{{{جدایی آرارات (آگری کوچک) از ایران در ۱۳۰۹ خورشیدی}}}😓
معتمدی (معتمدالوزاره) در خاطراتی که از خود در مورد ماموریتش در هیات نمایندگی ایران در کمیسیون مرزی ایران و ترکیه به جای گذاشته است، درباره استمرار اشغال بخشهایی از خاک ایران به وسیله ترکیه مینویسد:
روز ۲۱ مهر [۱۳۰۹] مراسله از آقای یاور میرحسین خان هاشمی فرمانده قسمت قوزلو، توسط آقای نایب سرهنگ کاظمخان به ریاست محترم کمیسیون رسید که قوای ترکیه در توژیک و اطراف قوزلو احداث قشله و ساختمان مینمایند و در مقابل مساعدتهای دولت ایران در قضیه اکراد آرارات، استفاده غیرمشروع مینمایند.
معتمدی در جای دیگری نیز اشاره میکند:
وضع رفتار و حرکات دولت ترکیه در همه حال و همه اوقات، این ترتیب بوده است و تازگی ندارد، در صورتی که هرگاه دولت ایران در ختم قضیه اکراد آغری حاضر به مساعدت نمیشد، ممکن نبود دولت جمهوری ترکیه موفق به ختم این غائله بشود. بعد از آن که با اظهار تشکر از تشریک مساعی این دولت، خاتمه داده شد و اجتماعات اکراد آغری از بین رفت و مقامات عالیه ترکها از این مساعدت دولت ایران در ضمن نطقهای خودشان اظهار تشکر کردند، حالا از مراجعت دادن قوای خودشان از خـــاک ایران شروع به مسامحه و مماطله کرده و احداث پناهگاه و قشله نمودهاند.
معتمدی در بخش دیگری از خاطراتش مینویسد: .... یاور هاشمی اظهار کردند که قوای دولت ترکیه در توژیک و کوه سلب و دره قوزلو، مشغول ساختن نظامیه هستند. حقیقتا دولت ترکیه به هیچ عهد و پیمان مقید نیست. این بدقولی و غیرحقگویی دولت مشارالیه، مورد تنفر عموم ایران و ایرانیان است. در هر موقع که دولت ایران نسبت به دولت مزبوره حسن مساعدت نشان داده و ابراز صمیمیت و مودت کرده است، نتیجه بالعکس شده، دولت ترکیه به حقوق ایران تجاوز نموده و حقوق دوستی را خللدار کرده است. همین قضیه اخیر و تشریک مساعی دولت شاهنشاهی ایران در مساله اکراد آرارات، بهترین شاهد برای اثبات قضیه میباشد که دولت ترکیه در ازای این معاملات صمیمانه دولت ایران، عوض این که بایستی با اظهار تشکر، نقاط متعلقه به ایران را تخلیه نماید، در نواحی که خاک ایران است قشله و نظامیه احداث میکند.
آقای سرهنگ کاظمخان، مجددا در این موضوع تلفونگرامی به آقای صالح پاشا نوشته، بعد از تذکر مساعدتهای دولت ایران، تقاضای تخلیه خاک ایران را از قوای ترکیه نمود. پاشای ترک، جواب را خیلی دوستانه و مودبانه داده بود که امروزها خودشان به بورآلان خواهند آمد و مسائل معلقه را به نوعی تسویه خواهند کرد که موجب رضایت طرفین باشد. ولی هنوز از آمدن صالح پاشا به اینجا خبری نیست و معلوم نمیباشد چه وقت خواهد آمد و کی به تخلیه خاک ایران امر خواهد داد و چگونه این کار را تصفیه خواهد نمود که هر دو دولت راضی باشند.
در اول آبان ۱۳۰۹ نیز اخباری به هیات نمایندگی ایران رسید حاکی از اینکه ماموران ترکیه یک گروهان مسلسل و یک گروهان پیاده به آیوبیگ از جمله مناطق اشغالی خاک ایران وارد کرده و مشغول ساختن پادگان در این منطقه هستند. در ۲۹ آبان ۱۳۰۹ سرانجام دولت ترکیه بهطور رسمی خواستار الحاق آرارات کوچک و توابع آن یعنی کلیه مناطق اشغالی خاک ایران به ترکیه شد. در اول آذر ۱۳۰۹، در جلسه کمیسیون مرزی نیز، نظمیبیگ ریاست هیات نمایندگی ترکیه رسما اظهار داشت، به موجب دستوری که از آنقره (آنکارا) به وی ابلاغ شده است، دولت ترکیه درخواست میکند که دامنه آرارات کوچک از ۲۷۰۰ متری علامت شماره ۹ به طرف خاور آرارات که از ۱۵۰۰ متری تپه توژیک گذشته و به سمت جنوب برمیگردد، به دولت ترکیه واگذار شود تا دولت ترکیه که برای اصلاح آرارات این همه فداکاری کرده است بتواند امنیت را در این حدود برقرار کند.
در نهایت: دولت ایران با واگذاری مناطق مورد درخواست ترکیه موافقت میکند، ولی به این شرط که دولت ترکیه مالکیت ایران بر قطور و بارژگه را به رسمیت بشناسد. البته این درخواست ایران بیمعنا و عجیب بود! زیرا مالکیت ایران بر قطور بارها اثبات شده بود و حتی در کنگره ۱۸۸۵ برلن مورد تأیید دولتهای بزرگ جهان نیز قرار گرفته بود. بنابراین پذیرش مالکیت ایران بر قطور، تحصیل حاصل بود. بارژگه نیز فاقد اهمیت استراتژیک بود و افزون بر آن حتی خود قریه بارژگه نیز قرار نبود به ایران واگذار گردد بلکه صرفا این دره بارژگه بود که قرار شد به ایران واگذار شود. هم اکنون نیز اگر کسی به جلفای آذربایجان به سوی گوشه شمال غرب کشور مسافرت کند، دورادور کوه آرارات را که کوهی مقدس برای ارامنه بوده و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی از ایران جدا شد، خواهد دید جهت اطلاعات کاملتر از واقعه شوم تجزیه آگری کوچک، میتوان به خاطرات سرلشکر ارفع، که از جمله میهن پرست ترین افسران ارتش شاهنشاهی بود، مراجعه کرد و اعتراضات و گزارشات وی به دولت آندوران را مطالعه نمود.
{{{جدایی آرارات (آگری کوچک) از ایران در ۱۳۰۹ خورشیدی}}}😓
معتمدی (معتمدالوزاره) در خاطراتی که از خود در مورد ماموریتش در هیات نمایندگی ایران در کمیسیون مرزی ایران و ترکیه به جای گذاشته است، درباره استمرار اشغال بخشهایی از خاک ایران به وسیله ترکیه مینویسد:
روز ۲۱ مهر [۱۳۰۹] مراسله از آقای یاور میرحسین خان هاشمی فرمانده قسمت قوزلو، توسط آقای نایب سرهنگ کاظمخان به ریاست محترم کمیسیون رسید که قوای ترکیه در توژیک و اطراف قوزلو احداث قشله و ساختمان مینمایند و در مقابل مساعدتهای دولت ایران در قضیه اکراد آرارات، استفاده غیرمشروع مینمایند.
معتمدی در جای دیگری نیز اشاره میکند:
وضع رفتار و حرکات دولت ترکیه در همه حال و همه اوقات، این ترتیب بوده است و تازگی ندارد، در صورتی که هرگاه دولت ایران در ختم قضیه اکراد آغری حاضر به مساعدت نمیشد، ممکن نبود دولت جمهوری ترکیه موفق به ختم این غائله بشود. بعد از آن که با اظهار تشکر از تشریک مساعی این دولت، خاتمه داده شد و اجتماعات اکراد آغری از بین رفت و مقامات عالیه ترکها از این مساعدت دولت ایران در ضمن نطقهای خودشان اظهار تشکر کردند، حالا از مراجعت دادن قوای خودشان از خـــاک ایران شروع به مسامحه و مماطله کرده و احداث پناهگاه و قشله نمودهاند.
معتمدی در بخش دیگری از خاطراتش مینویسد: .... یاور هاشمی اظهار کردند که قوای دولت ترکیه در توژیک و کوه سلب و دره قوزلو، مشغول ساختن نظامیه هستند. حقیقتا دولت ترکیه به هیچ عهد و پیمان مقید نیست. این بدقولی و غیرحقگویی دولت مشارالیه، مورد تنفر عموم ایران و ایرانیان است. در هر موقع که دولت ایران نسبت به دولت مزبوره حسن مساعدت نشان داده و ابراز صمیمیت و مودت کرده است، نتیجه بالعکس شده، دولت ترکیه به حقوق ایران تجاوز نموده و حقوق دوستی را خللدار کرده است. همین قضیه اخیر و تشریک مساعی دولت شاهنشاهی ایران در مساله اکراد آرارات، بهترین شاهد برای اثبات قضیه میباشد که دولت ترکیه در ازای این معاملات صمیمانه دولت ایران، عوض این که بایستی با اظهار تشکر، نقاط متعلقه به ایران را تخلیه نماید، در نواحی که خاک ایران است قشله و نظامیه احداث میکند.
آقای سرهنگ کاظمخان، مجددا در این موضوع تلفونگرامی به آقای صالح پاشا نوشته، بعد از تذکر مساعدتهای دولت ایران، تقاضای تخلیه خاک ایران را از قوای ترکیه نمود. پاشای ترک، جواب را خیلی دوستانه و مودبانه داده بود که امروزها خودشان به بورآلان خواهند آمد و مسائل معلقه را به نوعی تسویه خواهند کرد که موجب رضایت طرفین باشد. ولی هنوز از آمدن صالح پاشا به اینجا خبری نیست و معلوم نمیباشد چه وقت خواهد آمد و کی به تخلیه خاک ایران امر خواهد داد و چگونه این کار را تصفیه خواهد نمود که هر دو دولت راضی باشند.
در اول آبان ۱۳۰۹ نیز اخباری به هیات نمایندگی ایران رسید حاکی از اینکه ماموران ترکیه یک گروهان مسلسل و یک گروهان پیاده به آیوبیگ از جمله مناطق اشغالی خاک ایران وارد کرده و مشغول ساختن پادگان در این منطقه هستند. در ۲۹ آبان ۱۳۰۹ سرانجام دولت ترکیه بهطور رسمی خواستار الحاق آرارات کوچک و توابع آن یعنی کلیه مناطق اشغالی خاک ایران به ترکیه شد. در اول آذر ۱۳۰۹، در جلسه کمیسیون مرزی نیز، نظمیبیگ ریاست هیات نمایندگی ترکیه رسما اظهار داشت، به موجب دستوری که از آنقره (آنکارا) به وی ابلاغ شده است، دولت ترکیه درخواست میکند که دامنه آرارات کوچک از ۲۷۰۰ متری علامت شماره ۹ به طرف خاور آرارات که از ۱۵۰۰ متری تپه توژیک گذشته و به سمت جنوب برمیگردد، به دولت ترکیه واگذار شود تا دولت ترکیه که برای اصلاح آرارات این همه فداکاری کرده است بتواند امنیت را در این حدود برقرار کند.
در نهایت: دولت ایران با واگذاری مناطق مورد درخواست ترکیه موافقت میکند، ولی به این شرط که دولت ترکیه مالکیت ایران بر قطور و بارژگه را به رسمیت بشناسد. البته این درخواست ایران بیمعنا و عجیب بود! زیرا مالکیت ایران بر قطور بارها اثبات شده بود و حتی در کنگره ۱۸۸۵ برلن مورد تأیید دولتهای بزرگ جهان نیز قرار گرفته بود. بنابراین پذیرش مالکیت ایران بر قطور، تحصیل حاصل بود. بارژگه نیز فاقد اهمیت استراتژیک بود و افزون بر آن حتی خود قریه بارژگه نیز قرار نبود به ایران واگذار گردد بلکه صرفا این دره بارژگه بود که قرار شد به ایران واگذار شود. هم اکنون نیز اگر کسی به جلفای آذربایجان به سوی گوشه شمال غرب کشور مسافرت کند، دورادور کوه آرارات را که کوهی مقدس برای ارامنه بوده و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی از ایران جدا شد، خواهد دید جهت اطلاعات کاملتر از واقعه شوم تجزیه آگری کوچک، میتوان به خاطرات سرلشکر ارفع، که از جمله میهن پرست ترین افسران ارتش شاهنشاهی بود، مراجعه کرد و اعتراضات و گزارشات وی به دولت آندوران را مطالعه نمود.
#آیریلیق#جدایی #رشید_بهبودف "آیریلیق" ترانه ی فولکلور آذربایجانی شعر : رجب ابراهیمی آهنگساز : علی سلیمی ترانه آیریلیق با اجرای رشید بهبودف شهرت جهانی پیدا کرد. @sazochakameoketab رشید بهبودف در سال ۱۹۱۵ در شهر تفلیس ( گرجستان امروزی) به دنیا آمد و همچون پدرش به آواز خوانی علاقه مند شد. او در سال های ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۴ در ارکستر فیلارمونیک و اپرای ایروان مشغول به فعالیت بود، با پیشرفت در موسیقی دعوتنامه ارکستر فیلارمونیک دولتی آذربایجان را دریافت نمود و به آنجا نقل مکان کرد. در سال ۱۹۶۶ تشکیل دهنده و رهبر ارکستر آذربایجان بود و در اجرای ترانهها و موسیقی آذربایجان و نقشهای متنوع در هنر تئاتر با آوازخوانی ایفای نقش نمود. آواز های زیبای او در فیلم موزیکال «آرشین مال آلان» به عنوان نقش اول به سرعت او را مشهور ساخت و به یکی از بزرگترین خوانندگان پاپ آذربایجان بدل شد. او تکنیک های آواز کلاسیک و اپرایی که آموخته بود را در موسیقی پاپ به کار میبرد و اینکار سبک آوازی او را در نوع خود بینظیر ساخت. @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 یادشان گرامی...
#پاییز چه غریبانه کرکره اش را پایین کشید.. سه ماه زردی را به دوش کشید تا به يلدايش برسد.. و اما این روزها.. #یلدا را با گیسوان بلندش عروس زمستان کردند.. و به يُمن ورودشان.. هندوانه ها قاچ.. انارها دان.. و آجیل ها را شکستند.. دریغا که دل پاییز شکست.. پاییزی که خیلی ها را عاشق کرد افسوس کس ندانست پاییز خود عاشق بود عاشق #یلدا پاییز جان.. برو و پشت عاشقانه هایت خط بکش.. یکرنگی و زردی تاوان دارد.. #جدایی" @sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
ترک کردن یکی از جذابترین کارهایی است که آدمیزاد میتواند برای کشف خودش انجام دهد.
عالی است، بینظیر است، درد دارد، بیقراری دارد اما بهترین موقعیت برای شناخت ذهن و بازیهایش است. ساختمان ذهن آدم خوب خانهتکانی میشود. فقط باید شاهدی زیرک ماند. خوب نگاه کرد. ذهن شروع به بازی میکند، به تکرار و وسواس و خودزنی میافتد. حفرههایی در وجود آدم دهان باز میکند و با فشار میخواهد همه چیز را توی خودش ببلعد. ذهن دربهدر دنبال مخدر، دنبال مسکنهای قدیمی میگردد تا حفرهها را پر کند، مدام آدم را اغوا میکند به محل جنایت بازگردد، مدام توجیه و تفسیر و خواهش و تمنا و التماس و بیقراری و سرگردانی و وعده و وعید که فقط یک بار دیگر، فقط یک بار... ذهن بینظیر است، خدای فریب، خدای وهم، خدای تار و تار و تار بافتن!
ترک کردن عملی کاملا ساختارشکنانه است، بنیاد ذهن را به لرزه میاندازد اگر به اندازۀ کافی صبور باشی؛ ناگهان، ناگهان در یک لحظۀ شگفت ذهن فرو میریزد، یک لایه از ذهن میافتد، حفرهها پیدایشان میشود؛ آنقدر بزرگ، آنقدر خالی که با چشم دیده میشوند، چه حفرههای نفسگیری! من اسمشان را میگذارم حفرههای آزادی! هر چقدر حفرههای ذهن بیشتر شود، هرچقدر حفرهها وسیعتر شوند، هر چقدر حفرهها بیشتر تاب آورده شوند، ذهن آزادتر میشود. راه آزاد ساختن ذهن، ترک کردن است. حتی دلم میخواهد بگویم ترک کردن تنها عمل مقدس، تنها عمل آزادیبخش است و از ترک اعتیادهای کوچک روزمره شروع میشود تا ترک خانمان برانداز آن چیز که بیشتر از همه دَرَش لانه کردهایم!
{{{جدایی آرارات (آگری کوچک) از ایران در ۱۳۰۹ خورشیدی}}}😓
معتمدی (معتمدالوزاره) در خاطراتی که از خود در مورد ماموریتش در هیات نمایندگی ایران در کمیسیون مرزی ایران و ترکیه به جای گذاشته است، درباره استمرار اشغال بخشهایی از خاک ایران به وسیله ترکیه مینویسد:
روز ۲۱ مهر [۱۳۰۹] مراسله از آقای یاور میرحسین خان هاشمی فرمانده قسمت قوزلو، توسط آقای نایب سرهنگ کاظمخان به ریاست محترم کمیسیون رسید که قوای ترکیه در توژیک و اطراف قوزلو احداث قشله و ساختمان مینمایند و در مقابل مساعدتهای دولت ایران در قضیه اکراد آرارات، استفاده غیرمشروع مینمایند.
معتمدی در جای دیگری نیز اشاره میکند:
وضع رفتار و حرکات دولت ترکیه در همه حال و همه اوقات، این ترتیب بوده است و تازگی ندارد، در صورتی که هرگاه دولت ایران در ختم قضیه اکراد آغری حاضر به مساعدت نمیشد، ممکن نبود دولت جمهوری ترکیه موفق به ختم این غائله بشود. بعد از آن که با اظهار تشکر از تشریک مساعی این دولت، خاتمه داده شد و اجتماعات اکراد آغری از بین رفت و مقامات عالیه ترکها از این مساعدت دولت ایران در ضمن نطقهای خودشان اظهار تشکر کردند، حالا از مراجعت دادن قوای خودشان از خـــاک ایران شروع به مسامحه و مماطله کرده و احداث پناهگاه و قشله نمودهاند.
معتمدی در بخش دیگری از خاطراتش مینویسد: .... یاور هاشمی اظهار کردند که قوای دولت ترکیه در توژیک و کوه سلب و دره قوزلو، مشغول ساختن نظامیه هستند. حقیقتا دولت ترکیه به هیچ عهد و پیمان مقید نیست. این بدقولی و غیرحقگویی دولت مشارالیه، مورد تنفر عموم ایران و ایرانیان است. در هر موقع که دولت ایران نسبت به دولت مزبوره حسن مساعدت نشان داده و ابراز صمیمیت و مودت کرده است، نتیجه بالعکس شده، دولت ترکیه به حقوق ایران تجاوز نموده و حقوق دوستی را خللدار کرده است. همین قضیه اخیر و تشریک مساعی دولت شاهنشاهی ایران در مساله اکراد آرارات، بهترین شاهد برای اثبات قضیه میباشد که دولت ترکیه در ازای این معاملات صمیمانه دولت ایران، عوض این که بایستی با اظهار تشکر، نقاط متعلقه به ایران را تخلیه نماید، در نواحی که خاک ایران است قشله و نظامیه احداث میکند.
آقای سرهنگ کاظمخان، مجددا در این موضوع تلفونگرامی به آقای صالح پاشا نوشته، بعد از تذکر مساعدتهای دولت ایران، تقاضای تخلیه خاک ایران را از قوای ترکیه نمود. پاشای ترک، جواب را خیلی دوستانه و مودبانه داده بود که امروزها خودشان به بورآلان خواهند آمد و مسائل معلقه را به نوعی تسویه خواهند کرد که موجب رضایت طرفین باشد. ولی هنوز از آمدن صالح پاشا به اینجا خبری نیست و معلوم نمیباشد چه وقت خواهد آمد و کی به تخلیه خاک ایران امر خواهد داد و چگونه این کار را تصفیه خواهد نمود که هر دو دولت راضی باشند.
در اول آبان ۱۳۰۹ نیز اخباری به هیات نمایندگی ایران رسید حاکی از اینکه ماموران ترکیه یک گروهان مسلسل و یک گروهان پیاده به آیوبیگ از جمله مناطق اشغالی خاک ایران وارد کرده و مشغول ساختن پادگان در این منطقه هستند. در ۲۹ آبان ۱۳۰۹ سرانجام دولت ترکیه بهطور رسمی خواستار الحاق آرارات کوچک و توابع آن یعنی کلیه مناطق اشغالی خاک ایران به ترکیه شد. در اول آذر ۱۳۰۹، در جلسه کمیسیون مرزی نیز، نظمیبیگ ریاست هیات نمایندگی ترکیه رسما اظهار داشت، به موجب دستوری که از آنقره (آنکارا) به وی ابلاغ شده است، دولت ترکیه درخواست میکند که دامنه آرارات کوچک از ۲۷۰۰ متری علامت شماره ۹ به طرف خاور آرارات که از ۱۵۰۰ متری تپه توژیک گذشته و به سمت جنوب برمیگردد، به دولت ترکیه واگذار شود تا دولت ترکیه که برای اصلاح آرارات این همه فداکاری کرده است بتواند امنیت را در این حدود برقرار کند.
در نهایت: دولت ایران با واگذاری مناطق مورد درخواست ترکیه موافقت میکند، ولی به این شرط که دولت ترکیه مالکیت ایران بر قطور و بارژگه را به رسمیت بشناسد. البته این درخواست ایران بیمعنا و عجیب بود! زیرا مالکیت ایران بر قطور بارها اثبات شده بود و حتی در کنگره ۱۸۸۵ برلن مورد تأیید دولتهای بزرگ جهان نیز قرار گرفته بود. بنابراین پذیرش مالکیت ایران بر قطور، تحصیل حاصل بود. بارژگه نیز فاقد اهمیت استراتژیک بود و افزون بر آن حتی خود قریه بارژگه نیز قرار نبود به ایران واگذار گردد بلکه صرفا این دره بارژگه بود که قرار شد به ایران واگذار شود. هم اکنون نیز اگر کسی به جلفای آذربایجان به سوی گوشه شمال غرب کشور مسافرت کند، دورادور کوه آرارات را که کوهی مقدس برای ارامنه بوده و در سال ۱۳۰۹ خورشیدی از ایران جدا شد، خواهد دید جهت اطلاعات کاملتر از واقعه شوم تجزیه آگری کوچک، میتوان به خاطرات سرلشکر ارفع، که از جمله میهن پرست ترین افسران ارتش شاهنشاهی بود، مراجعه کرد و اعتراضات و گزارشات وی به دولت آندوران را مطالعه نمود.