و در تاریخ سیستان چنین آمده است که وقتی سپاهیان قتیبه بن مسلم سیستان را به خاک و خون کشیدند؛ مردی چنگ نواز در کوی و برزنِ شهر که غرق خون و آتش بود، از کشتارها و جنایات قتیبه قصه ها میگفت و خون از دیدگان آنان که باز مانده بودند جاری می ساخت و خود نیز خون می گریست. و آنگاه بر چنگ می نواخت و می خواند:
با این همه غم در خانه ی دل اندکی شادی باید که گاه نوروز است