🍂#معرفی_کتاب👈برای دوستان
#10_تا_15_سال📕 #باباولیویا که به طور خلاصه "لیوی" صداش میزنن، پنج ساله که به استرالیا نیومده. حالا بعد از پنج
سال به خونهی مادربزرگش برگشتن و اون تقریبا یازده
سال داره.
بعد از پنج
سال طبیعیه آدم چیزی یادش نیاد، اما وقتی توی کمد با دوست قدیمیش "باب" رو بهرو میشه، یهکم موقعیت ناجوره. باب تموم این پنج
سال توی تاریکی کمد منتظر برگشتن لیوی بوده!! اون حتی نمیدونسته کمد چراغ داره و میتونه روشنش کنه. و حالا لیوی حتی یادش نمیاد اسمش چیه. خب این یهکم برای یک زامبی غمانگیزه.
صبر کنید ببینم، زامبی؟! خب راستش حتی خود باب هم نمیدونه که چهجور موجودیه. فعلا اون رو نا_زامبی صدا میزنیم.
اما چرا باب تموم این
سالها منتظر لیوی مونده؟ یعنی خودش نمیتونست از عهدهی مشکلاتش بر بیاد؟! یعنی لیوی و لغتنامه میتونن بفهمن باب چیه و از کجا اومده؟ شاید یک تکشاخ باشه..نه راستش ظاهر سبزش خیلی هم به تکشاخ نمیخوره...
تا یادم نرفته بگم فصلهای کتاب یکی در میون از زبان باب و لیوی هستن و نویسندههای این کتاب هم دونفرن.
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 #باب #وندی_ماس و
#ربکا_استیدبرگردان
#خاطره_کرد_کریمی #نشر_شهرقلم