دنیا برای هر کاری بدیلی می سازد؛
کام یابی یا ناکامی،
پیروزی یا شکست.
من با منطقی دیگر به این رویه اعتراض می کنم:
من همزمان و به شکلی تناقض بار شاد و ناشاد ام؛
کام یابی و ناکامی برای من تنها معنایی موقت و محتمل دارند (معنایی که مانع از جوشش آلام و اشتیاق من نمی شود)؛
آن چه، در نهان و لجوجانه، الهام بخش من می شود یک راهکار نیست:
من، فراسوی صدق و کذب، فراسوی کام یابی و ناکامی، می پذیرم و آری می گویم؛
من از تمام غایت ها دست شسته،
بر حسب تصادف زندگی می کنم (گواه اش این که، فیگورهای
سخن ام را با تصادف هایی مثل تاس ریختن تعیین می کنم).
من، در ماجرای ام (که برای من پیش می آید)، نه قیافه ی یک فاتح را به خود می گیرم نه قیافه ی یک مغلوب را:
من تراژیک ام...
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#سخن_عشق#رولان_بارت