ما با این که در شکم مادر خود یک انسان کامل بودیم و چشم و گوش و دست و پا داشتیم و غذا می خوردیم،باز امروز چیزی از زندگی خود در شکم مادر به خاطر نداریم و نمیدانیم که در آنجا به ما خوش می گذشت یا نه... و آیا در شکم مادر خوشبخت بودیم یا بدبخت.
در این صورت چگونه انتظار دارید که صد و یا هزار میلیون سال دیگر که ما مبدل به امواج شدیم وضع زندگی خودمان را در شهر پاریس یا نیویورک به خاطر بیاوریم.
عقل ما حکم می کند که بعد از این که فوت کردیم و بدن ما متلاشی شد اصلا خود را نخواهیم شناخت و نخواهیم دانست که فلان آدم بودیم که مثلا با فلان شخص دوستی و با فلان شخص دشمنی داشتیم.
کتاب:
#خدا_و_هستینویسنده:
#موریس_مترلینگترجمه:
#ذبیح_الله_منصوریصفحه:۲۲۱و۲۲۲
انتشارات:
#نگارستان_کتاب@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂