■ حالت بی ایمانی چیست؟
برای اثبات این موضوع می توان حالت تصمیم شخصی را در نظر گرفت که در حالیکه خودش حقیقت انسانی است
و آزادی کاملی دارد، همه چیز را در خارج نفی می کند سپس آن را به درون خود بر می گرداند. این حالت را در روانشناسی بی ایمانی گویند.
گاهی از اوقات حالت بی ایمانی
و تزلزل را به دروغ تشبیه می کنند یعنی کسی که دارای حالت بی ایمانی
و تزلزل است این حالت بدان می ماند که ناخودآگاهانه به خود دروغ میگوید.
در ابتدای امر می پذیریم که بی ایمانی حالت دروغ گفتن به خود باشد اما در ضمن آن باید دانست که این نوع دروغ گوئی ناخودآگاهانه از دروغ گویی مطلق کاملا متفاوت است.
دروغ یک حالت منفی است. اما این نفی به طور کامل مربوط به وجدان نیست. یعنی حالت خودآگاهی ندارد، زیرا هدف وجدان جاهای بالاتر
و برتر است
و اساس دروغ مطلق از آنجا شناخته می شود که شخص دروغگو سعی می کند حقیقت را از دیگری پنهان کند.
اما انسان درباره چیزی که نمی داند دروغ نمی گوید
و اگر کسی درباره چیزی اشتباه کرده
و حقیقت آن برای او روشن نشده، در صورتی که چیزی خلاف واقع بگوید دروغ نگفته است،
اساس دروغ از آنجا آغاز می شود که شخص دروغگو کاملا حقیقت را بداند ولی میخواهد آن را مخفی سازد، بنابراین ایده آل دروغگو وجدان زشتی است که به خودش حقیقت را می گوید یعنی حقیقت موضوع را می شناسد اما در ظاهر آن را انکار می کند
و در آن حال که این دروغ از زبانش خارج می شود عملا حقیقت را برای خودش هم انکار می کند.
پس این حالت نفی مضاعف دارای مقام بالاتری است به این معنی که حقیقت برای خودش هم وجود نخواهد داشت
و قدم اول او به این نتیجه رسیده است حقیقتی را که برای او روشن بوده در وجدان خود تاریک ساخته است،
و با این توصیف می توان گفت که عقیده اصلی دروغگو برای خودش مثبت است، یعنی در قضاوت نسبت به خود حالت اثبات گرفته است.
با این تفسیر کتمان پذیر نیست که دروغگو سعی دارد خودش را فریب بدهد
و کوششی هم برای مخفی ساختن این عقیده به خرج نمی دهد
و اصرار ندارد که روی وجدان خود را بپوشاند، اما در موردی که عزم می کند دروغ را به شکل راست جلوه دهد، می گوید درست است من قصد نداشتم شما را فریب بدهم قسم می خورم چنین قصدی نداشته ام.
بدون تردید در این واکنش اخلاقی او آلت دست یک نفی کامل قرار گرفته، اما حرکات
و کیفیات ظاهرش به طوری است که نشان می دهد حالت نفی بر قلبش وارد نشده است.
شاید بیشتر اوقات شخص دروغگو اسیر
و قربانی دروغ
و خدعه خودش است
و پیوسته به خود اطمینان می دهد که راست گفته
و خود را فریب نداده است.
اما این دروغ ها اگرچه در ظاهر فریب دادن خود یا دیگری است، نتیجه دیگری دارد که آن حالتی بین دروغ
و بی ایمانی است، پس دروغگویی حالتی است که انسان را از مرحله نفی حقیقت به بی ایمانی
و تزلزل می کشاند.
👤 #ژان_پل_سارتر 📚 #هستی_و_نیستی🔃 برگردان
#عنایت_الله_شکیباپورjoin us : | کانال فلسفه
@Philosophy3.