#صدر_اعظم #آلت_بریده #شاه_عباس_بزرگ ؛
#ميرزا_تقی_خان_ساروتقی در زمان شاه عباس بزرگ
#حکمران_گیلان بود و یک
#غلام_بچه_ی #اَمرَد خوش صورتی داشت که با زور به او نزدیک شده بود. آن جوان برای انتقام کشیدن به
#اصفهان رفت. پس از آن که شاه عباس اظهارات او را شنید،
#حکومت ِ_گیلان را به آن جوان داد و حکم کرد که به محض رسیدن به گیلان ، سر میرزا
تقی را به توسط صاحب منصبی که همراه او بود، ببرد و به اصفهان بفرستد.
میرزا
تقی که متوجه شکایت شده بود، برای پیش گیری از خشم شاه خیالش به جایی نرسید، جز این که آن آلتی را که با آن مرتکب این کار شده بود، تماماًً قطع نمود ! و با همان حالت خراب در تخت روانی نشسته، از بی راهه متوجه اصفهان شد و با حالت نقاهت به اصفهان رسید و یک راست وارد
#دربار شد و پس از تحصیل اجازه، آلات گناه کار ِ خود را با عریضه ی درخواست عفو در
#سینی_طلایی گذارده ، به حضور شاه رفت ! شاه چون دید او خود را در کمال ِ سختی تنبیه کرده است ، از تقصیر ِ او درگذشت و او مجدداً به حكومت گیلان رسید. این شخص در زمان ِ
#شاه_صفی به
#صدارت ِ_عظما رسید . بر اثر این جراحت
ساروتقی تا پایان عمر
#چکمه_ی_بلند می پوشید تا ادرارش در آن ضبط شود .
نیز نقل می کنند که
ساروتقی در کمال ِ پیری ، دو غلام زیبا در کنارش بود و یک روز که ایشان را به اصطلاح با چشمان خود میخورد ، به حالت تأثر به طرف جمع برگشت و گفت : بخت شگفت انگیز مرا بنگرید! هنگامی که مرا دندان های خوبی بود ، قطعه استخوانی نصیبم نمی شد، ولی اکنون که دندان ها فروریخته، قطعات لذیذی پیشم نهاده است.
مرحوم
#باستانی_پاریزی -
#اقتصاد_عصر_صفوی@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂