درباره
#مشتاق_علیشاه کسی که
#سیم_چهارم را به
#سه_تار افزود
روزی فریاد بر میآورند که حکم
سنگسار مشتاق را صادر کرده اند ( به جرم
#خواندن_قرآن با
#نوای_سه_تار ) و مردم به سویش حملهور شده و او را به بیرون مسجد برده و در محلی بنام
#تل_خر_فروشان بهمراه
#مریدش #درویش ^جعفر
#سنگسار میشود و بدین ترتیب زندگیش به پایان می رسد.
#جلال_آل_احمد در
#سفر_نامه اش پس از حضور در
#مقبره_مشتاقیه_کرمان نوشته: اگر
#سیم_چهارم سه تار را
#سیم_مشتاق میگویند به ابتکار این بابا ست که اینجا خفته.
روایتی دیگر اینگونه نقل شده: مشتاق علیشاه که نام اصلیش
#میرزا_محمد_تربتی بود، جوانی خوش سیما و از
#مریدان #شاه_نعمت _الله_ولی بود که از
#اصفهان به
#کرمان کوچ و ساکن شد. او
#هنرمندی شوریده بود که هم
#شعر میسرود و هم
#سه_تار را با مهارت مینواخت و کلاً نامش با سهتار عجین است، چرا که او یکسیم به سیمهای سهتار افزود که به سیم مشتاق مشهور شد.
گویند این درویش، روزها روی
#پله _های
#مسجد_جامع_کرمان مینشست و آیات قرآن را بهمراه صوت مؤثر سهتار از بُنجان تلاوت میکرد. از اینرو پس ازمدتی مریدانی یافت که پر آوازه ترین شان
#ملا_محمد_تقی_کرمانی ، معروف به
#مظفر_علیشاه بود که ابتدا در
#مخالفت با
#دراویش تعصب می ورزید، هرگز با آنان نمینشست و حتی دیگران را هم از نشست و برخاست با آنان منع میکرد، اما ناگهان از مریدان مشتاق شد که داستان آن از این قرار است:
روزی یکی از
#بازاریان کرمان
#روضه_خوانی سالانه داشت و
#علمای_شهر را به روضه فرا خوانده بود و همه در ردهی خاص نشسته بودند و ملا محمد تقی نیز بود. در این هنگام مشتاق علیشاه بیخبر وارد شد و مقابلش نشست. هنگامیکه سفره گستردند، ملامحمد و دیگر علما دست به غذا نزدند. صاحب مجلس که مردی متدین بود، ناراحت شد و سبب را پرسید و اشاره کرد که تمام مخارج سفره ازکسب حلال به دست آمده و ذرهای ناحق در آن نیست. ملا محمد تقی ضمن تأیید گفته میزبان، به مشتاق اشاره کرد و گفت: قرار نبود که درویش بر سر این سفره باشد و اکنون میبینیم که هست !
مشتاق علیشاه با شنیدن این سخن نگاه نافذ و معنی داری به ملا محمد تقی انداخت و گفت: حاجی، اگر سفره مولاست که درویش و غیر درویش ندارد، برخاست و مجلس را ترک نمود. او رفت و تأثیر آن نگاهش در ملامحمد به ژرفا باقی ماند، آن گونه که عبایش را برداشت و در پی مشتاق روانه شد و در
#کوچه_ماهانی او را دید که بر سر گوری نشسته و سر در خود فرو برده، هر چه اصرار ورزید، درویش باز نگشت، اما از آن لحظه به بعد ملا محمد تقی دگرگون شد، شیفته و دیوانه عشق شد،
#تغییر_مسلک داد، به راه
#عرفان افتاد و نامش را به مظفر علیشاه گردانید و حتی دیوان شعرش را نیز بنام مرشدش
#دیوان_مشتاق نامید.
(
#پژوهش_گران_معاصر_ایران -
#هوشنگ_اتحاد )
نگارش: بردیا وفا
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂