■
#كانت پاسخ گویی به
#هیوم را بر عهده داشت. وی چنین اندیشید که موفق به یافتن راه حل شده است، این راه حل فقط به دلیل پیچیدگی یا ابهامش جامع جلوه می کرد. وی
با هیجان گفت چیزها بر ما اثر میگذارند اما طبیعت ما را ناچار میکند بجای درک چیزها آن چنان که واقعا هستند مطلب دیگری را درک کنیم و علت این جریان این است که ما خود موضوعات ذهنی را به آن اضافه میکنیم.
مهمترین جریانی که ما وارد میکنیم موضوع زمان و مکان است. از دیدگاه کانت جیزها به خودی خود در زمان یا در مکان نیستند بلکه این طبیعت ماست که ما را ناچار از چنین پنداری میکند.
نفس یا (روح)، به منزله چیزی به خودی خود، نیز در زمان یا در مکان نیست؛ گرچه به عنوان پدیده ای که قابل دیدن است چنین به نظر میرسد که در داخل هردوی آنها است.
آنچه ما در جریان درک به آن پی می بریم موضوع رابطه خود ظاهری
با چیز ظاهری است، اما در پس هر دو یک خود باطنی و یک چیز قائم به ذات وجود دارد که هیچ یک از آنها را هرگز نمیتوان مشاهده کرد. پس چگونه فرض کنیم که وجود دارند؟ زیرا از دیدگاه
دین و اخلاق چنین وضعی لازم است. گرچه توانایی گردآوری آگاهی درباره خود باطنی را
با وسایل علمی نداریم اما میدانیم که دارای اراده آزاد است، که میتواند نیکوکار یا تَبَه کار باشد، که (گر چه نه در زمان) جاودانی است و این که بی عدالتی هایی که سبب رنج نیکوکاران در این جهان شده باید
با لذت های آن جهان پاداش داده شود.
#کانت که می گفت از راه خرد ناب نمیتوان وجود خود را اثبات کرد براساس مطالب بالا چنین اندیشید که خرد علمی برای چنین اثباتی امکان پذیر است زیرا نتیجه الزامیِ چیزی است که ما در جهان اخلاق به شیوه درک الهامی
با بصیرت به آن میبریم.
👤 #برتراند_راسل 📚 #نبرد_دین_با_علم■ جسم و روح - صفحه 83-84
join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3