پرم
که لال میلولم
میان واژهها که بی مادرند
درندهتر از تو فعل نیست
و آغوشت، پایانتر از باز/بسته راهم را
عشق، اشتباهی که پاک نمیشود
مگر با خون
بپاش
که سطرهای اضافه، گریه در شعرند
سپید، سپید نیست
وقتی دامنم پرچم غمگینیست
که باد هم تکانش نمیدهد
تنهاییام شلوغ شده
شلوغ تنهام
تنهاییام شلوغ کرده تنهاییام
های مردهای های های شبانهام
لطفن کمی" برو" بیاورید
رفتهای!
و فعل، غمگینست
و فعل دو بار پستانست
تا به جمله شیر بدهد،
زنی که همشیره ی تنهاییست.
✍🏻 #شی_ما_قاسمی ▪️ #ڕاوێژیسم @Shima_Qasemi@rawezhism