«داد» و «بیداد»
(۲۰ فوریه، اول اسفند، روز جهانی
دادگری اجتماعی)
✍️ سجاد فتاحی
t.center/SIAGS«عدل» یا «داد» و «عدالت» یا «
دادگری» یکی از خواستههای کهن مردمان ایرانزمین است که میتوان تاریخ این سرزمین و ماندگاری یا فروپاشی نظامهای سیاسی آن را بر این اساس تحلیل و تبیین کرد.
واژۀ «داد» از از ریشۀ «داتا»ی فارسی باستان است که میتوان آن را مفهومی معادل «قانون» دانست.
برابری همگان در برابر قانون، فارغ از جنسیت، نژاد، دین، مذهب و ثروت، سادهترین تعریف برای
دادگری یا عدالت است.
اگر در سرزمینی مردان حقوقی بیش از زنان، پیروان ادیان و مذاهبی خاص حقوقی بیش از پیروان ادیان و مذاهب دیگر و ثروتمندان حقوقی بیش از فقرا داشته باشند، یا قدرتمندان، روحانیان و ثروتمندان بتوانند به بهانههای گوناگون قانون را در خدمت منافع خود به حالت تعلیق درآورند در آن کشور «داد» نیست و «بیداد» هست.
استقرار «داد» و پرهیز از «بیداد» در یک سرزمین به دو عامل اصلی وابسته است:
نخست قانونی بنیادین که حقوق برابر تمامی انسانها فارغ از تفاوتهای جنسی، عقیدتی، دینی و مذهبی را به رسمیت شناخته باشد، و در آن تمامی ساکنان آن سرزمین از حقوقی برابر با یکدیگر برخوردار باشند،
و دوم دستگاه دادگستری مستقلی که بتواند اجرای بیطرفانۀ این قانون را تضمین نماید.
از قانونی که مبتنی بر نابرابری بین زنان و مردان، خداباوران و خداناباوران، مسلمانان و پیروان سایر ادیان، شیعیان و پیروان سایر مذاهب اسلامی در یک سرزمین است، و از یک نظام حکمرانی که در طراحی آن به اهمیت و ضرورت وجود یک دستگاه دادگستری مستقل توجهی نشده است نمیتوان امیدی به استقرار داد و
دادگری داشت و «بیداد» خروجی و نتیجۀ محتوم این قانون و نظام حکمرانی است.
و وقتی در سرزمینی «بیداد» بر جای «داد» نشست
افزایش فقر
خشک شدن رودخانهها
مهاجرت مردمان
و رخت بستن شادی از آن سرزمین
امری محتوم است.
البته تاریخ ایران، از داستان اسطورهای «قیام کاوۀ دادخواه» تا به امروز نشان داده است که مردان و زنان این سرزمین برای همیشه «بیداد» را تحمل نمیکنند و روزی، حتی اگر به رهبری آهنگری گمنام چون «کاوه» نیز باشد بر «بیداد ضحاک» خواهند شورید.
تنها باید «ایرانیان دادخواه» یادشان باشد که استقرار داد در این سرزمین و به بند کشیده شدن ضحاک بیدادگر برای همیشۀ تاریخ در دماوند، نیازمند استقرار یک قانونِ بنیادین و یک نظام حکمرانی «داددوست» و «دادمحور» است که اگر استقرار نیافت، به راحتی هرچه تمامتر رهبران دادخواه به حاکمانی «بیدادگر» و «دادستیز» تبدیل خواهند شد.
مطالب مرتبط
اهمیت داد، دادخواهی و دادگستری در تاریخِ ایران#بیست_فوریه#دادگری_اجتماعی #عدالت_اجتماعی#داد#بیداد#ایرانیان_دادخواه #قانون_اساسی #معماری_نظام_حکمرانی #کارزار_بازنویسی_قانون_اساسی#سجاد_فتاحی