#فوز یکی از چهره های عمده در حوزه ی مطالعات #همجنس_خواهی است. پیش از پیدایش نظریه ی #همجنس_خواهی، مطالعات #مردان_و_زنان_همجنس_خواه، روش های برساخت تاریخی هویت های #همجنس_خواه را بررسی می کردند. این عمل از آن روز حائز اهمیت بود که نشان می داد سکس دارای تاریخ و بنیانی اجتماعی است. امروزه نشان دادن بی ثباتی مقوله های هویت سکسی حائز اهمیت است. از این رو نشان می دهد که مقوله های #همجنس_و_ناهمجنس_خواه ذاتا بی ثباتند. به این دلیل که مانعه الجمع و در عین حال برای انسجام [درونی] به یکدیگر متکی اند. بدین ترتیب از نظر فوز هدف نظریه ی #همجنس_خواهی نه نظریه پردازی درباره ی هویت #زنان_و_مردان_همجنس_خواه، بلکه بررسی و بی ثبات کردن تقسیم بندی انسان ها،هویت ها، و تمایلات به دو دسته ی #همجنس_خواه_و_ناهمنجس_خواه است.... او می نویسد: واسازی... به هویت به مثابه تفاوت... می نگرد. به میزانی که هویت همواره شبح ناهویت را درون خویش دارد، مساله همواره به قیمت طرد دیگری، سرکوب یا انکار ناهویت تمام می شود.