{{{
#ریشه #اشرافیت #خوانین #بختیاری }}}
#اشراف_زادگان یا
#هزار_فامیل_ایران ، بخش سوم: (۳)
بختیاری ها که در میان ایلات و طوایف ایران زمین مشهور به میهن پرستی و به عبارتی ایرانبان هستند، مانند سایر ایلات، شاخه ها و طایفه های بسیاری دارند ولی بنا به روایت سردار ظفر بختیاری در کتاب تاریخ بختیاری،
خوانین بختیاری برخلاف سایر ایلات از قوم خودشان نیستند و حتی خود
خوانین بختیاری در عهد مشروطه پای را فراتر گذاشته و با استناد به سخنان بزرگانشان، اجدادشان را از چنگیز مغول دانسته اند که البته بجز داستان ها و روایت های سینه به سینه در نزد
خوانین بختیاری و کتابهای نوشته شده توسط آنان، سند معتبری برای آن نیست.
بهرحال با توجه به روایت سردار ظفر بختیاری در کتاب تاریخ بختیاری، نظر صائب چنین است که
خوانین این طایفه از اولاد حیدر کور هستند و چنین گویند که حیدر کور بچه لُری بود که از دهات اطراف خرم آباد لرستان به حالت قهر به خاک بختیاری رفت و به اصطلاح یاغی شد. سپس به خدمت یکی از
خوانین بومی درآمد و چون جوانی خوش قد و قامت و بلند بالا بود، مورد توجه دختر خان قرار گرفت و آن دختر به عقد خود درآورد و با این عمل، سنگ اول فامیل اشرافی بختیار را درکمرکش کوههای بختیاری به کار گذاشت. طبعا وقتی که خان مُرد، چون فرزند ذکوری نداشت، دامادش یعنی حیدر یک چشم، خان محل شد و بمرور کارش بالا گرفت و چند نسل پس از وی همه اولادش به ایلخانی بختیاری ها رسیدند. که بیشترین آمار از نظر وکالت در پارلمان های مشروطه و پس از آن را در میان هزار فامیل ایران دارند.
البته بجز ایران، هم اکنون بختیاری های بسیاری در کابل و هرات و قندهار و پیشاور هستند که بیشتر از بازماندگان همان افرادی هستند که بهمراه علی صالح خان در رکاب نادرشاه به هندوستان رفتند و بعنوان ساخلو ارتش ایران در آن شهرها ماندند که پس از قتل نادرشاه تنها عده کمی به ایل خود بازگشتند و مابقی چون عائله مند بودند، در افغانستان ماندند. تروبتسکوی و هنری فیلد میگوید بختیاریان واقع در افغانستان بازماندگان پادگان های مرکب از افراد بختیاری هستند که گویا نادر شاه در پیشاور مستقر کرده بود و هرچند هم اکنون درمیان پشتونها و هزاره ها مستحیل شده ان! اما درین زمینه تردیدی نیست.
شایان نگرش است که ایل بختیاری به واسطه یک سنت قدیمی و قانونمندی مالیاتی به دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ تقسیم شده و سالیان دراز بر سرِ ایل بیگی و ایلخانی جنگ و منازعه برقرار بود. حتی این دلخوری ها در زمان کشف و غارت نفت در ایران و حضور انگلستان در خوزستان و سپردن امنیت صادرات نفت از مسجدسلیمان به بختیاری ها ادامه یافت که شاخه چهارلنگ حق السهمش از لیره های استرلینگ انگلستان را میخواست!
پی نوشت:
نسل خانواده مادری این حقیر که بختیاری بوده و بهمراه کریمخان زند به حدود شیراز مهاجرت کرده و مستملکاتی را از وکیل الرعایا تیول گرفته و یا خریده و شاید بزور غصب کرده بودند! معروف به حیدری هستند که نشان دهنده تبار آنها بوده و پیش از اجباری شدن گزینش فامیلی در اوان سلطنت رضاشاه، بدان خوانده میشدند و اکنو فقط نژادشان را میگویند حیدری ست. البته شهرت هایِ پورانصار و انصاری در شناسنامه اختیار کردند.
مرحوم پدربزرگ مادری ام که بمانند جد پدری ام از باسوادان دوره رضاشاه بود، همواره میگفت که جد بزرگ آنان که از بختیاری آمده اند بنام حیدر بوده است که اصطلاح حیدری به خانواده عریض و طویل آنها از آنجا نشأت میگیرد! در حال نوشتن این سطور بودم که ناگهان این قضیه بخاطرم آمد که ای دل غافل، آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم. چه بسا از جانب مادری از فرزندانِ آن حیدر کور باشیم! شاید هم از تخم و ترکه قوبیلای خان!! الله اعلم
اقتباس از: هزار فامیل - علی شعبانی
باسپاس ــــ علی سجادی
@sazochakameoketab🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂