〰️محمد پرسید: شهرت
و امتیاز من
و آیینم کدام بود؟
ابوعلی سینا گفت: با ارزشترین جنبه آیین اسلام، آیه «لا اكراه في دين» بود. شما طبق
آن آیه بر آزادی عقیده
و نداشتن اجبار در پذیرش دین
و ایمان صحه گذاشتید. چون به این اصل بنیادی مهر تأیید میزد که انسان را به پیروی هیچ عقیده
و ایمانی نمیتوان واداشت.
پیغمبر اسلام گفت: اسلام هم در مورد آزادی عقیده نظر خود را ارائه داده است، مگر نه؟
خیام گفت: مشکل اساسی اسلام
و خدا
و پیغمبرش از همین نقطه آغاز می شود. شما این مطلب را بعنوان یک آیه که «از طرف خدا بر شما نازل گردیده بود»، به گوش خلق الله رساندید
و به هدایت مردم
و دعوت آنان به خداپرستی مشغول شدید. اما، وقتی قدرت پیدا کردید، دیگر دست از موعظه
و ارشاد
و هدایت برداشتید. خود به دست خود «آیه» ای را که میگفتید از طرف خدا بر شما نازل گردیده است، به دور انداختید
و در عوض نشان دادید که در تحکیم قدرت
و دینتان، خدعه
و نیرنگ
و ضرب
و شتم
و غارت
و چپاول
و کشتار، کارسازتر است.
_اعمال
و کردار من در برپایی اسلام برای رهایی مردم سرزمینم از بت پرستی بود. شیوه کار مرا صرفا بعنوان «وسیله» برای رسیدن به «هدف»، یعنی برپایی اسلام بود. اگر هم این شیوه نادرست بود، از دید من موجه به حساب می آمد. چرا که من چاره ای جز دست زدن به اعمالی که در مدینه انجام دادم، نداشتم. کار آنهایی که بعد از من از
آن شیوه ها استفاده نامشروع کردند، ربطی به من
و آیین من ندارد. گناه بدکاری آنها به گردن خود آنهاست.
ابوعلی سینا گفت: اگر چه گفته پیغمبر اسلام درست
و منطقی است. ولی نباید فراموش کرد که پیروان اسلام، اعمال
و گفتار
و پندار پیغمبر خود را بعنوان «سنت»، همطراز قرآن
و ملزم به اطاعت می دانند. وقتی شما در برپایی اسلام توسل به هر وسیله ای را جایز میشمردید، به تبعیت از شما، پیروانتان نیز از هیچ خدعه
و فریب
و قساوت
و بی رحمی در گسترش اسلام ابایی نداشتند.
@SazoChakameoKetab☘️🌿🍂☘️🌿🍂☘️🌿🍂☘️🌿🍂📒 #خیام_و_آن_دروغ_دلاویز 👤 #هوشنگ_معینزاده