"عشق"
گاه چون ماری در دل میخزد
و زهرِ خود را آرام در آن میريزد،
گاه يک روزِ تمام چون كبوتری
بر هرهی پنجرهات كز میكند
و خردهنان میچيند.
گاه از درونِ گلی خوابآلود بيرون میجهد
و چون يخِ شبنمی بر گلبرگِ آن میدرخشد،
و گاه حيلهگرانه تو را
از هر آنچه شاد است و آرام
دور میكند.
گاه در آرشهی ويولونی مینشيند
و در نغمهی غمگينِ آن هقهق میكند،
و گاه زمانی كه حتی نمیخواهی باورش كنی
در لبخندِ یک نفر جا خوش میکند.
#آنا_آخماتووا | ترجمهی
#احمد_پوری#شعر@Roshanfkrane