🔰مجرای مالکیت اعتباری خداوند، الگویی بدیع برای استقلال بانک مرکزی
🗞#گزیده_مقالات🕑#بخش_دوم
🔹مالکیت به رابطه خاص بین مالک و مِلک اشاره میکند که
امکان تصرّف مالک در ملک را نشان میدهد. این رابطه و سلطه،
گاه حقیقی و واقعی است؛ یعنی مالک، سلطه واقعی و حقیقی بر مِلک دارد؛ مانند خداوند بر مخلوقات، و مالکیت انسان بر نفس یا بر صورت ذهنی اشیاء. گاهی نیز این
سلطه اعتباری است؛ یعنی بین مالک و ملک فقط رابطه و سلطه ای فرض میشود که آنچه جدا و گسیخته از مالک است، به منزله آنچه به او ارتباط دارد، در نظر گرفته شود.
🔸بدین ترتیب«مالکیت اعتباری» عبارت است از اعتبار واجدیت و احاطه شخصی(حقیقی یا حقوقی) بر شیء، اعم از عین و منفعت است به گونه ای که بر آن شیء سلطه داشته باشد و
بتواند در آن تصرف کند و مانع تصرف دیگران شود.
بنابراین میتوان گفت عنصر اصلی در مفهوم مالکیت«امکان تصرف» است.
🔹تفاوت اساسی این دو مالکیت اینست که در مالکیت حقیقی،
همواره مِلک بر مالک قائم بوده و هیچ وقت از مالکش جدا و مستقل نمیشود(طباطبایی،ج۳،ص۲۰۲)؛ ولی مالکیت اعتباری از آنجا که قوامش به وضع و اعتبار بوده،
قابل تغییر و تحول است، امکان دارد این نوع ملک از مالکی به مالک دیگر منتقل شود و میتوان گفت که یکی از نشانه های مالکیت اعتباری، قابلیت انتقال مِلک است(هادوی نیا،۱۳۸۲).
♦️درواقع انسان ابتدا، مالکیت حقیقی میان خود و افعال و قوا و اعضای خود را درک، سپس شبیه این ارتباط را میان خود و محصولاتی که صرفا محصول طبیعت یا محصول کار و طبیعت و یا محصول کار و سرمایه و طبیعت است، فرض میکند و در عالم فرض و اعتبار وجود خود را گسترش داده، با قرارداد اجتماعی آن را معتبر میکند. پس از این فرض و قرار داد،
برای خود با بعضی از ثروت ها نسبتی قائل میشود که این نسبت میان آن ثروت و دیگران نیست؛ به همین سبب اجازه هرگونه تصرفی را در آن ثروت به خود میدهد(مطهری،۱۳۶۸:ص۵۲).
🔸دو نوع مالکیت پروردگار شامل: مالکیت حقیقی، که به شان خالقیت وی باز میگردد و به همین سبب این مالکیت مطلق بوده و همه متصرفات را شامل میشود(مکارم شیرازی،۱۳۵۳:ج۱۷،ص۴۳۶). و دیگری مالکیت اعتباری خداوند است که یکی از آیاتی که میتوان از آن مالکیت اعتباری خداوند را فهم کرد آیه ۳۳ سوره نور[1] است که در آن به دو نوع رابطه«
رابطه انسان و مال» و «
رابطه خداوند و مال» که همان مالکیت انسان، و مالکیت خداوندست اشاره شده است.
♦️از آنجا که تصرف انسان در مال، همانند تصرف انسان در نفسش و مانند آن نیست،
رابطه اول به مالکیت اعتباری انسان اشاره دارد. دخالت خداوند در چگونگی این مالکیت همانگونه که در آیه مطرح شده است،
دخالت تکوینی نیست؛ بلکه در
گستره اعتباریات قرار دارد. این دخالت تشریعی متکی بر رابطه خاص«
بین خداوند و مال» است که خداوند در جایگاه مالک حقیقی همه مخلوقات، در ابتدا مالکیت اعتباری خود را مطرح؛ سپس با تکیه بر برتری و تقدم آن،
در چگونگی رابطه انسان و مال دخالت کرده، به هدایت تشریعی وی میپردازد؛ پس مفاد آیه اینست که
تمام ثروت ها در مرتبه اول مال خداست و در مرتبه بعد به مالکیت شخص انسان در می آید؛ البته در صورتی که با مالکیت خدا منافات نداشته باشد(دفتر همکاری حوزه و دانشگاه،۱۳۷۱:ص۲۲۵).
1️⃣ وآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ- و به آنان از مالی که پروردگار به شما عطا نموده است، بدهید.
✍️نورالله صالحی/ استاد نظریهپرداز اقتصاد- دانشگاه باهنر کرمان
🔜ادامه دارد...
______________
✊نهضت مردمی ممانعت از جنگ باخدا
📡 @reba_ir