#روایتیازشهدا |
#شهیدعباسعلیفتاحی•
🍁عباسعلی فتاحی بچه
#دولتآباد اصفهان بود. سال شصت به شش زبان زنده دنیـا
#تسلط داشت.
#تکفرزند خانواده هم بود. زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهــه. مادر گفت:
#عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفتـه
#برو عزیزم...
•
🍁عباس اومد جبهه. خیلی ها میشناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطــــــــــر تا اتفاقی براش
#نیفتـه اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم
#گردانتخریب. فکــــر کردند نمیدونه تخریب کجاست. گفتند: آقــــای عباسعلی فتاحی! تخریب
#حساسترین جای جبهه است و
#کوچیکترین اشتباه،
#بزرگترین اشتباهه...
•
🍁بالاخره عباسعلی با اصرار رفت
#تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه
#دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومتر ها
#پشتسر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولین شون عباسعلی بود.
🌺•|
@shahid_saberi