات #مسجد رو سیاهپوش می کردن و #مھدی چون تو کادر آشپزخونه بود تو آماده کردن #آشپزخونه تو شست و شو و احیانا تعمیرات و تھیه ی کم و کسری ها فعالیت میکرد

با شروع ماه محرم هم تایم کمی #مھدی رو تو خونه میدیدیم

بیشتر تایمش رو تو آشپزخونه #هیئت مشغول بود و حین مراسم عزا هم برا #روضه و گاها #سینه_زنی وارد مسجد میشد و باز برمیگشت سر وظیفه ی خودش تو آشپزخونه

موقع سینه زنی صدای #مھدی به وضوح از بین صدای ده ها نفر به گوش میرسید و روحمون شاد می شد؛واقعا لذت بخش بود...

راوی:
خواهر #شھید

تصویری منتشر نشده از فرمانده شھید《مھدی صابری》در دسته عزاداری ابی عبدالله الحسین(ع)در لینک زیر:
https://goo.gl/LV144C



ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
بِــــسْمِــ. رَبِّــــ. شُـهَــداٰ و الصِّـدّيقين...

من لیاقت «شهادت» در راه حضرت #زینب(س) رو ندارم


«علی» دفعه آخری که آمده بود ماه #صفر بود مجروح شده بود و از ناحیه آرنج دست چپ #تیر خورده بود

ما بهش اسرار میکردیم که دیگه برنگرده #سوریه؛ ولی اصلا گوش نمیداد،همیشه #بیمارستان پیش دوستانی که با او برگشته و بیمارستان #بستری بودند میرفت و کمکشون میکرد

حتی مرخصی #مجروحیتش رو نموند،انگار زمین زیر پاش داغ شده بود و همیشه میگفت:میرم و اسرا بازگشت به #سوریه رو داشت و آخرشم رفت

از #پادگان بهم زنگ زد گفت: دارم میرم خیلی اسرار کردم #داداش نرو بمون همین قدر هم که رفتی #خدا قبول کنه کافیه

گفتم: #داداش «شهید» میشی خندید و گفت: #آبجی من لیاقت «شهادت» در راه حضرت #زینب(س) رو ندارم

خاطره ای به روایت خواهر شهید«علی یعقوبی»



─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw
#محرم و صفر دست‌هایش زخم و صورتش کبود می‌شد/لباس عزاداری‌اش همیشه #خونین بود



الان هرکسی که حرفش را می‌زند #دلشان برای او تنگ است

دل همه برای او #سوخته است

مخصوصا ضعیفان و #کهنسالان، دست همه را می‌گرفت

هرجا می‌روم می‌گویم خدا را شکر که #مهدی همه جا کمک می‌کرده و این‌ها همه روز قیامت #شهادت می‌دهند

ایام محرم و #صفر آنقدر کمک می‌کرد که دست‌هایش #زخم می‌شد

ایام #فاطمیه از شدت #عزاداری همیشه بدنش کوفته بود

پدرش می‌گفت اگر کسی تو را ببیند فکر می‌کند کتک خورده‌ای یا #دعوا کرده‌ای می‌گفت عیب ندارد هرکس هرفکری می‌خواهد بکند، بکند

دوستانش می‌گفتند صدای #گریه‌اش همیشه بلند بود

اما امسال دیگر صدای #مهدی نیامد

http://yon.ir/sv5a



─═हई╬«ڪاناڸ رسمے شــ‌هید مہدے صابرے»╬ईह═─
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVJlISmZRYZ3ZA