چهل و پنج سال پیش در چنین روزی، سازمان حفاظت محیط زیست با ریاست #اسکندر_فیروز، اعلام موجودیت کرد. اسکندر فیروز همان آزاده مردِ فرهیخته ای است که یازده ماه پیش از آن، نخستین کنوانسیون معتبر جهانی در حوزه محیط زیست را به نام #رامسر بنیانگذاری کرد و یادِ همه ما داد تا به جای #مرداب، به ارزشمندترین پهنه های آبی وطن بگوییم: #تالاب و به جای #شکاربان، به ارزشمندترین پاسداران سلحشور طبیعت ایران بگوییم: #محیط_بان.
🔴 و امروز ... البته حال هر دو خراب است! نیست؟
برای ماندگاری و تداوم حیات این سازمان البته مردان و زنان بیشماری بوده و هستند که خون دلها خورده و می خورند. اما حاصل همه آن تلاشها نه تنها نتوانسته به ترمیم زخمهای طبیعت ایران منجر شود که جراحت وارده اینک ژرف تر و دردِ ناشی از آن، غیرقابل تحمل تر شده است. کافی است یکبار دیگر، نسخه شنیداری مربوط به سخنرانی #رضا_مکنون را که امروز در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران ایراد کرد و فایلش در #درویشنامه منتشر شده را گوش دهید تا دریابید که برخی از نمایندگان دلسوز کشور! در صحن بهارستان به بهانه حمایت از بخش کشاورزی، چه بلایی بر سر برنامه ششم و اندوخته های آبی ایران آوردند تا امکان عکس گرفتن دوباره در کنار #بختگان، #پریشان، #گاوخونی، #جازموریان، #ارومیه، #هورالعظیم و ... به خاطره هایی رویاگونه و محال بدل شود!
⚡️ به نظرم نسلِ امروز مدیران را امیدی نیست! ما باید به کمک ترویج مکتب #مدارس_طبیعت، نسلی را بیافرینیم که اهل معامله کردن در پای مواهب طبیعی خود نباشد؛ خردمندانه مملکت را اداره کند؛ به طبیعتش عشق بورزد و برای پاسداری از آن، از خود شروع کند: #خودرو_شخصی_اش را کنار نهد؛ #تفنگ_شکاری_اش را به دیوار بیاویزد؛ #سیگار نکشد؛ #کیسه_پلاستیکی استفاده نکند؛ در پی ترویج شیوه #بی_خاکورزی در کشاورزی باشد و آرام آرام در مصرف #پروتئین_حیوانی، تجدید نظر کرده و بدین ترتیب امانت دار شایسته ای برای اسکندر فیروز باشد که در زمانه ای برای حفظ تاب آوری تالاب های وطن اشک ریخت و پایمردی کرد که مردمانش، تالابها را مرداب می خواندند.
✅ به امید آنکه ۲۰ سال دیگر بتوانیم در کنار #عبدالحسین_وهابزاده و یاران پرشمار و عاشقش در بیش از ده هزار مدرسه طبیعت؛ شاهد رونمایی از نسل جدیدی از فرهیختگان و تصمیم سازانِ ایرانی باشیم که برای چند ریال بیشتر، ماتریس جرثومه نفرین شده ای چون #سد_گتوند را مثبت اعلام نکرده و در پیشگاه شان هیچیک از آیه های خلقت، #علف_هرز یا #جاندار_زیانکار نیستند. آمین.
✅ بخش نخست: یک #سمن_محیط_زیستی از چه مطالباتی باید خود را برحذر دارد؟!
✅ اهالی عزیز #درویشنامه! خطاب آنچه می خوانید، آن گروه از هموطنان ماست که خود را #کنشگر_محیط_زیستی و فعال در یک سازمان مردمنهاد یا #سمن می دانند. مفهوم #طرح_انتقال_آب_بین_حوضه_ای، آشکارا با نخستین آموزه یک دوستدار یا اکتیویست محیط زیستی تناقض دارد. اجرای چنین طرحهایی - از جمله #بارورسازی_ابرها - به منزله کاهش کارایی و افزایش ناپایداری بومشناختی یا اکولوژیکی حوضه مبدا یا بخشی دیگر از بوم سازگان -اکوسیستم- است. رخدادی که منجر به برهم خوردن نظام آبشناختی یا هیدرولوژیکی حوضه آبخیز یا منطقه شده و درنهایت، تنشی را به همراه می آورد که در میان مدت و درازمدت کیفیت زندگی همه زیستمندان ساکن در هر دو حوضه را متاثر کرده و منجر به افزایش ناپایداری یا بارگذاری های خلاف #ظرفیت_زیستی می شود.
🔴 ای آنهایی که برای منافع شخصی یا قبیله ای یا استانی خود پا بر روی اصول خدشه ناپذیر اخلاق محیط زیستی نهاده و خواهان اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای چون #بهشت_آباد، #بیرگان، #بن_بروجن، #تونل_چغاخور، #چشمه_های_قطری، #تونل_زاب، #تونل_گلاب و ... هستید! بدانید که شما یک محیط زیستی واقعی نیستید. شما می توانید در قالب یک #حزب_سیاسی یا یک #تشکل_صنفی یا جمعیت دوستداران اصفهان و اهواز و شهرکرد و یزد و قم و ... به فعالیت خود ادامه دهید، اما لطفاً #نام_مقدس یک #کنشگر_محیط_زیستی را که برایش مصلحت درازمدت و پایدار کره زمین مطرح است را با چنین تظاهرات و شوهای پوپولیستی #طبیعت_ستیزانه و غیراخلاقی آلوده نکنید و اجازه دهید آن اندک کنشگر واقعی محیط زیستی که در دفاع از آرمانهایش، تحت شدیدترین فشارهای امنیتی و سیاسی قدرت سالارانِ تا #نوک_بینی_بین، قرار دارند، با احترام و وجدانی آسوده سر بر بالین نهاده و به فکر تغییر نام و مرامشان نیافتند!
🔴 این آخرین هشدار به تشکلهایی است که به بهانه محیط زیست فعالیت می کنند، اما در عمل مواهب طبیعی سرزمین شان را به #نانی می فروشند و حاضرند به قیمت افزایش تنشهای منطقه ای و فشارهای بوم شناختی، روزگار صرفاً خودشان بهتر شود.
🔴 نخستین آرمانِ همه ما باید احترام به قوانین طبیعت و مطالبه از حاکمیت برای تغییر چیدمان توسعه برمبنای موازین علمی و اخلاقی بوم شناختی باشد. ما باید بر #غلبه_تفکر_سازه_ای در مدیریت آب که عده ای سوداگر نان شان در تداوم آن است، پایان دهیم. ما باید هشدار دهیم که اگر همه برای مهار #۳۵_میلیون_تن غذایی که در سال هدر می رود، هم قسم شویم، آنگاه دستکم با حدود #۲۷_میلیارد_متر_مکعب آب مازاد روبرو خواهیم شد که بیش از سه برابر نیاز شرب ۸۰ میلیون ایرانی است.